با اظهارات صریح مقامات ایرانی و آمریکایی و اصرار کردن بر نظر خویش درباره ابوطالبی و انفعال سازمان ملل در این باره، فرضیه «بازی دیپلماتیک» و طرح این فرضیه قوت میگیرد که ظاهرا «صلاح نیست افکار عمومی و رسانه های داخلی به سمت دشوارترین مرحله مذاکرات هسته ای یعنی نگارش پیشنویس موافقتنامه نهایی هستهای متمرکز شود.»
گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» ـ سجاد مصطفی پور؛ انتخاب «حمید ابوطالبی» به عنوان سفیر جدید ایران در سازمان ملل متحد و بوجود آمدن دعوای سیاسی بین ایران و آمریکا به دلیل عدم صدور ویزا برای «ابوطالبی»، این روزها به موضوع مناقشه برانگیز در محافل مختلف تبدیل شده است. در یادداشت قبلی با عنوان «علت مانور وزارت خارجه بر روی ابوطالبی چیست؟/ آیا افکار عمومی باید از روند نگارش پیش نویس موافقت نامه هسته ای منحرف شود؟» گفتیم که «با نگاهی به چند واقعیت، به نظر می رسد آنچه در ماجرای انتخاب حمید ابوطالبی در حال روی دادن است بیشتر شبیه به یک بازی دیپلماتیک است تا واقعیت دیپلماتیک.»
در این نوشته با رجوع به «موافقتنامه مقر» بین سازمان ملل و آمریکا، ثابت می شود که این اقدام آمریکا، خلاف قوانین موجود است و با توجه به تجربه بیش از شش دهه آمریکا در میزبانی مقر سازمان ملل متحد، هیچ گونه توجیهی برای این اقدام، نمی تواند قابل پذیرش باشد، پس به این دلیل می توان گفت «اشتباه دپلماتیک» از سوی آمریکا رخ نداده و موضوع چیز دیگری است. یعنی باید اشتباهی صورت بگیرد تا موضوع اصلی ـ مرحله نگارش پیش نویس موافقتنامه هسته ای بین ایران و 1+5 ـ مغفول بماند.
* براساس «قسمت یازدهم موافقتنامه مقر» دولت فدرال یا مقامات محلی آمریکا نباید هیچ گونه محدودیتی در رفت و آمد افراد ذیل ایجاد کنند:
1- نمایندگان عضو یا مقامات رسمی سازمان ملل یا دیگر نهاد تخصصی بر اساس «ماده 57 منشور سازمان ملل» یا خانواده های این مقامات و نمایندگان.
2- کارشناسانی که یک ماموریت را برای سازمان ملل یا دیگر نهادهای تخصصی انجام می دهند.
3- نمایندگان مطبوعات، رادیو، فیلم یا دیگر نهادهای اطلاع رسانی که توسط سازمان ملل دارای اعتبارنامه هستند.
4- نمایندگان سازمان های غیردولتی که براساس«ماده 71 منشور» به منظور مشاوره به رسمیت شناخته می شوند یا دیگر اشخاصی که به منطقه مقر توسط سازمان ملل یا دیگر نهادهای تخصصی دعوت می شوند.
5- مقامات آمریکایی باید تلاش کنند از این اشخاص حمایت کافی و لازم را به عمل بیاورند.
همچنین در «بند اول قسمت سیزدهم» موافقتنامه مذکور آمده است: قوانین داخلی آمریکا نمی تواند حقوقی که در «قسمت یازدهم» آمده را نقض کند و آمریکا موظف است بدون فوت وقت و در سریع ترین زمان ممکن ویزا را برای افراد صادر کند.
پس با توجه به این قوانین و این مهم که «ایران به عنوان یک عضو سازمان ملل شناخته می شود؛ بند اول قسمت یازدهم»، اقدام آمریکا در نپذیرفتن «حمید ابوطالبی» نمی تواند قابل پذیرش باشد.
از سوی دیگر برخورد انفعالی سازمان ملل با رفتار ایالات متحده آمریکا جای بسی تعجب است؛ چرا که در وهله اول براساس «بند اول قسمت بیست و یکم موافقت نامه مقر» هر گونه اختلاف ناشی از تفسیر و اجرای موافقت نامه یا هر موافقت نامه تکمیلی دیگر بین آمریکا و سازمان ملل که از طریق مذاکره یا هر گونه اشکال دیگر حل نشود باید برای تصمیم گیری نهایی به دیوان داوری که از سه داور تشکیل می شود ارجاع داده شود؛ یک داور از سوی سازمان ملل، یک داور از سوی وزارت خارجه آمریکا و داور سوم توسط توافق طرفین، که در صورت عدم توافق طرفین در انتخاب داور ثالث، رئیس دیوان بین المللی دادگستری داور سوم را انتخاب می کند.
در وهله دوم، سازمان ملل متحد به عنوان مادر تمامی سازمان های بین المللی در راستای وظیفه اصلی خویش یعنی «حفظ صلح و امنیت بین المللی» باید از بروز هر گونه اختلاف بین کشورهای عضو اجتناب کند و باید شرایطی را فراهم کند تا تسهیل در«انتخاب نمایندگان دلخواه کشورهای عضو» بوجود بیاید.
در وهله سوم و در تکمیل دو مورد مذکور باید گفت طرح کننده دعوی علیه آمریکا، سازمان ملل متحد باشد؛ چون شکایت جمهوری اسلامی ایران علیه آمریکا به «کمیته روابط با دولت میزبان» در صورت به نتیجه رسیدن، الزام آور نیست و صرفا یک نظر مشورتی است. و همچنین نکته قابل توجه اینکه، کمیته مزبور هر دو ماه یک بار تشکیل می شود و معلوم نیست تا کی جنجال رسانه ای «معرفی ابوطالبی به عنوان سفیر جدید سازمان ملل متحد و مخالفت آمریکا» ادامه خواهد یافت؟ اگرچه جمهوری اسلامی درخواست جلسه فوری از سازمان ملل کرده است.
با توجه به آنچه گفته شد و پافشاری طرفین بر موضع خویش ـ البته جز حقوق مسلم ایران است ـ معلوم نیست تا چه زمانی دعوی سیاسی مذکور ادامه می یابد؟ و به نظر می رسد با اظهارات صریح مقامات ایرانی و آمریکایی و اصرار کردن بر نظر خویش و انفعال سازمان ملل در این باره، فرضیه «بازی دیپلماتیک» قوت می گیرد؛ چرا که «صلاح نیست افکار عمومی به سمت دشوارترین مرحله مذاکرات هسته ای یعنی نگارش پیش نویس موافقتنامه هسته ای کشانده شود.»
واي.............
متشکرم