گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ محمدسرور رجایی، برگزاری جشن باستانی نوروز، در افغانستان قدمتی بسیار و تاریخ پُر باری دارد. مردم افغانستان همه ساله، در مراسم آیینی خاص و با فرهنگ و آداب اجتماعی مختلف شان از نوروز زیبای باستانی در سرتاسر افغانستان و به خصوص در ولایات کابل، بلخ هرات و بامیان، با شکوهمندی خاصی تجلیل میکنند. نگارنده، در این نوشتار به دنبال ریشه یابی این جشن بزرگ و تاریخی نیست، چون رفتارهای آیینی آرمانی این چنینی درگذر زمان تغییرات زیادی یافته و در هر دوره و در هر مکان، صورت و معنای خود را با ساختار اجتماعی و فرهنگی آن جامعه و مکان تطبیق داده است.
بدون تردید جشن باستانی نوروز هم در رهگذار این همه سالها و قرنها، در افغانستان نیز موضوعاتی را از دست داده و موضوعاتی هم بر آن افزوده است تا به شکل کنونی درآمده است.
جشن نوروز در بسیاری آیینها گرامی داشته شده و در بسیاری کشورها تجلیل میشود. ولی در این نوشتار سعی خواهد شد که برخی از سنتهای فرهنگی و نوروزی مردم افغانستان را بازخوانی نموده و برای همدلان همزبان در کشورهای دیگر، که در این جشن کهن و خجسته شریک هستند بنمایاند.
مردم افغانستان از روزهای آغازین ماه حوت( اسفند) با خانه تکانی، غبار روبی، رنگ کردن خانههایشان و خریدهای نوروزی به استقبال بهار میروند. حتی در روستاهای دور دست ولایات مرکزی افغانستان، که هنوز به زندگی شهری مانوس نیستند، با نزدیک شدن بهار برای شادی و طراوت زندگی دست به دامان طبیعت میشوند و میروند از کوههای اطراف خاکهای سفید یا سرخ رنگی را آورده و با آن خانههای روستاییشان را رنگ آمیزی میکنند. هرچه به روز نوروز نزدیکتر میشوند، هیجان استقبال از بهار هم بیشتر میشود. مردم افغانستان تقریبا 90 درصد آن در شب سال سبزی پلو میپزند و یک شب قبل از رسیدن سال نو به نام شب اموات برای شادی روح درگذشتگان شان، حلوا پخته و به خانههای همسایه و فامیل نزدیک میفرستند. در روز عید سال نو همه لباس نو میپوشند و به دیدار بزرگترهای فامیل میروند. کودکان با شادی دست بزرگان خانواده را به رسم احترام میبوسند. در مقابل بزرگان خانواده هم به کودکان عیدی میدهند. کودکان با لباسهای خوش رنگ و شاد میخواهند همچون جنگلها و کوهها لباس نو بپوشند و شادی کنند. اما هیجان سال نو در شهرهای کابل و مزار شریف قابل وصف نیستند.
شهر مزارشریف که در شمال افغانستان قرار دارد، همه ساله با نزدیک شدن فصل بهار و جشن گل سرخ، حال و هوای دیگری به خود میگیرد و آماده پذیرایی هزاران مسافر و زایر از نقاط مختلف افغانستان و کشورهای همسایه و حتی کشورهای اروپایی میشود. زیارتگاه منصوب به امام علی(ع) در مزار شریف، این ویژگی را به این شهر بخشیده که مراسم سنتی فرهنگی و نوروزی آن شهرت جهانی پیدا کند و در روز نوروز با گرد هم آمدن در روضه شریف، و با بر افراشتن شدن بیرق نوروزی توسط پهلوانان خوشنام کشور در میان تکبیر و صلوات دهها هزار شرکت کننده، رسما مراسم میله نوروز آغاز می شود. شکوه روضۀ شریف با آن رنگ فیروزهگونش، هر زایر و جهانگردی را مجذوب میکند. در جای جای رواقهای آن در برابر دیدگان زایران این رباعی از مولانا «عبدالرحمن جامی» شاعر نامی زبان پارسی در وصف این زیارتگاه حک شده است تا عاشقان امام اول شیعیان جهان، عاشقانه به زیارت روضۀ شریف دل بسپارند.
