گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ بازار نشر و کتاب طی هفته گذشته با خبرهای گوناگونی همراه بود؛ از پذیرفتن فریاد شیری برای «مُردن به شرط فرشته» تا سفر نویسنده جنوبی به «جزیره آهنی». خبر اول اینکه:
فریادشیری «مُردن به شرط فرشته» را پذیرفت!
نشر نیماژ که به طور تخصصی در حوزه انتشار کتابهای شعر فعالیت دارد، در نظر دارد کتابی از گزیده اشعار فریاد شیری را در قالب مجموعه «پازل شعر امروز» که مجموعه اشعار شاعران معاصر کشور را شامل میشود، منتشر کند.
کتاب مورد نظر که «مُردن به شرط فرشته» نام دارد، مجموعه گزیدهای از اشعار شیری است که تا به حال در قالب کتابهای شعر این شاعر به چاپ رسیدهاند. تاکنون 4 کتاب شعر «کلاغها زبان گنجشک را میفهمند»، «آغوش من از سفر پر است»، «امضای تازه میخواهد این نام» و «وتن فروشی نیست» از شیری به چاپ رسیدهاند و مجموعه گزیده اشعارش، با انتخاب از میان اشعار این 4 کتاب تدوین شده است.
با توجه به تنوع موضوعی اشعار شیری در 4 کتاب یادشده، شعرهایی هم که به انتخاب مسئولان انتشارات نیماژ در کتاب «مردم به شرط فرشته» چاپ میشوند، دارای زمینههای عاشقانه، سیاسی، اجتماعی و ... خواهند بود.
نویسنده جنوبی به «جزیره آهنی» سفر کرد
عباس عبدی از تالیف پنجمین رمان خود در قالب طرح رمان نوجوان امروز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با عنوان «جزیره آهنی» خبر داد و گفت: داستان این رمان در مورد نوجوانی است که در روستایی در جزیره قشم زندگی میکند و ناگهان متوجه حضور یک دکل آهنی حفاری نفت متروکه در کنار جزیره میشود و سعی میکند به جستجو و کشف این دکل بپردازد که در رمان از آن به نام جزیره آهنی یاد شده است.
وی افزود: داستان این رمان از یک واقعه حقیقی نشئت گرفته است. چند سال قبل، یک دکل حفاری متعلق به کشور عمان که با یدککش حمل میشد، به دلیل طوفان و جدا شدن اتصالات یدککش از آن به حوالی جزیره قشم آمد و به گِل نشست. این موضوع را من دستمایه خلق رمان جدیدم قرار دادم که در دست تالیف قرار دارد.
عبدی تاکید کرد: در سفر اخیر نویسندگان کانون به شیراز و پس از طرح این سوژه برخی از نویسندگان اظهار میکردند که این مسئله امکان ندارد و محال است که یک دکل حفاری نفت دچار چنین سرنوشتی شود و من نیز از آنها خواستم که برای دیدن این پدیده و واقعیت به قشم سفر کنند.
عبدی در ادامه از انتشار رمان تازهای از خود در قالب طرح رمان نوجوان امروز با عنوان «روز نهنگ» خبر داد و گفت: آنطور که ناشر به من اعلام کرده، این کتاب از زیر چاپ بیرون آمده است.
عبدی در مورد داستان این رمان نیز گفت: دوازدهم تیرماه هر سال برای من یادآور روزی است که یک فروند هواپیمای ایرباس در آسمان قشم مورد اصابت موشک قرار گرفت و در فاصله چند کیلومتری روستای «مسن»، در آبهای اطراف جزیره هنگام سقوط کرد. در آن هواپیما حدود 300 مسافر و خدمه حضور داشتند که اکثریت قریب به اتفاق آنها از شهرها و بندرهای نزدیک به قشم بودند. من خودم از نزدیک شاهد حوادثی بودم که بعد از سقوط آن اتفاق افتاد و همین بهانهای شد تا در رمان «روز نهنگ » که برای رده سنی نوجوان و جوان نوشتهام، اشارهوار، به تصویر گوشهای از آن محشر کبری بپردازم.
یادآور میشود، رمان دیگری از عباس عبدی با عنوان «شکارچی کوسه کر» به تازگی عنوان کتاب سال جزیره قشم را به دست آورده است.
تو شکم آقاگرگه رو ببینید!
قصهها و افسانهها سفر میکنند و از سرزمینی به سرزمین دیگر میروند و با ویژگیهای هر مکان و زمانی هماهنگ میشوند. قصه «شنل قرمزی» یک داستان فولکلور آلمانی است، اما تنها به آلمانیها تعلق ندارد. این داستان را کودکان ایرانی هم میشنوند و از شنیدن آن لذت میبرند؛ داستانی که بیشتر دخترانه است، چون قهرمان اصلی داستان، یک دختر است؛ دختری که باید جنگل پردرختی را پشت سر گذارد و با غریبهها سخن نگوید تا به مادربزرگ برسد. بعضی این مسیر پرپیچ و خم را گذر دختران از نوجوانی به بلوغ جنسی میدانند و نمادین بودن، یکی از وجوه قصه است. برخی هم از آن به بیداری جنسی یاد کردهاند.
