کد خبر:۲۸۴۰۸۳
یادداشت/
آیا اصلاحات زنده است؟
به غیر از آقایان روحانی و عارف بقیه کاندیداها را اصولگرایان تشکیل می دهند. حال چگونه است که فقط اختلاف 250 هزار رای شد پیام 24 خرداد 92 ولی اختلاف 12 میلیونی احمدی نژاد با میرحسین نشد پیام 22 خرداد 88 و تبدیل به تقلب 88 شد؟!

گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ مدتی است بعد از انتخابات24 خرداد عده ای قلیل یک شعار را یک صدا سر می دهند که؛ اما پیام 24خرداد چه بوده است که خیلی از نیروهای انقلابی متوجه نشده اند و جالب اینجاست که کسی هم حاضر نیست پیام 24خرداد را برای دیگران تبیین کند.در خوشبینانه ترین حالت ممکن است یکی از افراطیون حاضر شود و اینگونه پاسخ دهد که پیام24 خرداد رای مردم به اصلاحات و خاتمی بوده است .24 خرداد یعنی یک «نه» به اصولگرایانی که برطبل شعار عدالت می کوبیدند.
شاید بارها شنیده باشید به دلیل اینکه خاتمی و هاشمی از رئیس جمهور منتخب حمایت کردند ایشان توانستند رای اکثریت ملت را کسب کنند اما کسی دلیل علمی برای این ادعا ندارد. اندکی تامل در نکات زیر خیلی از مسائل را مشخص می کند:
1 – انتخابات سالهای 84 و 88 دلیل بسیار واضح و مبرهنی بود برای رد این که هاشمی و هاشمی چی ها دیگر در بین توده مردم با اقبال عمومی رو برو نخواهند شد.اگر با اسناد علمی که مبتنی بر نظر سنجی های سال 88 است به بررسی انتخابات سال88 بپردازیم حتما پی به این نکته خواهیم برد که اصلا یکی از دلایلی که احمدی نژاد توانست از رقیب خود پیشی بگیرد تبیین رابطه میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی بود و همچنین نقد تفکرات اشرافی گری رفسنجانی که با اقبال عمومی توده های مردم مواجه شد وحتی بسیاری از کارشناسان سیاسی پارا فراتر می گذارند ومی گویند مردم چون نمی خواستند هاشمی و هاشمی چی ها روی کار بیایند به احمدی نژاد رای دادند پس مشخص می شودکه هاشمی و تفکرات هاشمی در بین توده های مردم مرده است.
2 - آقای خاتمی در سال87 اعلام کرد که برای انتخابات88 کاندیدا می شود که با حمایت گروه های همفکر خود مواجه نشد وی بدون توجه به مشاوره هایی که به وی می شد تصمیم به سفرهای استانی گرفت بعد از سفر به چند استان و عدم اقبال مناسب پی به این نکته برد که دیگر شعارهای پوپولیستی دوران اصلاحات نمی تواند رای مردم را جذب کند.
3 - دعوت هاشمی و خاتمی از طرفداران خود برای رای دادن به روحانی را مگر چند نفر از توده مردم دیده اند حالا منظور از توده را باید این گونه تشریح کرد که توده های مردم یعنی همه مردم از توده هایی که در مرفه ترین نقطه تهران زندگی می کنند تا توده هایی از مردم که در مناطق کپر نشین کرمان زندگی می کنند اما اکنون باید به این قضیه توجه کرد که پیام دعوت هاشمی و خاتمی در بعضی از رسانه های مکتوب مانند روزنامه ها و بعضی از رسانه های مجازی مانند سایت های خبری و بعضا شبکه های ماهواره ای بازتاب داشت ولی اندکی تامل در این مغلطه خیلی موضوعات را مشخص می کند که مگر چند درصد مردم با این قبیل رسانه ها و اینترنت تماس دارند که این پیام را دریافت کرده باشند در خوشبینانه ترین حالت وطبق اطلاعات کاربران ایرانی نزدیک به 40درصد مردم ایران کاربر اینترنت هستند که از این 40 درصد نزدیک به 15درصد آنهاکاربرانی هستند که حق رای ندارندو 25درصد باقیمانده هم تعدادی بودند که ممکن است یا موافقان هاشمی و خاتمی ویا مخالفان این دو هستند و یا اصلا تصمیم به دادن رای نگرفتن و به قول خودشان با انتخابات قهر کردند و به علت این که این پیام در دوسه روز منتهی به انتخابات منتشر شد زمان زیادی برای اینکه این تعداد کاربر این پیام را که در بعضی رسانه های ضدانقلاب منتشر شده بود را ببینند کمتر و کمتر می شود. حال شما پیدا کنید پرتقال فروش را!
