گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»؛ امروز به هر گوشه جهان که نگاه می کنیم، حوادث بزرگ و عجیبی در حال وقوع است و مردم در سختی های فراوانی به سر میبرند. در آسیا از شرقی ترین نقطه آن تا غربی ترین نقطه اش، یا شاهد جنگ هستیم و یا حوادثی را مشاهده می کنیم که آبستن جنگ ها و بحران ها هستند.
در غربی ترین بخش آن مسأله سوریه و فلسطین را داریم که در بحران و جنگی دامنه دارد درگیر هستند. در همسایگی فلسطین، لبنان دچار بحران داخلی است. در همسایگی سوریه نیز ترکیه با کردهای خود درگیر است. آن قدر درگیر است که اکثر فعالیت های بین المللی خود را تعطیل کرد تا به مسائل داخلی خود رسیدگی کند.
در همسایگی آن ها عراق نیز با جنگی وحشیانه و تحمیلی روبرو شده است. به گونه ای که چند استان آن سقوط کرده اند. عربستان، قطر و امارات نیز با درگیری های سیاسی در سطح مدیران کشورها، به تنش ها دامن می زنند. شیعیان عربستان در فشار و تنگنای حکومت و تمام مردم این کشور آماج تهدیدهای تکفیری های سوریه و عراق قرار گرفته اند. امارات نیز برخلاف آچه در رسانه ها نشان داده می شود، پس بحران اقتصادی که در جهان روی داده، با مشکلات مالی سنگینی روبرو است. از مهم ترین دلایل اختلافات این سه کشور همین مسائل مالی است. اتفاقات بحرین نیز کاملاً واضح است. در این کشور نیز اکثریت مردم که شیعه هستند، در سختی و وحشت زندگی می کنند.
همین طور که به سمت شرق حرکت کنیم، بحران های بزرگ دیگری را شاهد خواهیم بود. مشکلات پاکستان و افغانستان و درگیری ها و خون ریزی های این دو کشور آنقدر واضح است و در اخبار تکرار می شود که نیازی به گفتن نیست.
اگر از خاور نزدیک و خاورمیانه خارج شویم و تا هنوز به شرق دور نرسیدیم، مسائل منطقه قفقاز را بررسی کنیم، باز هم اتفاقات دردناکی را مشاهده می کنیم. اتفاقات اکراین و کشتارهای عجیب آن یکی از اتفاقات این منطقه است. تمام این منطقه مانند آتش زیر خاکستر شده است. در برخی از این کشورها، شعله هایی نیز سر برآورده، قدری به حوادث کشور گرجستان دقت کنید. روزهای اول بحران اکراین را در این کشور خواهید دید.
حال اگر به خاور دور برویم در کشورهای مختلف آنچنان بحران ها و سختی هایی را خواهیم دید که باورش سخت است. بحران مالی و سرزمینی بنگلادش، ویتنام، کامبوج و ... از بهترین بحران های این منطقه است. کشور میانمار که در برخی نقشه ها هنوز با نام برمه شناخته می شود، کشوری بودایی است. در این کشور مسلمانان با سختی ها و کشتار های بسیار عجیبی روبرو هستند. در طول دو سال گذشته یکی از بدترین انواع نسل کشی ها، علیه مسلمانان مظلوم این کشور اجرا شده است. همین طور در کشور های مالزی و اندونزی شیعیان با سختی های بسیاری دست و پنجه نرم می کنند.
کشورهای ژاپن و کره های شمالی و جنوبی، بر سر آبها، جزایر، قدرت منطقه ای و ... با یکدیگر درگیر هستند و هر روز یکی برای دیگری خط و نشان می کشد. با بالا گرفتن این تهدیدها، گاهی کار به رزمایش نیز می رسد. تنش ها در این منطقه، وضعیت متزلزلی را در آن ایجاد کرده است. بحران جمعیت در ژاپن و چین نیز از خطرات بسیار جدی محسوب می شود. البته در چین آنقدر جمعیت بالا است که کاهش چند درصدی آن اتفاق مهمی تلقی نشود، اما سیاست های کنترل جمعیت در گذشته که خانواده ها را تنها به داشتن یک فرزند مجبور می کردند، آن ها را در بحرانی عمیق فرو برد. یعنی خانواده ها به سبب اهمیت پسر در ادامه نام و نشان خانواده و نان آوری خانواده در زمان پیری، از انواع روش ها استفاده می کردند تا فرزندشان پسر شود. همین شد که در حال حاضر جمعیت بسیار بزرگی از پسران در چین هستند که امکان ازدواج ندارند.
