به گزارش گروه سیاسی«خبرگزاری دانشجو»، حسین امیرعبداللهیان، معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه در یادداشتی در پایگاه خبری تحلیلی امید هستهای به بیان نظرات خود پرداخته است که عیناً در ذیل تقدیم خوانندگان محترم میشود:
1- ایران اسلامی امروز پرچمدار «نهضت هستهای صلح آمیز» در منطقه و مبتکر مدل شایسته قدرت هستهای است . در این مدل جدید ، جمهوری اسلامی ایران با حفظ فناوری بومی و صلح آمیز هستهای «قدرت هستهای بدون سلاح هسته ای» است. (البته حفظ و تقویت اقتدار دفاعی جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب دکترین دفاعی مقتدرانه اما بدون سلاح هسته ای ،مسیر طبیعی خود را دنبال خواهد کرد و ضرورت رسیدن به جهان عاری از سلاح اتمی بحث قابل توجهی است)
پافشاری و مقاومت ایران در دستیابی به انرژی بومی صلحآمیز هستهای، موجی از تقاضا و بیداری را در منطقه ایجاد نمود به نحوی که اکنون بسیاری از کشورهای منطقه که بدلیل داشتن منابع انرژی فسیلی ( نفت و گاز) محکوم به عدم برخورداری از مواهب انرژی صلح امیز هستهای بودند ، دارای اندیشه و یا حتی قرارداد بهره گیری از فناوری هستهای با کشورهای دارای این فناوری هستند که ما آن را در مسیر رشد و توسعه منطقه میدانیم. آنچه در این مسیر برای جمهوری اسلامی ایران حاصل شده است ثمره هدایت خردمندانه مقام معظم رهبری ، خون شهدای گرانقدر هستهای ، تلاش شبانه روزی دانشمندان جوان کشور ، دیپلماسی پویا و صبر و بردباری مردم ایران است.
2- تبدیل شدن«مسیر گفت گو»به «سند مکتوب» آن هم سندی که شش کشور دیگر باید در مورد یکایک واژه های آن نظر دهند کاری بس دشوار و طاقت فرساست، در دیپلماسی مذاکراتی هرچه موضوعی حساستر باشد تدوین و توافق بر سر متن دشوارتر خواهد بود و البته در نقد هر متنی نیزهمواره موضوعاتی برای چالش یافت میشود. یک نکته اساسی این است که نقدها باید در مسیری سازنده قرار گیرند که تقویت کننده راهبرد نظام و کمک به تیم مذاکراتی در مسیر تحقق حقوق ملت و اهداف ترسیم شده باشد .در این راستا مقام معظم رهبری تیم مذاکره کننده را مورد اعتماد میدانند ، وزیر امورخارجه و تیم همراه نیزتمامی تلاش خود را بر این متمرکز کردهاند که با دقت، حساسیت و رعایت عزت از حقوق هسته ای ایران در موضوع هستهای صیانت کنند. تیم مذاکره کننده با نگاه دیپلماتیک ،به مسیر مذاکره و آینده خوشبین هستند در عین حال با نگاه به سوابق رفتار امریکا و برخی کشورهای غربی چندان خوشبین نیستند ، مسیر خوشبینی یا بدبینی را هم رفتار عملی طرف مقابل رقم خواهد زد.
3- « حفظ فناوری بومی غنی سازی » برای جمهوری اسلامی ایران به منظور پیگیری اهداف صلح آمیز، بسیار حائز اهمیت می باشد که مکانیزم آن مبتنی بر عادی سازی موضوع صلح امیز هسته ای و همکاری با IAEA است.
4- برخی این شبهه را وارد می سازند که تهران در قبال مذاکرات هستهای در حمایت از محور مقاومت و متحدان منطقهای عقب نشینی خواهد کرد، به واقع کسانی که اینگونه القا میکنند راهبرد نظام را نشناختهاند، به صراحت اعلام شده است که مذاکرات هستهای صرفا محدود بر موضوع صلح آمیز هستهای است و راهبرد نظام در دوستی ، برادری و همکاری همه جانبه با کشورهای منطقه و بویژه همسایگان ثابت و در نامشروع دانستن رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم فلسطین قویا پابرجاست.
5- همچنان برخی از کشورهای غربی اصرارمیورزند که موضوع هستهای ایران را به عنوان «عامل تهدید امنیت بینالملل» وانمود کنند اما تهران در مذاکرات خود، به خوبی بر عوامل «تهدید کننده صلح و امنیت بینالملل» توجه داشته و نقش فعالانه خود را برای حصول نتایج ملموس و مبتنی بر دیپلماسی«برد-برد» از طریق «مذاکره» و «تعامل طرفینی سازنده» اعلام کرده است.
بنابراین مذاکرات فشرده و جدی ایران فرصت جدیدی را فراروی امریکا و مجموعه 1+5 قرار داده است تا در فضای جدید جهانی و بحرانهای تهدیدزا، با بهرهگیری از«منطق» و«حکمت» به روند رشد و توسعه و امنیت منطقه و جهان با نگاهی جدید بیاندیشند .