4 - حال بر فرض این که فرض سوم یعنی نزدیک به 40 درصد مردم هم این پیام را که به تعبیری همان پیام 24خرداد است را دیده یا شنیده باشند. آیا هاشمی و خاتمی طبق دو فرض قبل مقبولیت عمومی در بین مردم دارند که ملت بخواهند فرمایشات این عالیجنابان را سمعا و طاعتا قبول کنند؟
5 - اما در پایان باید گفت نزدیک به 50 درصد رای ملت ایران را کاندیداهای اصول گرایی تشکیل می دادند که خود همین تندروها نیز قبل از 24خرداد همگی به این واقعیت اذعان داشتند که به غیر از آقایان روحانی و عارف بقیه کاندیداها را اصولگرایان تشکیل می دهند. حال چگونه است که فقط اختلاف 250 هزار رای شد پیام 24 خرداد 92 ولی اختلاف 12 میلیونی احمدی نژاد با میرحسین نشد پیام 22 خرداد 88 و تبدیل به تقلب 88 شد؟!
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
اما بايد جلوي حقيقت گرفته بشه تا دولتي ها و منتخبين مردم راحتتر بتونن به اموري از قبيل رفع حصر و روي کار آوردن سران فتنه رسيدگي کنن!
مثلا پر و بال دادن به اصحاب فتنه
يا کارهاي مهم و سنگين دولت، روزي دوتا آسايشگاه!!
يادمان نميرود که چه بلايي سر احمدي نژاد اوردين !
من قبول دارم که اين دوتا مقبوليت ندارن ولي اگر کاربر فضاي مجازي کنه اولا چرا مصاحبه کردين که اينجا باشه مطالبتان دوم اينکه چرا رهبري ميفرمايد اگر فرصت داشتم مسوليت فضاي مجازي رو شخصا به عهده ميگرفتم؟؟؟
پس تاثيرگذاري.مشکل اينه که ما غافل بوده ايم وباز هستيم.بازميدارد عمل کنيم.
اين نظرتو ننوشتم که مطالب شمالم ارزش بشه منظورم اين بود مه ما بايد در کنار کارهاي سلبي به کارهاي.ايجابي هم رو بياريم.
آقا ما رفتيم منتشر کنيم
خيلي خوب بود، حرف منم همينه
آقا اصلا من سر رگ حياتيم شرط ميبندم که مردم ديگه طرفدار هاشمي نيستن!!!!!!!!
حالا شما با دقت نخوندي و نفهميدي دليل نميشه که استدلال غلط باشه
همين اول کاري بگم که من و شما تو يه جبهه ايم، پس خواهشا نقدهام رو به حساب نقد برادرانه و دلسوزانه تو يه جبهه بين دو تا رفيق قلمداد کن.
بزرگوار من اتفاقا به دلايلي تو جريان انتخابات آمار خيلي از روستاها رو داشتم ( ببين از روستا ميگم که وضعيت اينترنتيش نسبت به شهرها ضعيف تره)، خيلي از مردمي که تو روستاها بودن با اين توجيه که چون هاشمي از روحاني حمايت کرده (دقت کن که خبر داشتن از اين حمايت) پس به روحاني راي بديد که ارزون شه همه چيز.
توجيه خيلي از جاها اين بود، من خودم تو جريان بودم و از اين و اون نشنيدم که بگم ممکنه دروغ باشه، فلذا تورم شديد همون مردم رو دوباره سمت هاشمي کشوند.
واي بر مسببين اين امر.......
دمت گرمsnn
عاليييييييييييييييييييييييييييييي بود
اصلا ميدونيد چيه؟
درد ماها اينه که يه چيز خوب که داريم يا يه حرف حقي رو کم نقل مي کنيم يا ازش دفاع نمي کنيم تا آخرش خودمونم باورمون ميشه که حرفي برا گفتن نداريم