گویند که مرتضی علی در نجف است
در بلخ بیا، ببین چه بیت الشرف است
جامی نه عدن گوی، نه بین الجبلین
خورشید یکی و نور او هر طرف است
در کابل نیز چنین مراسمی با حضور هزاران نفر در زیارتگاه سخی برگزار میشود. درجاهای دیگری شهر کابل، در مناطقی چون خواجه صفا، شاه شهید، کاریز میر، استالف و... هم برگزار میشود. به شکرانهی نعمتهای فراوان خداوند و وفور آن در سال نو، دکانداران بازار بزرگ کابل (مَندَوِی) در روز نوروز گرد هم آمده و پرچمی را که به آن (توغ) می گویند با تکبیر و صلوات و پخش شیرنی برمیافرازند و برای برکت کسب و آرامش مملکت دعا میکنند. مراسم فرهنگی مذهبی نوروز در تمام شهرهای افغانستان در دامان طبیعت و یا زیارتگاهها با بر افراشتن بیرق آغاز میشود. اگر چه در افغانستان رسما روز نوروز تعطیل است و آغاز سال تحصیلی روز دوم فروردین است، ولی مردم افغانستان تا چهل روز رسیدن بهار را گرامی میدارند و فرصتها را غیمت شمرده به لاله زارهای مزار شریف به گلگشت و تفریح میروند. یا به مناطقی که طبیعت دلانگیز دارد و شکوفههای ارغوان عطر افشانی میکنند. به ویژه جشن گل ارغوان کوه چنداول در بهار بسیار دیدنی است. برخی از فرهنگ و آداب نوروزی مردم افغانستان به شرح زیر اند.
میله نوروز
جشن نوروز یا به تعبیر مردم افغانستان میله نوروز، پیوند عمیقی به باورهای مذهبی مردم آن دیار دارد و میگویند در چنین روزی بوده که پیامبر بزرگوار اسلام در حجه الوداع حضرت امیر را به عنوان جانشین خود تعیین کرده است. باوری که بسیاری از راویان شیعه و سنی آن را تأیید میکنند. میله نوروز هم با بر افراشته شدن بیرق سخی که مردم افغانستان به آن جَندِه سخی هم میگویند و به یاد بیرق امامت و خلافت علی ( علیه السلام ) به اهتزاز در میآورند. بر افراشتن بیرق سخی از جانب مردم مسلمان افغانستان تجدید بیعتی دوبارهایست که همه ساله در روز نوروز انجام میشود و رنگ ظاهری آن سبز است . کلمه طیبهی لااله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله و نامهای مقدس الله ، محمد ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین در حاشیهی آن بیرق چشمنوازی می کند. آیه شریفه نصر من الله و فتح قریب هم در وسط آن بیرق، فتح بهار را نوید میدهد.
سنتهای فرهنگی اجتماعی مردم افغانستان که از اوایل ماه حوت آغاز شده از دو سه شب مانده به سال نو شتاب بیشتری به خود میگیرد. اغلب خانوادهها تا آن زمان خانه تکانیها، غبار روبی و رنگ کرد خانههای شان را به پایان میرسانند. یک شب مانده به سال نو که موسوم است به شب مُردا (اموات) با پختن حلوا و نان روغنی، و پخش کردن آن به همسایهها و اقوام و رفتن بر مزار درگذشتگانشان با نثار فاتحه بر روح اموات شان، از خداوند طلب خیر و برکت در سال نو هم میکنند. اما سنت فرهنگی نیکویی دیگری که در بین خانوادههای افغانستانی رواج دارد دسترخوان (سفره) رنگین غذا در شب سال نو است. هیچ فرقی هم نمی کند که فقیر باشد و یا ثروتمند، غذای شب نوروز خانواده های افغانستان اکثرا پلو است و طبق توان خانوادهها رنگینی دِستر خوان افزایش مییابد. اما یکی از چاشنیهای خوشرنگ و حطمی آن سبزی پخته شده اسفناج است. در روستاها اگر اسفناج پیدا نشود به سراغ گیاههایی خوراکی محلی میروند. به دلیل سرسبز ی و شادابی سال نو ، سبزی پلو شب نوروز فراهم است.
هفت میوه
در ایران رسم انداختن سُفره هفتسین و سیزدهبدر رفتن، بسیار خاطرهانگیز است. اما در کشور افغانستان رسم است که به جای روز سیزده، مردم بیشتر در روز اول نوروز به دامان طبیعت و زیارتگاهها میروند. به جای سُفره هفتسین، با هفتمیوه از میهمانانشان پذیرایی میکنند. هفتمیوه مزّۀ شیرین و محبت مادرکلان را دارد، هیچ وقت از یاد آدم نمیرود.