عباس قدیرمحسنی در «توی شکم این گرگ چه خبر است؟» روایت تازهای از شنل قرمزی آورده است و یکی از ویژگیهای قصه و راز ماندگاری آن، همین به روزشدن است: «اگر آقا گرگه اینقدر گرسنه نبود و نمیخواست شنل قرمزی را بخورد، هیچ وقت مادربزرگ او را نمیخورد...» از ابتدای داستان، خواننده درمییابد با قصهای متفاوت روبروست؛ قصهای که اینبار از نگاه قدیرمحسنی روایت و آفریده شده است.
در داستان «توی شکم این گرگ چه خبر است؟»، مادربزرگ و شنل قرمزی، توی شکم آقا گرگه، زندگی تازهای را شروع کردهاند و برای خودشان، صندلی، میز، تختخواب، وسایل بافتنی، بازی، ... را با کمک آقاگرگه آماده کرده بودند و راحت زندگی میکردند. آقاگرگه هم از ترس بیخوابی و شعله فانوسی که به خواست مادربزرگ، قورت داده و خیلی خیلی داغ بود، هرچیزی که آنها میخواستند را بلافاصله قورت میداد.
اما آقاگرگه از خواب و خوراک افتاده بود. آنقدر شنل قرمزی و مادربزرگ در شکمش سروصدا میکردند که او نمیتوانست بخوابد؛ لاغر لاغر شده بود و داشت میمرد و بالاخره یک روز دراز به دراز افتاد روی زمین و مُرد.
با مردن آقاگرگه، مادربزرگ و شنل قرمزی مجبور شدند به زور از توی شکم آقاگرگه بیرون بیایند و وسایل خودشان را هم بیرن بیاورند، اما.... این پایان داستان نیست. آنها هنوز خیلی از آقاگرگه فاصله نگرفتهاند که او از جا بلند میشود و ... اگر میخواهید باقی داستان را بدانید، پیشنهاد میکنم کتاب را بخوانید.
عباس قدیرمحسنی در «توی شکم این گرگ چه خبر است؟»، 5 قصه را روایت کرده و حکایت غول و آدمیزاد را در داستانهای خود گنجانده است. «لباسی برای غول، هزار و یک پا، توی شکم این گرگ چه خبر است؟، همه پدرها یک روز گم میشوند و داستان یک لاکپشت پیر پیر پیر» قصههایی است که قدیر محسنی روایت و لیدا معتمد تصویرگری کرده است.
«توی شکم این گرگ چه خبر است؟» را کتابهای شکوفه (واحد کودک و نوجوان انتشارات امیرکبیر) در 2000 نسخه به بهای 2900 تومان برای کودکان منتشر کرده است.
کتابخوانها با «اسطورهای به رنگ آسمان» آشنا میشوند
زندگی نامه ناصر حجازی در کتاب «اسطورهای به رنگ آسمان» به همت محمد جواد سعدی پور توسط انتشارات نوید صبح منتشر شد.
این کتاب در 8 فصل نوشته شده است. سیری اجمالی بر فوتبال جهان، ایران و باشگاه استقلال، زندگی نامه ناصر حجازی، زندگی خصوص اسطوره فوتبال ایران، آغاز مریضی و کوچ عقاب از این جهان، حجازی از نگاه دیگران و ناگفتههای گفتنی، خاطرات جالب توجه نزدیکان حجازی، مصاحبه و سایر گفتههای خواندنی در مورد زنده یاد حجازی و شخصیت حجازی از نگاه هنرمندان و ورزشکاران و اسطوره از نگاه هواداران عنوان فصلهای این کتاب است.
ناصر حِجازی (23 آذر 1328 در تهران-2 خرداد 1390در تهران) مربی و بازیکن فوتبال ایرانی بود. او دروازهبان اول تیم ملی فوتبال ایران در دهه 1350 بود و قهرمانی در جام ملتهای آسیا، قهرمانی در بازیهای آسیایی و شرکت در المپیک و جام جهانی فوتبال را در کارنامه دارد. او همچنین به همراه تیم تاج قهرمانی در جام تخت جمشید و جام باشگاههای آسیا را تجربه کردهاست.
وی در روز 2 خرداد 1390 پس از تحمل مدتها رنج ناشی از بیماری سرطان ریه در بیمارستان کسری تهران درگذشت و در تاریخ 4 خرداد 1390 خورشیدی در «قطعه نامآوران» بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
این کتاب در 343 صفحه با قیمت 12هزار 800 تومان توسط انتشارات نوید صبح منتشر شده است.
«حنجره های بیدار» به بازار آمد
انتشارات روایت فتح دهمین کتاب خود از سری کتاب های حوزه شعر مقاومت با نام «حنجره های بیدار» منتشر کرد. این کتاب شامل اشعار برگزیده شاعران عرب شرکت کننده در سومین کنگره شعر مقاومت بین الملل اسلامی است که بهروز سپیدنامه ترجمه و گردآوری آن را به عهده داشته است.
