سیاهه دخالتها، جنایتها و خیانتهای انگلیس علیه ایرانیها را اگر فقط نام ببریم، صدها جلد کتاب میتوان از آن چاپ کرد؛ به خاطر هیچ کدام از موارد این لیست حتی یک بار هم کسی نشنیده مقامات انگلیسی از ایرانیها عذرخواهی کنند یا غرامت بپردازند ...
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - محمد ایرانی؛ انگلستان به خاطر تسخیر سفارتش در آذر ماه سال 90 توسط دانشجویان دانشگاههای تهران، خواستار پرداخت غرامت و عذرخواهی مسئولان ایرانی شده؛ این در حالی است که بعضی مسئولان نیز پذیرفتهاند غرامت را بپردازند، اما عذرخواهی نکنند! شاید این یکی از جالبترین اتفاقات تاریخ است که انگلستان از ایران طلبکار بوده و غرامت میطلبد. همان کشوری که اگر به منابع تاریخی رجوع کنیم، باید به خاطر اتفاقات دو قرن اخیر، بارها و بارها از ایران عذر میخواست. رویدادهای تلخی که با وجود اسناد معتبر، اعلام مقامات رسمی بین المللی یا حتی اعتراف مسئولان دولتی انگلیس، هیچ گاه از ملت ایران عذرخواهی نکردند و حتی یک سِنت غرامت هم نپرداختند.
انگلستان باید به خاطر دست اندازی در خاک ایران و جدا کردن بخشهای شرقی آن در معاهده ننگین پاریس، از ملت عذرخواهی کند. در این قرارداد استعماری که پس از دو جنگ با حکومت وقت و تصرف بنادر جنوبی ایران شکل گرفت، ناصرالدین شاه را مجبور کردند از قسمت شرقی ایران چشم پوشی کند. انگلیس با این کار خیال خود را از حرکت روسها به سمت جنوب راحت کرد.
در جریان ملی شدن صنعت نفت نیز انگلیسیها با «نامشروع» خواندن این حرکت ملی، ابتدا با سران وقت به گفت و گو نشستند، اما بعد از اینکه به نتیجه مطلوب یعنی تقسیم 50-50 نفت میان دو کشور نرسیدند، ایران را تهدید نظامی کردند و بعد از آن هم تحریم علیه شرکتهای نفتی را کلید زدند. هرچند در پایان با رأی دادگاههای بین المللی ایران مُحق شناخته شد، اما انگلیس با حضور فعالانه در کودتای 28 مرداد و با همکاری آمریکاییها زهر خود را به ملت ایران ریخت.
مشروطه یکی از گلوگاههای حساسی بود که با دخالت گسترده انگلیس به نتیجه نرسید و «مشروطه مشروعه» شیخ فضل الله سلاخی شد. از آنجا که روسها با حمایت از شاه قاجار سعی میکردند قدرت خود را تثبیت کنند، انگلیسیها رضاخان میرپنج را وارد عرصه سیاسی کردند و او را در یک دومینوی ساختگی، در سلسله مراتب قدرت بالا بردند و او را به عنوان محبوب مردم! به پادشاهی رساندند.
جنگ جهانی دوم نیز بار دیگر چهره استعماری و زیاده خواهانه انگلیس را به تصویر کشید. آنها با همکاری آمریکاییها پس از ورود به کشور، ایران را پل پیروزی خواندند و در نشست تهران، کشور را بین خود تقسیم کردند. آن طور که جنوب کشور سهم انگلیسیها شد. بعد از آن هم دست نشانده خود را تغییر دادند و پسر رضاخان را جایگزین او کردند.
پس از انقلاب غرض ورزی انگلیسیها نسبت به مردم ایران ادامه یافت و حتی شدت گرفت. تا آنجایی که در جنگ ایران و عراق با حمایت همه جانبه از حکومت صدام به کشتار افراد غیرنظامی دست زدند. کشور انگلیس با ارسال گاز سارین برای حزب بعث باعث شد، صدها نفر از رزمندگان ایرانی شیمیایی شده و با استنشاق این گازها مسموم شوند. دهها شهید و جانباز شیمیایی حاصل همکاری انگلیس با صدام بود که هنوز هم پس از سالها عوارض آن باقی است.