هر خانواده برای تهیه هفتمیوه، چند روز پیش از نوروز میوههای خشک: انجیر، پسته، چهارمغز، کشمش، سنجد، غولِنگ (زردآلوی خشک شده) و بادام میخرند. سه یا چهار روز پیش از نوروز، بیشتر مادرکلانهای هر خانواده میوهها را شسته و داخل دیگی بزرگی مخلوط میکنند. آب گرم هم به اندازه نیاز به روی میوهها میریزند. آنوقت سر دیگ را بسته و در جایی سرد میگذارند تا عصارۀ هفت میوه یکجا شده و شیرین شود. در روز نوروز، اعضای خانواده در کنار هم اول دعا میخوانند و سال نو را تبریک میگویند. بعد مادرکلان یا پدرکلان خانواده با صلوات سرِدیگ هفتمیوه را بر داشته و مقدار عرق گلاب هم به آن میریزد. دیدن میوههای خشکِ ترشده، کودکان را به هیجان میآورد. در فرهنگ مردم ما هفتمیوه نذر امام علی(ع) است. مردم کشور ما باور دارند که هر کس سال نو را با خوردن هفتمیوه آغاز کند، سال پر برکت و خوبی خواهد داشت. به همین خاطر از میهمانان شان در روز نوروز با هفتمیوه پذیرایی میکنند. همچنین، به خانۀ همسایهها و اقوام نزدیکشان هم میفرستند.
البته فرهنگ سفره هفت سین، در ولایات همجوار ایران به خصوص ولایت هرات رواج پر رنگی دارد. اما در چند سال اخیر با برگشت مهاجران افغانستانی از ایران به افغانستان رسم انداختن سفره هفت سین، تا حدودی در بعضی ولایات بزرگ و به خصوص در شهر کابل نفوذ کرده است و برگزار میشود.
جشن دهقان
افغانستان کشوری است کوهستانی و بیشترین درآمد اقتصادی آن هم از راه کشاورزی است. در روز نوروز که اولین روز فصل بهار است کشاورزان باآمدن فصل بهار و نوروز استقبال دیگر گونهی از آن میکنند. آنها با برگزاری مراسم سنتی خاصی از آمدن نوروز تجلیلمیکنند. در این مراسم سنتی در دورانهای مختلف مسئولین دولتی هم سهم میگرفتندو به شکل رسمی در برگزاری جشن دهقان در روز نوروز شریک بودند. امروزه هم مسولان فرهنگی دولت با برنامهها متنوع فرهنگی هنری در جشن سنتی دهقان شرکت میکنند. در سالهای گذشته دهقانان در روز نوروز با گردهمآیی در استادیوم شهر کابل انواع و اقسام وسایل زراعتی شان را نظیر بیل، داس، و... به نمایش میگذاشتند و به شادمانی و پایکوبی پرداخته و با اجرای کارهای نمادین کشاورزی سال پر برکتی را آرزو میکردند. امروزه نیز جشن و پایکوبی دهقانان در فضای بزرگتر از استادیوم کابل در میدان بزرگ معروف به چمن حضوری انجام میشود. در ولایات و روستاها هم مردم با رنگ کردن شاخها و پهلوهای گاوهای نر قُلبهای (شخمزنی) به نوع دیگری جشن نمادین دهقان را برگذار میکنند. واقعیتهایزندگی فرهنگی و اجتماعی مردم افغانستان اعم از شهر نشینان و روستا نشینان آن این است که استقبال همیشگی از فصل بهار را نیکو و پسندیده میدانند و به آن به نگاه یک فرهنگ ملی باور دارند.
سمنکِپزان
یکی از سنتهای فرهنگی اجتماعی استقبال از بهار ، آیین اجتماعی سمنک پزان است. در این آیین سنتی اجتماعی که امروزه متاسفانه کمرنگ شده است زنان و دختران جوان از چند روز قبل دانههای گندم را تر میکردند تا جوانه بزنند و این گونه به استقبال بهار میرفتند. بعد آنها در شب نوروز گرد هم میآمدند و جوانهها را در دیگی ریخته و تا صبح به پختن آن مشغول میشدند. در کنار پختن سمنک به یک سری از فرهنگ و آداب اجتماعی شان هم توجه می کردند. نظیر فال گرفتن دختران جوان با انداختن انگشتر شان در ظرف پر از آب. شعر خوانی، که اغلب دوبیتیهای محلی را در برمیکیرد. شب سمنک پزان یک جشن واقعی برای دختران جوان و زنان به شمار میرود که در شب سال نو فارغ از هیاهوی روزمره و فقط به احترام بهار در کنار هم جمع میشوند و با نیتی خاص و برآورده شدن حاجات شان سمنک نیم پخته را به هم میزنند تا به قوام برسد. در فرهنگ اجتماعی مردم افغانستان شعر سمنک پزان نشان دهندهی احترام این فرهنگ نیکو ولی از یاد رفته شب سال نو است.
سمنک در جوش ما کفچه زنیم
دیگران در خواب ما دفچه زنیم
سمنک نذر بهار است
میله ی شب زنده دار است
دخترا دورش قطار است
این خوشی سال یک بار است
سال دیگر یا نصیب
سمنک در جوش ما کفچه زنیم
دیگران در خواب ما دفچه زنیم ...
