به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - احمد شیرازی؛ مصاحبه ظریف با شبکه تلویزیونی العربیه در حاشیه اجلاس داووس، با عنوان «چشم اندازهای نهایی حل بحران های خاورمیانه» که با حضور شماری از وزرای خارجه منطقه غرب آسیا برگزار شد، فارغ از نادرستی مصاحبه با شبکه ای که ناچیزترین بخش کارنامه اش، انعکاس وارونه و هدفمند اقدامات خصمانه عربستان سعودی و تریبون تکفیری ها مسلح در سوریه است، با حواشی تامل برانگیزی همراه بود.
یادآور می شود نقد ذیل تنها مربوط به بخشی از مصاحبه است که در پی می آید.
«مجری: آقای ظریف آیا شما از افراط گرایی سنی و شیعی نظیر حزب الله سخن می گویید؟
ظریف: من به صورت کلی از افراط گرایی سخن گفتم. این افراط گرایی و فرقه گرایی تهدیدی برای سوریه و بسیار خطرناک است. فرقه گرایی نمی تواند محدود به سوریه باشد و ابعاد آن فراگیر خواهد بود و کشورهای همسایه را نیز تهدید خواهد کرد. باید
بدانیم که بسیاری از افراط گرایان از کشورهای مختلف نظیر قاره اروپا و منطقه خاورمیانه وارد سوریه شده اند و زمانی که این افراد به کشورهای خود بازگردند برای همه ما فاجعه بار خواهد بود. قبل از این که چنین فاجعه ای ایجاد شود باید آن را حل کرد.
مجری: چگونه می توان به این راه حل رسید؟
ظریف: باید به تخیلات درباره راه حل نظامی بحران سوریه پایان داد.
مجری: آیا از حزب الله می خواهید که نیروهای خود را از سوریه خارج کند؟
ظریف: من از همه نیروهای خارجی می خواهم از سوریه خارج شوند و از همه تلاش خود در این زمینه استفاده می کنیم تا سوری ها بتوانند درباره آینده خود تصمیم بگیرند. همچنین باید ارسال پول و سلاح به سوریه متوقف شود و ملت سوریه سرنوشت
خود را مشخص کند و امیدواریم این راه حل در کنفرانس ژنو2 محقق شود.»
متاسفانه باید گفت جناب ظریف دفاع از حاکمیت ملی لبنان توسط حزب الله را (بدون تکذیب حرف مجری و بلکه با تاکید) به افراط گرایی تنزل داده؛ دفاعی که موارد ذیل را به عنوان واضح ترین نمونه های آن می توان بر شمرد:
الف- دفاع از شیعیانی که در نوار مرزی لبنان و پس از الحاق بخشی از خاک لبنان به سوریه، در تقسیم بندی جدید قرار گرفته، ولی همچنان خود را لبنانی می دانند. این گروه از شیعیان به کرات از حزب الله و شخص سید حسن نصرالله درخواست اعزام نیروی نظامی و کمک در مقابله با تهدیدات روز افزون تکفیری ها کردند، لذا ابتدا به ساکن، حزب الله به آموزش نظامی و تسلیح آنان اقدام کرد، ولی پس از گسترش حملات و خطر بروز فاجعه انسانی، با تاخیر بیش از دو سال برای دفاع از ایشان وارد عمل شد.
ب- یکی از عوامل اصلی دخالت حزب الله را می توان افزایش حملات موشکی تکفیر ها به شهر های شیعه نشین لبنان منجمله؛ حرمل، بعلبک، عرسال و ... دانست. این حملات که مستقیماً امنیت ملی لبنان را هدف گرفته، حزب الله را بر آن داشت به منظور دور ساختن حوزه آتش تکفیری ها، نسبت به ایجاد حاشیه امن در مرزهای لبنان اقدام نماید.
متاسفانه گفتار ساده انگارانه ی ظریف، ارزش دفاع از مقدسات و حیثیت شیعه را، زیر سوال برده و با افراطی گری برابر می داند. دفاعی که اوج آن در حراست از حرم عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب کبری تبلور یافته است.