تحرکات فعالانه انگلیس در تحریمهای وحشیانه علیه ملت ایران یکی دیگر از جریانهایی محسوب میشود که انگلیس باید به خاطر آن طلب پوزش کند. تحریم داروهای حیاتی که نبود آنها خسارتهایی به جان مردم میزند با چه توجیهی قابل قبول است و چطور میشود از آن چشم پوشی کرد؟
تحریک دانشجویان در سال 78 و ایجاد آشوب و بلوا در کشور بر اساس اسناد معتبری که مقامات سابق انگلیسی نیز بر آن صحه گذاشتهاند از فعالیتهای انگلیسی هاست که باید به خاطر آن غرامت سنگینی پرداخت شود. ضربه ناجوانمردانه دستگاههای اطلاعاتی انگلیس با همکاری موساد به پیکره امنیت ملی در آن سال، نشانگر اوج دشمنی مقامهای انگلیسی با ایرانی هاست.
همکاری با تروریستهای منطقه و حمایت از گروهکهای معاند در شرق کشور برای ایجاد ناامنی در ایران یکی دیگر از فعالیتهای انگلیس به شمار میرود. تجهیز منافقین این گروه برای تولید فضای ترور و وحشت نیز از اقدامهای درخور توجه انگلیس است؛ همچنین ترور دانشمندان هستهای که با توجه به مدارک خدشه ناپذیر، با دستگاههای امنیتی انگلیسی در ارتباط است در پرونده قطور این کشور و علیه حقوق بشر و مردم ایران موجود می باشد.
حضور فعالانه سفارت انگلیس در فتنه 88 و کمک 300هزار پوندی آنها به مخالفان نظام برای ایجاد شورش در کشور نیز جای تأمل دارد. کارمندان این سفارتخانه با جمع آوری اطلاعات گسترده و انتقال آن به خارج از کشور سعی داشتند نظام اسلامی را ساقط کنند. جلسه اپوزیسیون نیز که در همان ایام از سوی وزارت امور خارجه انگلیس برگزار شد، «استمرار اغتشاشات و تجمعات» را در دستور کار قرار دادند؛ همچنین با پشتیبانی از اشخاصی چون عطالله مهاجرانی، مسیح علی نژاد و... سعی داشتند با رسانههای داخلی ارتباط گیری کرده و فضا را غبارآلود نمایند. فعالیت دهها شبکه تفرقه انگیز بین اقوام و مذاهب به زبان فارسی که تحت حمایت انگلیس هستند و دروغ پراکنی شبکه فارسی زبان «بی. بی. سی» از مصادیق آشکار دخالت در امور داخلی کشور است.
لیست دخالتها، جنایتها و خیانتهای انگلیس علیه ایرانیها را اگر ادامه بدهیم صدها جلد کتاب میتوان از آن چاپ کرد. به خاطر هیچ کدام از موارد این لیست حتی یک بار هم کسی نشنیده مقامات انگلیسی از ایرانیها عذرخواهی کنند یا غرامت بپردازند. به این زیاده خواهیها و فشارهای غیرمنطقی حتی نباید توجه کرد، چه رسد به اینکه ریالی غرامت بپردازیم. دولت محترم باید با گرفتن مواضع محکم، تلاش کند تا رفتار قلدرمآبانه انگلیسیها ادامه پیدا نکند. انگلیسیها باید متوجه شوند، دورانی که آفتاب در بریتانیای کبیر غروب نمیکرد، گذشت. خیلی وقت است که آفتاب انگلیسیها غروب کرده است.
بهتر نيست مسئولين بجاي حمله به منتقدين دلسوز به تجاوزکاران و قاتلان مردم کشورمون شاخ و شونه بکشن؟