میله گل سرخ
در افغانستان همین که کسی از رسیدن بهار بگوید و یا اینکه از میله نوروز سخنی به میان آید، ناخواسته ذهنها به طرف میله گل سرخ میرود. میله ای که در ولایت مزار میتوان شاهد آن بود. چون به برکت رسیدن بهار و روز نوروز و جان گرفتن طبیعت، مزار است که سرخ رو میشود. آن هم با دستان نگارگر یکتای بیهمتا، خداوند. در ایام نوروز تمام دشتها، درهها، کوهها و حتی پشت بامها و بالای دیوارهای کاهگلی گل لاله و گل آلاله میروید و طبیعت مزار رنگ دیگری به خود میگیرد. و مردم از شهر و دیگر ولایات به سفرهی رنگین طبیعت پنا میبرند و شادی میکنند. این جشن و شادمانی مردم تا چهل روز به دامان طبیعت در دامنهی کوههای مزار شریف در کنار گلهای لاله نه، بر سفرهی لالهها ادامه مییابد. از این رو میله گل سرخ به یک سنت فرهنگی و جدایی ناپذیر مردم از نوروز تبدیل شده است. این گونه است که نوبهار مزار شهرت جهانی یافته است، حیف است که از آن ندانیم.
هدیه نوروزی
یکی دیگر از سنتهای اجتماعی مردم افغانستان در سال نو در استقبال از سال نو و تحکیم روابط خانوادگی ارسال هدایایی به منزل عروس است. در این سنت اجتماعی که به آن نوروزی میگویند، معمولا اول از طرف خانواده پسر هدایایی به رسم نوروزی به خانواده دختر ارسال میشود. بُردن عیدی یا نوروزی که شامل یک دست لباس کامل، چند کیلو ماهی پخته شده، میوه تازه فصل، انگشتر طلا یا گوشواره طلا و یک دسته گل است، بازهم فرهنگ خاص خود را دارد. هرخانواده برای بردن نوروزی چند نفر از دختران جوان فامیل را دعوت کرده و آنها هم با شادی و دست زدن هدیه نوروزی خانواده داماد را بر پتنوس (سینی) بزرگی چیده و ماهی پخته شده، جلبی (زولبیا) و میوه فصل را که از واجبات به شمار میآید در پتنوسی دیگری چیده و شادی کنان و دف زنان راهی خانه عروس آیندهی شان میشوند و رسیدن بهار را با یک عالم امید به خانواده عروس آیندهشان تبریک میگویند. در مقابل خانواده عروس هم هدایایی را که برای داماد شان در نظر گرفته در ظرف آنها قرار داده و دو سه دختر جوان را هم با آنها همراه میکنند، تا حامل هدایای خانواده عروس به داماد باشند. این چنین است که بهار با غنچههای جوان و پر طراوتش مهمان خانههای آنها میشود.
اما آنچه در این نوشتار آمد بیگمان تمام آداب و سنتهای رایج سال نو در افغانستان نبوده و نیست. بلکه به اختصار به برخی از آنها که در بین اقوام مختلف افغانستان عمومیت داشته است اشاره شده است. اگر چه در بسیاری از اداب اجتماعی و سنتی مردم افغانستان در هنگامه جوش و خروش سال نو و جشن نوروز شاهد تفریحها و بازیهای بسیاری هستیم. در بسیاری از ولایات شمالی مردم با ایجاد میدانهای بزکشی به استقبال بهار میروند. بزکشی که از شمار ورزش ملی افغانستان است در بین مردم بسیار طرفدار دارد و در بسیاری ولایات برگذاری مسابقات بزکشی از نشانههای اصلی رسیدن بهار به شمار میرود.
در میلههای نوروزی مردم افغانستان و در بین اقوام مختلف آن، بازیهای بسیاری رواج دارد که متاسفانه از آن ها یادی نمیشود. در سالهای پر آشوب جنگ بسیاری از بازیهای محلی از یادها رفته است. اما برخی از برنامهها و بازیهایی که هنوز هم رواج دارد و حفظ شده است. بازیهایی که در قالب گروهی و یا انفرادی کودکان و نوجوانان و حتی بزرگان هر ولایت به آن در روز نوروز رو میآورند. از مسابقات ورزشی بزکشی گرفته تا توپ دنده، شترک بازی، شتر جنگی، سگ جنگی ، خروس جنگی، کبک جنگی، آتش بازی ،کاغذ پران بازی، چوب بازی، تخم مرغ جنگی و ... مقدم بهار را گرامی میدارند.