گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ تهیه مسکن برای بسیاری از خانوارهای ایرانی همواره یکی از دلمشغولی های معیشتی بوده و هست خصوصا اینکه مسکن بخش قابل توجهی از سبد هزینه های خانوار را در برمی گیرد. از این رو دولت های مختلف نیز در این زمینه ملزم به برنامه ریزی و ساماندهی نیازهای جامعه بوده اند اما عملکردهای مختلفی از خود بجای گذاشته اند.
میزان ساخت و عرضه مسکن در دوره های مختلف بسته به سیاست های جاری متغیر بوده و در برخی دوره ها میزان عرضه مسکن شتاب بیشتری گرفت و به نرخ تقاضای جامعه نزدیک شد.
با تصویب و اجرای طرح مسکن مهر امیدها برای حل این معضل کهنه در اقتصاد کشور بیشتر شد و دولت نهم تصمیم گرفت در دو مرحله مسکن ارزان قیمت را در تعداد گسترده در اختیار مردم قرار دهد. طبق این طرح بنا بود در مرحله اول یک میلیون و پانصد هزار واحد مسکونی و در مرحله دوم دو میلیون واحد ساخته شود و در اختیار اقشار نیازمند و کسانی که مالک مسکن نبودند با قیمت هایی پایین تر از بازار آزاد قرار بگیرد.
مرحله نخست این طرح که از سال 85 آغاز شد تا سال 92 ادامه داشت و در این مرحله دولت توانست یک میلیون و پانصد هزار واحد مسکن را طی هفت سال تکمیل و تحویل دهد. بر این دولت احمدی نژاد به طور میانگین سالانه 220 هزار واحد مسکونی در جامعه عرضه می کرد که نقش مهمی در تامین نیاز مردم و تنظیم این بازار داشت. با این وجود نیاز جامعه بیشتر از میزان عرضه مسکن بود و دولت یازدهم برای تامین کاستی ها می بایست تعداد واحدهای بیشتری در سال بسازد.
اما شواهد و مواضع دولتی ها حکایت از آن دارد که این مساله در دستور کار دولت جدید قرار ندارد آنگونه که عبده تبریزی؛ مشاور وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم اعلام کرده این دولت قصد دارد مسکن اجتماعی و حمایتی را جایگزین مسکن مهر کند و طبق آن سالانه حدود 50 هزار واحد مسکونی در قالب این طرح آماده خواهد شد!
این رقم یعنی کمتر از یک چهارم میزان مسکن عرضه شده در مسکن مهر در حالی که نیاز جامعه به مسکن رو به افزایش است.
فارغ از این دولت در حال حاضر تعهد تحویل یک میلیون مسکن را در قالب طرح مسکن مهر دارد که اگر با این سرعت حرکت کند 20 سال زمان نیاز است تا تمامی واحد ها تحویل متقاضیان شود!
از این رو نگرانی از کاهش ساخت و عرضه مسکن و در ازای آن افزایش نجومی قیمت ها در سال های آینده وجود دارد. خصوصا اینکه سابقه وزارت آخوندی در دولت دوم هاشمی رفسنجانی به این نگرانی دامن می زند. یکی از مهمترین برنامه های اجرا شده توسط آخوندی در زمان تصدی وزارت مسکن دولت سازندگی، برنامه مسکن پاک (پسانداز-انبوه سازی-کوچکسازی) اشاره کرد. همچنین در دوران آخوندی سیاست اعطای زمین شهری(عرضه زمین ارزان قیمت به مردم) متوقف شد. نتیجه اجرای این دو برنامه، کاهش تولید مسکن در دولت دوم سازندگی نسبت به دوران پیش از وزارت آخوندی (در سال 72 تعداد واحد تولید 314 هزار واحد بود و طی 4 سال با شیب نزولی به 286 هزار واحد رسید ) و افزایش 300 درصدی قیمت مسکن بود.
آخوندی در قبال توقف طرح مسکن مهر دو طرح را به عنوان راهبرد خود اعلام کرده است که اولویت نخست آن تقویت تقاضای مسکن از طریق صندوق پس انداز مسکن و افزایش وام خرید است و دیگری، طرح مسکن اجتماعی است که از اروپای پس از جنگ جهانی دوم الگو برداری شده است.
