به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، محمدرضا عارف در مصاحبه با روزنامه اصلاح طلب اعتماد درباره ماجرای جنجالی کنار رفتنش از صحنه انتخابات خرداد ماه 92 گفت.
*در هواپیما بودم که فکسی ناخوانا و کمرنگ از آقای خاتمی به دستم رسید که از مضمونش متوجه شدم درخواستی است برای کنارهگیری من. پرسیدم گفتند که آقای خاتمی با شما تماس تلفنی گرفته بودند تا از شما بخواهند به نفع حسن روحانی کنارهگیری کنید اما به تماس ایشان پاسخ ندادید.
*برای اولین بار است که اینها را میگویم ساعت 5 یا 6 عصر 22 خرداد ماه بود و من در سفرهای انتخاباتی در شیراز برای سخنرانی آماده شده بودم و در حال رفتن به جایگاه بودم که گفتند از طرف آقای خاتمی تماس گرفته شده است. در آن زمان حقیقتا فرصتی برای پاسخگویی نبود و مردم منتظر سخنرانی بودند، در نهایت شب 22 خرداد بود که با نزدیکانم نشستی برگزار کردم و تصمیم بر این شد تا کنارهگیری کنم.اگرچه تشخیص من چیز دیگری بود اما معتقدم اگر در یک حکومت معنوی مسوولیتی از دوش فردی برداشته شود جای خوشحالی هم دارد.
*من با این سازو کار موافق نبودم. این را برای اولین بار است که طرح میکنم با جمعبندیها موافق نبودم و فقط به خاطر قول و قرارهای اخلاقی با آقای خاتمی کنارهگیری کردم.
* تحلیلهای دوستانم این بود که رقیب به دنبال این بود که بداند در نهایت من به صراحت اسم آقای روحانی را میبرم یا نه؟ در آن زمان تبلیغات ممنوع بود و به همین دلیل نامی از روحانی نبردم.
*تحلیل رقیب این بود که من تا پایان میمانم. آنها فکر نمیکردند که من به نفع آقای روحانی کنارهگیری کنم حتی برخی از دوستان اصلاحطلب هم فکر نمیکردند من چنین کاری انجام دهم.
چرا برخی اصلاحطلبان تصورش را نمیکردند که شما به نفع آقای روحانی کنارهگیری کنید؟
اینها را بعدها بازگو میکنم و فعلا نمیخواهم وارد این موضوعات شوم.
اگر پیشنهاد کنارهگیری به آقای روحانی داده میشد ایشان میپذیرفت به نفع شما کنار برود؟
اینکه آقای روحانی عمل میکرد یا نه را نمیدانم. پرسیدم چیزی هم دراین باره از گوشه کنار و و دوستانتان نشنیدید؟ که خندید و گفت چرا مهم این است که به من پیشنهاد شد و پذیرفتم من وکیل دیگران نیستم.
*من دو ملاقات با آقای روحانی پس از انتخابات با ایشان داشتم در ملاقات اول که برای تبریک رفته بودم فرضم این بود که بنده وظیفه کمک به دولت دارم و حقیقتا دلم میخواست به دولت او کمک کنم. تا قبل از دیدار دوم بحث اصلی این بود که جایگاهم در دولت ایشان در چه سطحی باشد اما من در دیدار دوم این موضوع را مطرح کردم که چگونه باید حضور 73 درصدی مردم را که انصافا سرمایه عظیمی است حفظ کرد.
*من توقعی از ایشان نداشتم. شاید انتظاری که داشتم این بود که با توجه به تجربه 30 سال مدیریتیام آقای روحانی در برخی امور بیشتر از من مشورت میگرفتند.
لطفا کمي باور پذيرتر عرايضتون رو مطرح بفرماييد
ما از جنگ قدرت در ايران به خوبي آگاهيم
بله !
پس براي چي شماها طالب اصلاحيد؟!!!
اصلاح کدوم عيب؟
شما ها که اوايل انقلابي بوديد،چي شد ؟انقلاب با امام خميني(ره)رفت؟
بله بعضي ها ميگن اسلام با حضرت محمد(ص)رفت، لابد شماهاهم از همون تيره وطايفه ايد.
نه جانم ؛نه اسلام ونه انقلاب ،هيچ کدوم متوقف نشدن؛چون هردو مضمون يک مفهومه.
بترسيد از روزي که انشاالله امام عصر (عج)حکومتش رو علني کنه.
از اين نوع سوالات استقبال مي کنيم. چرا که پاسخ همين آقايون (که اگر جوابي داشته باشن) ميتونه راهگشاي پشت پرده افکار اينچنين جرياناتي براي گرفتن قدرت باشه.
کسي جواب اينا رو داره؟ پس نظر بدين
خوب پيروزي اصلاحات را هم ديديم!!
به نظر من از روحاني خيلي شجاع تر و منطقي تر بود
و عوام فريبي کمتري داشت
شايد چون يک فرد دانشگاهي هست
يا فرمايش اميرالمؤمنين افتادم که در مورد ياران معاويه خطاب به اصطلاح اصحابشان مي فرمايد : حاضرم 10 تن از شما را به معاويه دهم تا يکي از يارنش را به من دهد.آنها در باطل خود متحد و يکدلند ولي شما در حق و راستي خود متفرقيد.
آقاي عارف دعا مي کنم عاقبت بخير شويد
سرمقالههاي تند و صريح کيهان رو يادش رفته که از قطعيت عزل عارف و لزوم إجماع اصولگراها سخن ميگفت؟!
بعدشم شما اسم نياوردي از روحاني؟!
تبليغات، ممنوع بود؟!
بنده خدا را گول زدند و سرشو شيره ماليدند البته درس عبرت ميشه واسه بقيه ....
زهي خيال باطل