یعنی در آسیا از شرقی ترین نقطه تا غربی ترین نقطه آن، بحران و سختی وجود دارد.
به نظر می رسد نیازی به توضیح فراوان در خصوص قاره عجیب، پر حادثه، پر مشقت و پر از تنگنای آفریقا نباشد. این قاره آزمایشگاه بزرگ قدرت های بزرگ جهانی است و در آن انواع داروها، غذاهای جدید و ... را امتحان می کنند. روزانه چندین انسان بر اثر استفاده از داروهای غیر مجاز یا می میرند و یا به چنان بیماری هایی دچار می شوند که بارها آرزوی مرگ می کنند. برخی گزارش ها و عکس هایی که از آن به دست می آید، به واقع دردناک است.
فقر گسترده در قاره آفریقا نیز از بحران های بسیار غم انگیز این قاره است. مردم آن قاره گاهی برای سالهای طولانی با غذا که نه چیزهایی شبیه غذا خود را سیر می کنند که وقعاًٌ آن ها را به پوست و استخوان تبدیل می کند. عبارت ساده «فقر و گرسنگی در آفریقا» را در موتورهای جست و جو وارد کنید تا با عکس های هولناکی روبرو شوید. وقتی به این حوادث، اتفاقات اسفناکی همچون کشتارهای آفریقای مرکزی، سومالی، سودان، و در همین اواخر نیجریه را به آن اضافه می کنیم، وضعیت از همین هم که هست بدتر می شود.
در آفریقای مرکزی گروه های تندرو و افراطی آنقدر با مسلمانان وحشیانه رفتار می کنند که چنان رفتاری با حیوانات نیز انجام نمی شود. به تازگی در کشور نیجریه نیز گروه با عنوان «بوکوحرام» اقدامات خشونت آمریزی را در این کشور آغاز کرده است.
حتی کشور های مصر و لیبی که انقلابی مردمی را تجربه کرده اند نیز هنوز با کشتارهای وسیعی روبرو هستند. اخبار کشور مصر که هر روز از صدا و سیما پخش می شود. اما در کشور لیبی آنقدر این کشور بی سرپرست شده است که قبایل، خود رأساً نفت را می فروشند و یکی از منابع نفت ارزان در جهان شده است. با این حال مردم همچنان با یکدیگر درگیر هستند.
از کشورهای آفریقایی که به سمت اروپا برویم، دردسرهای جدیدی از نوع دیگر آغاز می شود. بسیاری از کشورهای اروپایی با مشکلات اقتصادی مواجه هستند. گرچه بسیاری از لیبرال ها، حتی لیبرال های ایرانی سعی در کتمان آن دارند و یا تلاش می کنند بگویند آیندۀ روشنی پیش روی این بحران است، اما تمام کسانی که به دید واقعیت به این حوادث نگاه می کنند، می دانند آینده این بحران فراگیر جهانی، وخیم است و به خصوص کشورهای اروپایی بیش از بسیاری از دیگر کشورهای جهان در کمای حاصل از این بحران فرو می روند.
درحال حاضر هرچند کشور یونان با اقدامات گسترده از ورشکستگی خارج شده است، اما هنوز روی گسل قرار دارد و بحران اقتصادی آن حل نشده است. در کشور اسپانیا بیش از 40 درصد مردم در سن کار، بیکار هستند. یعنی تقریباً از هر دو نفر جویای کار، یک نفر بیکار است. همین وضعیت را در دیگر کشورهای جهان، به استثنای کشورهای حوزه اسکاندیناوی شاهد هستیم.