در خصوص طرح مسکن اجتماعی لازم بذکر است که در اروپا به دلیل خرابی های ناشی از جنگ جهانی دولت ها تصمیم گرفتند خانه هایی را در حومه شهرها بسازند و آن را به صورت اجاره ای در اختیار اقشار نیازمند قرار دهند اما به دلیل آثار و تبعات اجتماعی آن چند سال پس از اجرا به این نتیجه رسیدند که باید راهی جایگزین پیدا کنند و حتی بعدها آن خانه ها را به دلیل معضلاتی که پیش آورده بودند خراب کردند. بنابراین این اشتباه است که ما از طرح هایی الگو برداری کنیم که امروز همه نسبت به غلط بودن آن اقرار دارند.
و اما طرح اصلی دولت یعنی تقویت تقاضا نیز واکنش کارشناسان را بدنبال داشته است. اثر اولیه این طرح کاهش محسوس عرضه مسکن خواهد بود چرا که دولت به جای ساخت و عرضه مسکن به سمت توانمد کردن متقاضیان پیش می رود و قطعا از میزان عرضه سالانه مسکن کاسته خواهد شد.
اثر دیگر این طرح بار تورمی آن در بازار مسکن خواهد بود. افزایش وام مسکن باعث افزایش نقدینگی در این بازار می شود حال آنکه میزان عرضه ثابت باقی مانده است و طبیعتا ادامه این سیاست ها نه تنها مشکل کمبود مسکن را درمان نمی کند بلکه به افزایش شدید قیمت ها در این حوزه می انجامد و قدرت خرید مردم را بیش از پیش کاهش می دهد.
در 10 سال آینده کشور ما به عرضه 2 میلیون واحد مسکونی نیاز دارد و ادامه این طرح ها در خوشبینانه ترین حالت آن طور که آخوندی می گوید یک و نیم میلیون واحد مسکن ایجاد می کند و در پایان دهه 90 کشور با بحران مسکن روبرو خواهد بود.
یادداشت از: حسین شرفی
دوست عزيز من براي خودتان مي نويسم. اين مطالبي که شما نوشته اي در بد ترين وضع ممکن ناصحيح و غلط است. هر کس دو ترم اقتصاد بخواند اين موضوع را درک مي کند. اولا دولت مسئول ساخت و ساز مسکن نيست و اگر نه اسمش مي شد بساز بفروش نه دولت! در قانون اساسي تأمين مسکن هست اما دولت بايد از ابزارهاي کلان خود و سياست گذاري در اين بخش استفاده کند. دوما همان طرح مسکن مهر دولت قبل خسارني به اين ملت وارد کرد که حالا حالاها اين ضرر و زيان برطرف نخواهد شد. در آخر هم عرض کنم که قيمت مسکن فقط ناشي از عرضه مسکن نيست، بلکه تقاضاي آن سمت ديگر است که شما توجه نکرده اي. اگر قرار بر تقويت سمت تقاضا بشود، عرضه هم توسط توليد کنندگان تقويت مي شود.
بله، وظيفه دولت ساخت مسکن نيست ولي آيا وظيفه دولت دادن وام براي خريد مسکن است ولي سياست گذاري کلان فقط بخش نامه و قانون و توصيه نيست بلکه گاهي حمايت مستقيم را هم شامل مي شود، حمايت از توليد کننده مسکن؟
دادن تسهيلات براي ساخت مسکن ارزان قيمت(مسکن مهر) آيا باعث تقويت عرضه و در نتيجه منطقي تر شدن قيمتها نمي شود؟
آيا دادن تسهيلات به بخش تقاضا (افزايش وامها) باعث افزايش اوليه قيمتها آنگاه کاهش تقاضا(کم شدن افرادي که توان مالي دارند) در نتيجه رکود بازار و در نتيجه کاهش ساخت و ساز و عرضه نمي شود؟ و در نتيجه بدتر شدن وضعيت کلي افراد جامعه از نظر مسکن؟!
حتي اگر سواد اقتصادي نداشته باشيد کافي است آمار و اخبار 20 سال اخير بازار مسکن را مطالعه کنيد.