متن نامه هیئت دولت به عوامل دکتر سلام!

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ بعد از دعوت رسمی از اعضای دولت برای حضور در جشن دکتر سلام و غیبت تمامی این حضرات، خبرنگار سرخوشِ ما به دنبال دلیل این غیبت یکپارچه تا پاستور رفت. و در آن جا یک نامه ای را در دست سرباز نگهبان ورودی پاستور دید که گویا نامه اعضای هیئت دولت بوده به مسئولین دکتر سلام. خبرنگار خدوم ما هم نامه را کف رفته و تسلیم خبرگزاری کرد. متن این نامه بسیار تاثیرگزار عیناً در زیر می آید:

 

 

عوامل دکتر سلام

 

چه سلامی! چه علیکی!

 

یعنی واقعاً خیلی پررویی می خواهد که کسی به خودش اجازه بدهد برای ما، یعنی اعضای همایونیِ مقامِ منیعِ پر جلال و جبروت هیئت دولت فخیمه کبیره(پاشید روی پاتون بایستید بی ادبا!) که خداوند سایه اش را بر تمام عقول و وحوش حفظ نماید دعوت نامه بفرستید.

 

واقعاً برای ما جای تعجب دارد که این حد از بی ادبی را نسبت به ما که بعد از منچستر، انتقاد پذیرترین آدم های جهان هستیم روا داشته اید.

 

تعجب و تاسف ما آن زمانی بیشتر شد که شنیدیم شما از ما توقع حضور در جشن کذایی تان را داشته اید. اِ اِ اِ اِ! ببین چهار تا فینگیلی بچه چه قدر پر رو هستند؟! ما بعنوان دولت تدبیر و امید به خاطر سعه صدر وافرمان از این خطای شما در می گذریم و در حد چند جمله جواب این وقاحت تان را می دهیم.

 

آقایان دکتر سلامی!

 

شما ها بو می‌دهید! بوی گند انتقاد

 

تازه! بعضی های تان جوراب تان هم بو می دهد. مثل دانشجوهای راستکی که نیستید. دانشجوهای راستکی ادکلن های گران می زنند. دست در دست هم می آیند به همایش. دختر و پسرهایش جدا نمی نشینند. خیلی هم امروزی و مدرن هستند. نه مثل شماها که... واه واه واه! دانشجوهای راستکی یعنی آن عزیزان دلی که مثلاً در روز دانشجو آمدند برای آقای ظریف دست زدند و جیغ بنفش کشیدند به افتخارش. یا مثلاً آن عزیزانی که شعر یار دبستانی من را فِرت و فِرت با مناسبت و بی مناسبت می خوانند و با فریادهای پر غیرت شان اجازه صحبت به سخنرانان «کم سواد» مراسم را نمی دهند. نه شماها که یک عده معدودید که از جاهای خیلی معدودی تغذیه می شوید.

 

عوامل!

 

شنیدیم که از ظریف‌مان کلیپ پخش کرده اید و برای رد گم کنی، صادق جان ما که بسیار کلام زیبایی هم دارد را آورده بودید البته کیست که نداند صادق و شما با هم سَر و سِرّی دارید. اما دلمان خیلی خنک شد که فشفشه‌هایتان یکهویی آتش گرفت و آه جان سوز ما به جشنتان افتاد. حق تان است، تا شما باشید از ماها «یه عکس یادگاری که خودتم نداری» نکشید.

 

دکترها!

 

شما همش از آدم انتقاد می کنید.(در این قسمت از نامه جای دو قطره اشک وجود داشت!) همش دارید در روند تدبیر و امید اخلال می کنید. اگر شماها نبودید ما بنزین را زودتر می توانستیم هدفمند کنیم. سبد کالا... نه ببخشید! بسته امنیت غذایی هم قرار بود نصف اینی باشد که به ملت دادیم، شما و رفیق های تان گیر دادید مجبور شدیم. این نعمت جانِ ما هم یک تُک پا رفت آلمان و برگشت. بیچاره اش کردید بنده خدا را! خب بابا گناه نکرد که که گفت من حاضرم با همه مسابقه دو بدهم؛ چرا واسش کاریکاتورِ دکتر ترین دکترِ هفته کشیدید؟!

 

علی آقای اهل فرهنگ ما هم که پسر دوست خودتان است یک ذره مراعات حالش را نمی کنید. او را هم بستید به نافِ دکترترین دکترِ هفته! خب نمی گویید دلش می شکند؟!

 

سرِ این توافق هسته ای و قرارداد کرسنت هم که دهن ما را مسواک کردید! بابا ... ما را ... کردید. ... ... (اینجای نامه به دلیل حرف‌های رکیک قابل انتشار نیست!)

 

بابا بگذارید چرخ تدبیر و امید بچرخد دیگر. چرا هی اخلال در امنیت ملی می کنید؟! واقعاً چرا؟! (اینجا هم جای دوسه قطره اشک درشت قرار داشت.) واقعاً توقع دارید با این همه حملات ناجوانمردانه و بسیار غیر اخلاقی و فوق العاده چاخان بیاییم برایتان سوت و کف هم بزنیم؟ زنده باد مخالف من سرِ جایش، انتقاد پذیری هم حدی دارد خب!

 

ما بعنوان خاکی ترین، مردمی ترین، فقیرترین، مفلس ترین، انتقاد پذیرترین و موفق ترین اعضای دولت در تاریخ انقلاب شما را نصیحت می کنیم که دیگر از این جسارت ها نکنید، وگرنه ما هم مسواکتان می‌کنیم البته می دانید که مسواک ما خیلی بزرگتر است و دهانتان اذیت می‌شود!

 

و به عنوان آخرین کلام: دعا می کنیم آهمان بگیردتان!

 

(این یک تیکه کلاً خیسِ اشک بود!)

 

سایه خفن‌ترین دولت جهان بر سرتان مستدام باد

 

اعضای هیئت دولت فخیمه و کبیره همایون مآب