شاید برخی مردم تعجب کنند اما کشور آمریکا نیز حال و روز خوبی ندارد. بحران اقتصادی در این کشور نیز فراگیر است. در کشورهای غربی این بحران اقتصادی نزدیک به بحران اجتماعی بود. این آشوب ها خاموش شد اما کمتر تحلیل گری است که این وضعیت را دائمی بداند. در حال حاضر جامعه آمریکا بر روی طبقه متوسط شهری خود بنا شده است. اگر این جمعیت دچار بحران شد و یا اگر سر به شورش بر آورد، کشور آمریکا در بحران فرو می رود. خود طبقه متوسط شهری نیز بر روی مصرف گرایی بنا شده است. یعنی این طبقه اگر تنها قدری خرید کالاهای ضروری که هیچ، کالاهای غیر ضروری خود را کاهش دهد، از جایگاه خود خارج می شود. یعنی در طبقه متوسط شهری، برخی کالاها که ضروری نیستند، ضروری قمداد می شوند و فکر می کنند اگر این محصولات را مصرف نکنند، زندگی شان با اختلال مواجه می شود. این امر از مشخصات جهان مدرن است. در حال حاضر قدرت خرید طبقه متوسط شهری در امریکا پایین آمده است و اگر این طبقه نتواند نیاز مصرفی خود را برآورده کند، پایه های کشور آمریکا متزلزل خواهد شد. آنچیزی که طبقه متوسط شهری را در آمریکا حفظ می کند، کالاهای چینی است که با قیمتی پایین در آمریکا عرضه می شود. بنابراین آمریکا نیز به چین احتیاج دارد.
برخی کشورهای آمریکای جنوبی و آشوب های آن هرچند ساختگی و تحمیلی از طرف آمریکای شمالی باشد، زندگی مردم را در سختی فرو برده است.
اتفاقات و حوادثی همچون انفجار معدن در ترکیه، غرق شدن گروه زیادی از دانش آموزان کره جنوبی، گم شدن هواپیمای مالزی و ... را که در چند ماه اخیر اتفاق افتاده به این وضعیت هولناک جهان اضافه کنید.
حتی ایران نیز از مشکلات مالی و بحران هویتی و فرهنگی رنج می برد.
جهان را سراسر بحران فراگرفته است. قرار نیست برای ظهور وقتی تعیین کنیم. اما نمی توانیم از ترس تعیین وقت، شرایط پیش از ظهور را نادیده بگیریم. اگر زمانه را نشناختیم، ظهور فرا می رسد بدون آنکه برایش آمادگی داشته باشیم.
در حال حاضر اتفاقات جهان بسیار سریع اتفاق می افتند و سرعت این اتفاقات آنقدر زیاد شده است که قدرت هر گونه پیش بینی را از سیاس ترین و زیرک ترین نخبگان جهان گرفته است. در چنین شرایطی حضور یک منجی، از آرزوهایی است که بیش از پیش اوج گرفته است. مردم جهان هر یک به گونه ای خود را برای بحران های آینده آماده می کند. فردی وسیله ای اختراع می کند تا خود و مردم جهان را از بلایا دور نگه دارد، افرادی خود را به بی خیالی زده اند و می گویند هرچه بادا باد.برخی نیز با جلسات تضرع و درخواست، موعود مکتب خود را دعا می کنند.
تنها مسأله در جهان امروزی این است که ما چه جایگاهی در این مطالبه عمومی خواهیم داشت؟ چگونه دعا می کنیم و چگونه خود را آماده می کنیم که زمانه، لایق حضور آن منجی باشد؟ تنها به تصوراتی دست می زنیم که ظهور نزدیک است و با برشمردن «شعیب ابن صالح ها»، «سفیانی ها» و ... گمان می کنیم هرچه انجام دهیم، باز هم حضرت ظهور خواهند کرد؟ و یا به زندگی ساده خود ادامه می دهیم و انگار نه انگار که امامی در پشت پرده غیبت داریم، این ولیمان در اضطرار است، ما با آمادگی مان می توانیم زمینه ظهور را فراهم کنیم، شرایط مهمی از آخرالزمان واقع شده و ما با اقدامات و افعالمان می توانیم آخرین حجاب های غیبت را کنار بزنیم و ... . سومین کاری که می توانیم انجام دهیم نیز این است که خود، خانواده، دوستان، همسایگان، اطرافیان و ... را آماده ظهور کنیم. حداقل طلب امام منجی را در اطرافیان خود برانگیزیم. این حداقل کاری است که می توانیم انجام دهیم تا نام ما نیز در کنار آنهایی قرار گیرد که به ظهور حضرت مدد رسانده اند.