کتاب «حنجره های بیدار» در بر دارنده 4 بخش اشعار کلاسیک، شعر سپید، قطعه ادبی و شعر محلی است. در این کتاب اشعار بیش از 20 شاعر عرب در حوزه ی مقاومت و پایداری هم به زبان عربی و هم به ترجمه فارسی گردآوری شده است.
در بخش اشعار کلاسیک این کتاب ، در قسمتی از شعر عباس فتونی در ستایش مقاومت لبنان می خوانیم: زنده باد فرد مقاوم / که فرجام اشغالگران / حلقه های دار است / از شالیزاران لبنان / عطر سربلندی مشام را می نوازد / و مقاومت اراده ای است / که کشتی ها را بر کمرکش دریا کوبید.
کتاب حنجره های بیدار در 152 صفحه با شمارگان 2200 نسخه و قیمت 50000 ریال منتشر شده است.
داستان جنجالی «سید مهدی شجاعی» بازنشر شد
داستانهای دهه هفتاد سید مهدی شجاعی در قالب کتابی با عنوان «از نیستان و... دیگرستان» از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شد.داستانهای این کتاب از این حیث برای مخاطبان قابل توجه به شمار میروند که حاصل عزم نویسنده در بیان نقد تند و گزنده از انحرافات اخلاقی جامعه پیرامونش است. جامعهای که پس از هشت سال جنگ و در بحبوحه دوران سازندگی با وادادگی فرهنگی و بیتوجهی به توسعه همه جانبه آن و توجه به زیرساختهای متناسب با آن، در کنار توسعه و بها دادن به اقتصاد؛ در حال شکل گرفتن بود.
این مجموعه داستان با وجود اینکه تنها 14 داستان از آثار شجاعی در این دهه را شامل میشود، اما در میان خود داستانهایی مانند «پارک دانشجو» را ارائه کرده است که در سالهای نخست تألیف خود در مجله نیستان به شکایت و دادگاه مطبوعات انجامید.
این داستان زبانی تند و تیز و در عین حال تلخ و گزنده دارد و روایتی خطی از زندگی دختر دانشجویی در دانشگاه آزاد است که برای امرار معاش، دست به تنفروشی در خیابان میزند و با قرار گرفتن بر سر راه اتومبیلهای مسافرکش خودش را به آنها عرضه میکند. سوژه بهتآور و حیرتانگیز در کنار توصیفات دقیق و در عین حال جذاب و به دور از تجاوز به حریم و خطوط قرمز شرعی در این داستان؛ روایتی گزنده از ریشهدواندن تفکر همهچیزپنداری مادیات در زندگی بشری را پیش چشم مخاطبش ترسیم میکند؛ روایتی که جستجوی مخاطب برای کشف آن و یا مواجهه با آن نیز به سادگی قابل تحقق است.
ویژگی داستانهای شجاعی در این دهه و این کتاب خلق زبانی ساده و سر راست و در عین حال صریح و تیز و رک است که نویسنده سعی دارد با بهرهمندی از آن، مخاطبش را مستقیماً و در همان لایه نخست داستانیاش به سراغ موضوعی ببرد که او و جامعهاش را مبتلی به آن میداند.
شجاعی در این نثر نه اهل استعاره است و نه در پشت پرده و لفافه حرف زدن. در عین حال که حریمهای شرعی را میشناسد، ابایی از تجاوز به حریمهای اجتماعی تعریف شده و زیر سئوال بردن آن ندارد و اتفاقاً بستر اصلی داستاننویسیاش در این دهه را بر همین ساختار بنیان کرده است.
این نگاه البته در برخی دیگر از داستانهای این مجموعه به بازگویی نویسنده از ایدهآلهایش و تلاش برای کمرنگ نشدن آنها در زیر این انتقادات منتهی شده است. در داستانهایی همچون سانتاماریا، شکیبا و ماهجبین نویسنده تلاش کرده است تا نیاز و تمنای وجودی خودش از حقیقتی که گمشده در جامعهاش میبیند را در قالب بازخوانی و بازگویی آن حقیقت با زبانی لطیف و شاعرانه و در عین حال صریح بیان کند. اوج این ماجرا را میشود در داستان سانتاماریا و نوع پاسخهای دریافتی راوی از شخصیت سانتاماریا جستجو کرد که طی آن، عشق به معنی واقعی کلمه برای راوی و در حقیقت مخاطب از زبان سانتاماریا که وجهی آسمانی به خود گرفته است معنا میشود.
فضاهای عاشقانه در این مجموعه نیز به دلیل شکل قلم نویسنده در این سالها، هیجانی و پرشتاب ساختار گرفته است و در نتیجه شکل و سبک تازهای به بیان عاشقانه و نرم شجاعی در داستاننویسی داده است؛ که ویژگی بارز آن خلق تناسبی رئال میان حس عاشقانه و نگاه عاقلانه در روایتهای داستانی اوست.
مجموعه داستان «از نیستان و... دیگرستان» در 140 صفحه و با قیمت 9000 تومان منتشر شده است.