برای بهبود روابط اجتماعی از چهاراسب تخریب گر پیاده شوید

به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، سردار دکتر سعید منتظرالمهدی در جمع کارکنان معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس، روابط اجتماعی و تعامل سازنده با دیگران را همانند هر مهارت دیگری، مستلزم یادگیری دانست.
وی در این خصوص اظهار داشت: روابط اجتماعی ، و تعامل سازنده با دیگران ، نوعی مهارت ( skill) است که مجهز شدن به آن ، همانند هر مهارت دیگر ، مستلزم "یادگیری" است؛ آنهم یادگیری روشمند و منظم و دقیق و نه یادگیری نامنظم ، اتفاقی و باری به هر جهت. چه، این نوع پیوند و رفتار دارای ابعاد ، زوایا و ظرافتهای خاصی است که عدم شناخت دقیق آنها، شکلگیری و استمرار تعامل موثر را، خواه در خانواده یا در جامعه، با دشواریهایی روبرو می سازد. و چه بسا در فقدان چنین شناختی ارتباط و تعامل به بستری برای شکل گیری "تعارضات بین فردی" (interpersonal conflicts) تبدیل میشود. نیازی به حجت نیست که "تعارض" نیز به نوبه خود به زمینه ای برای از میان راندن خرسندی و خشنودی، و حتی سلامت و شادابی روانی، تبدیل میشود.
برای کسب مهارت تعامل سازنده و روابط اجتماعی مطلوب ، هم باید عوامل تخریب گر آن را بازشناخت و هم لاجرم باید از فاکتورهای تقویت و بهبود روزافزون آن آگاه شد. به تعبیر روشن تر ، درست همانگونه که برای حفظ سلامت جسمی و پیشگیری از ابتلا به هر یک از بیماری های جسمانی هم باید عوامل تقویت گر سلامت را بازشناخت و هم پیرامون عوامل مولد بیماری به دانش و شناخت مکفی دست یافت، در خصوص ” سلامت روابط “ نیز باید به این دو نوع شناخت دست یافت.
از عوامل تخریب گر روابط اجتماعی ( که روابط زن و شوهری نیز نمونه ای از آن است ) حرف و سخن بسیار گفته شده است و محققان و اندیشمندان بسیاری در این خصوص به کاوش و مطالعه پرداخته و عوامل زیادی را شناسایی و شناسانده اند. اما پژوهشهای اخیر نشان داده است که از میان آن عوامل پر تعداد، چهار عامل بیش از بقیه روابط با دیگران و تعامل اجتماعی را دستخوش آسیب می نماید. آن چهار عامل ، که از آنها با عنوان ” اسبهای تخریبگر“ یاد شده است ، عبارتند از :
1- عیبجویی و انتقاد
2- توهین و تحقیر
3- قهر و کنارهگیری
4- واکنش دفاعی و تهاجمی
چرا این چهار الگوی رفتاری روابط زن و شوهر، دوستان ، همکاران و ... را دستخوش اختلال می سازد ؟ در پاسخ این سئوال می توان نکاتی را یادآور شد. نخست آنکه ، عیبجویی و انتقاد ، اعتماد به نفس آدمی را فرو میشکند و حرمت نفس را تقلیل می دهد. ناگفته پیداست که هیچ هر یک از ما هرگز دوست ندارد که حرمت نفسش توسط دیگری درهم بشکند. از همین روی ، همه ما از روابطی که ثمره آن فرو کاسته شدن از تراز اعتماد به نفسمان است ، شدیداَ گریزانیم . دوم آنکه ، یکی از نیازهای اساسی روانی همه ما ” احساس ارزشمندی “ است و لاجرم با هر عاملی که این احساس را لگدمال کند به مقابله بر میخیزیم . ناگفته آشکار است که توهین و تحقیر بیش از هر عامل دیگری این احساس را به مبارزه میطلبد . سوم آنکه ، آنچه روابط را تنظیم و تقویت می کند کنش های ” برونگرانه “ و واکنشهای توام با ” هیجان مثبت “ است.
از آن گذشته، در دنیای بزرگسالی از طرفین تعامل انتظار می رود که "رفتارهای بالغانه" از خود نشان دهند و نه "رفتارهای ناپخته" و کودکانه. قهر و کنارهگیری از جمله کنش های دوران کودکی است که حتی در آن سنین نیز غیر عادی تلقی میشوند. و سرانجام ما علاقمند استمرار روابط با کسانی هستیم که در برابر ما واکنش توام با "پذیرش" از خود نشان دهند و نه اینکه پیوسته "گارد دفاعی" بگیرند و مترصد فرصتی برای حمله و تهاجم باشند.
پس، اگر به روابط سازنده با دیگران می اندیشید هرگز سوار این چهار اسب تخر یبگر نشوید و یا اگر سوار آنها شده اید هر چه سریعتر پیاده شوید تا هم خودتان از روابط مطلوب با دیگران بهره ببرید و هم انان از این روابط منتفع شوند.