6- در شرایط کنونی ، توجه به برخی از دیدگاههای نظریه پردازان غربی این حوزه میتواند، برای خود غربیها راهگشا باشد، اسکات سیگن از نظریه پردازان هسته ای روابط بین الملل در مناظره معروف خود با کنت والتز اظهار میدارد : «معتقدم ایران قدرت هسته ای فاقد سلاح هستهای است و مدلی است شایسته، از وضعیتی که من برای جهان ترجیح میدهم یعنی برخوردار از قابلیتهای هستهای ضروری، اما فاقد سلاح هستهای. معتقدم هر حکومتی که خواستار دستیابی به انرژی هستهای صلح آمیز است باید بتواند به آن دست یابد. همه کشورها نمیخواهند با استفاده از قابلیتهای بالقوه هستهای خود به سلاح هسته ای دست یابند و دوگانگی سابقه دار در سیاست غرب منجر به پیدایش دولتهای «هستهای خاموش» شده است. طبق پیش بینیها در آینده با تعداد بیشتر و بیشتری از این کشورها رو به رو خواهیم شد که برخوردار از قابلیتهای هستهای ضروری، اما بدون سلاح هستهای هستند. ما باید در مورد کشورهای دارای سلاح هستهای به عقب و به دنیایی با قدرت هستهای اما بدون سلاح هستهای برگردیم . این بر دنیای «جوجه تیغی هستهای» که والتز ترسیم میکند ترجیح دارد.
جفرى وایزمن از نظریه پردازان روابط بین الملل در نگاهى نقادانه، با مروری بر سیاست دوران بوش آن را «فاجعهاى براى دیپلماسى» دانسته و میگوید که ایالات متحده امریکا در زمامدارى بوش تخلفات آشکاری از فرهنگ دیپلماتیک داشت، عدم استفاده کامل از ابزار مذاکرات دیپلماتیک ، تمایل به توسل به زور ، مقاومت در برابر هنجارهاى پذیرفته شده و نابردبارى در مقابل هنجارهاى قطعى مبتنى بر آداب و پروتکلهاى دیپلماتیک از آن جملهاند. همچنین کنت والتز (نظریه پرداز نوواقع گراى روابط بین الملل) با درک شرایط جهانی و منطقه و تواناییها ، منطق و اقتدار جمهوری اسلامی ایران طى مناظرهاى علمى، تاکید و توصیه میکند که رییس جمهور آمریکا باید بار تهدیدها و ترساندنها را کم کند. ما در حال حاضر صرفاً ایران و خطر ایران را در بوق و کرنا کردهایم، اما لازم است که با خونسردى و تعقل بیشترى صحبت کنیم.
جمع بندى :
اول- باید پذیرفت که بسیارى از مفاهیم دوره جنگ سرد در دنیاى معاصر متحول شده است، دولتها و بازیگران جدیدى وارد عرصه شدهاند که قواعد سنتى حاکم بر روابط بین الملل را به کلى متحول ساختهاند، جمهوری اسلامی ایران یکی از بازیگران مهم بشمار میآید، کاخ سفید باید متناسب با شعار تغییر، خود را از «اتاق بحران»، به «اتاق فکر» منتقل سازد.
دوم- اگر(صاحبان خرد) در ایالات متحده امریکا و مجموعه 1+5 درصدد «فرصتسازى» و «کاهش هزینههاى» خود هستند، روش آن مبتنى بر به کارگیرى «دیپلماسى مذاکراتى جدى» و سازنده به جاى «ادبیات تهدید و سخن از گزینههای نظامی روی میز» و «دیپلماسى شتاب» است، در این فرض، باید تلاش 1+6 را با هدف «دیپلماسى جمعى مبتنى بر برد- برد» در راستاى کمک به صلح و ثبات و امنیت منطقهاى و بین المللى بر روى میز مذاکراتى جدى و سازنده متبلور سازند. بدون تردید تقویت روند گفت وگوهاى 1+6 و حصول نتایج مرضى الطرفین منوط به غلبه ادبیات گفتمان منطقى و اجتناب از تداوم کاربست «ادبیات تخریب مذاکرات» و اندیشیدن به آثار مثبت هرگونه توافق جمعى مىباشد.
سوم- مرورى بر دین، فرهنگ، آداب و سنن موجود در ایران و همچنین دستاوردهای مقاومت و دفاع هشت ساله در مقابل تجاوز رژیم عراق اثبات مىکند که ایران « دیپلماسى و تعامل سازنده » را در خدمت به منطقه و بشریت دانسته و « دیپلماسى فریب، تهدید و توسل به زور» را برنمىتابد. همچنین سیاست دوستى، محبت و همکارى با جهانیان بویژه کشورهاى منطقه و بالاخص همسایگان را تداوم مىبخشد.
- هنری کیسینجر در مقالهای در روزنامه ایندیپندنت، خطاب به اوباما مینویسد : اتخاذ دیپلماسی پویا از سوی آمریکا میتواند فرصتهای جدیدی را به همراه داشته باشد. ما باید یاد بگیریم به آنچه دست یافتنی است عمل کنیم و آمادگی این را داشته باشیم که با نتایج متفاوتی روبرو شویم.
کلام نهایی اینکه پذیرش واقعیت گزینه ایران هستهای بدون سلاح هستهای یکی از این واقعیتهاست که در دستور کار جدی گفتگوها میباشد و علاوه بر تیم مذاکره کننده ،اراده ملی در ایران اسلامی در ورای این ایده قرار دارد .
معاون وزیر امور خارجه