طبیعتاً جناب ظریف به عنوان مسئول سیاست خارجی نظام، بیش از دیگران می بایست پاسدار دیپلماسی رسمی جمهوری اسلامی باشد. یکی از نمونه های این دیپلماسی، دفاع تمام قد و همه جانبه از خط مقاومت به عنوان پیشتاز مقابله با سگ هار امریکا در منطقه است. جناب ظریف با سخنان سخیف خود بخشی از خط مقاومت را تبدیل به افراط گرایی شیعه می کند. جوانان پاک باخته ای که بیش از هر کس دیگری معتقد و فدایی ولایت فقیه و رهبری آیت الله خامنه ای در خارج کشور هستند.
ظریف در ادامه مصاحبه و بدون در نظر گرفتن ورود دیرهنگام نیرو های حزب الله که با تاخیر بیش از دو سال از حملات ملخ وار تکفیری ها به سوریه در کنار حمایت های تسلیحاتی، لجستیکی و مالی غرب و عمال عرب و ترک آنها همراه بوده است، در پاسخ
سوال: «آیا از حزب الله می خواهید که نیروهای خود را از سوریه خارج کند؟» می گوید از همه ی نیرو های خارجی می خواهم از سوریه خارج شوند! آیا حزب الله، همانند دیگر گروه های افراطی، بدون دلیل موجه، همسو با اهداف غرب و صهیونیسم وارد سوریه شد؟ آیا حزب الله برای خون ریزی و ساقط کردن حکومت قانونی سوریه وارد این کشور شد؟ آیا حزب الله قصد دارد با تاسیس حکومتی تکفیری، پایه و زیر ساخت رژیم دست نشانده و طالبانیسم عراق و شام را پی ریزی کند؟
هیچ کس نمی گوید حزب الله بر خلاف تکفیری ها برای ماندن وارد سوریه شده، بلکه به محض بهبود شرایط از این کشور خارج می شود. بر خلاف تکفیری ها که جان مال و ناموس مسلمانان را هدف گرفته اند، حزب الله دشمن اصلی خود را رژیم صهیونیستی می داند و اساساً برای دفع خطر صهیونیسم پا به عرصه گذاشته است. درگیری های سوریه، به نوعی تحلیل نیروی انسانی، قدرت نظامی و مخالف دستور العمل حزب الله است و قطعاً با دفع شر تکفیری ها بسرعت از سوریه خارج می شود.
نکته بعدی که درک آن برای ظریف و البته خط سازش ثقیل می نماید، ادبیات و فهم متفاوت ایران و آمریکا از مسائل جهان است. قرار نیست مسئولان نظام ایران و کشور متکبر و خود برتر بین آمریکا از یک دست عبارات استفاده کنند. به جمله سناتور دایان فینشتاین (Dianne Feinstein) عضو دموکرات سنای آمریکا و رئیس کمیته اطلاعاتی سنا از ایالت کالیفرنیا که در نطق دوم بهمن بیان کرده توجه کنید:
«من در مقام رئیس کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا به خوبی از بسیاری از چالش هایی مطلع هستم که ایران برای منافع آمریکا در سراسر جهان دارد. ایران حامی گروه تروریستی حزب الله است و از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از بشار اسد رئیس جمهور سوریه حمایت می کند. این دو فقط دو مصداق از اقدامات بسیار دردسرآفرین ایران است. امیدوارم بتوانیم درنتیجه مذاکرات، برخی از این اقدامات ایران را متوقف کنیم»
آمریکا حزب الله را گروهی تروریست می خواند و ظریف هم آن را افراط گرای شیعه! با وجود چنین دیپلماسی، فرق بین ایران و امریکا چیست؟
کمترین توقع از قهرمان دیپلماسی! حرکتی همگام با منافع ملی و بیان پاسخ های هوشمند در جواب سوالات نیشدار و هدفمند مجریان کارکشته است. از قهرمان دیپلماسی! انتظار می رود همچو نمن، و انسان های کوچه و بازار به مسائل سطحی نگاه نکند. از کسی که عمرش را در آمریکا گذرانده و با افتخار مدعی است که بزرگ شدن دیپلماسی و سیاست خارجی ایران را به نظاره نشسته، انجام اشتباهاتی چنین سهل، بعید است!
از کوزه همان برون...