صائب تبریزی بی شک سرآمد شاعران سبک هندی و یکی از بزرگترین شاعران پارسی زبان است، به همین مناسبت به بررسی خلاصه ای از زندگی نامه و ویژگی های شعری سبک هندی که در اشعار صائب به اوج رسیده است را بررسی می کنیم.
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ مهدی چراغ زاده- صائب تبریزی بی شک سرآمد شاعران سبک هندی و یکی از بزرگترین شاعران پارسی زبان است، دهم تیرماه همزمان با تولد صائب پژوه مشهور کشور، زنده یاد محمد قهرمان ، از سال گذشته به عنوان روز صائب در تقویم ملی ایران نام گذاری شده است.
به همین مناسبت به بررسی خلاصه ای از زندگی نامه و ویژگی های شعری سبک هندی که در اشعار صائب به اوج رسیده است را بررسی می کنیم.
میرزا محمد علی، متخلص به صائب، از معروفترین شاعران عهد صفویه است. تاریخ تولدش دقیقا مشخص نیست اما بنابر گفته ها در سال 1000 ه.ق، و محل تولد او را بعضی در تبریز و بسیاری در اصفهان دانسته اند؛ اما خاندان او مسلما تبریزی بوده اند. پدرش از بازرگانان اصفهان بود و خود یا پدرش به دستور شاه عباس اول صفوی با جمعی از تجار و مردم ثروتمند و متشخص از تبریز کوچ کرد و در محله عباس آباد اصفهان ساکن شد. صائب در سال 1034 هـ. ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسن الله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس« شاه جهان»، عازم دکن شد و صائب را نیز با خود همراه برد. شاه جهان، صائب را مورد عنایت قرار داد و به او لقب مستعدخان داد. (برخی بر این باورند که این لقب را درویشی به او داده است).
در سال 1039 هـ. ق که صائب و ظفرخان در رکاب« شاه جهان» در برهانپور بودند، خبر رسید که پدر صائب از ایران به اکبرآباد هندوستان آمده است و می خواهد او را با خود به ایران ببرد. صائب از ظفرخان و پدر او، خواجه ابوالحسن تربتی اجازه بازگشت خواست، اما حصول این رخصت تا دو سال طول کشید. در سال 1042 هـ. ق، که حکومت کشمیر به ظفرخان (به نیابت از پدرش) واگذار شد، صائب نیز به آن جا رفت، و از آن جا هم به اتفاق پدر عازم ایران شد. پس از بازگشت به ایران، در اصفهان اقامت گزید و فقط گاهی به شهرهایی از قبیل قزوین، اردبیل، تبریز و یزد سفر کرد. صائب در ایران شهرت فراوان یافت و شاه عباس دوم صفوی او را به لقب ملک الشعرایی مفتخر ساخت. وفات صائب در اصفهان اتفاق افتاد. سن او به هنگام وفات از 65 تا 71 و برخی نیز بیش از 80 سال گفته اند. آرامگاه او در اصفهان و در محلی است که در زمان حیاتش معروف به تکیه میرزا صائب بود. تعداد اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار و سیصد هزار بیت و بالاتر نیز گفته اند. دیوان او مکرر در ایران و هندوستان چاپ شده است. صائب خط را خوش می نوشت و به ترکی نیز شعر می سرود.
سبک هندی نمونهای از سرایش شعر در ادبیات فارسی است که از قرن نهم هجری به بعد بهوجود آمد. به علت استقبال دربار ادب پرور هند از شاعران پارسی گوی، و همچنین به علت عدم توجه پادشاهان صفوی به اشعار متداول مدحی، گروهی از گویندگان به هندوستان رفتند و در آنجا به کار شعر و شاعری پرداختند. اینان بهواسطهٔ دوری از مرکز زبان و تمایل به اظهار قدرت در بیان مفاهیم و نکات دقیق و حس نوجویی و تفنن دوستی و به سبب تاثیر زبان و فرهنگ هندی و دیگر عوامل محیط، سبکی به وجود آوردند که سبک هندی نامیده میشود. برخی ار ادبا این سبک را سبک اصفهانی نیز نامیدهاند. این سبک تقریبا از قرن نهم تا سیزدهم هجری ادامه داشت و از ویژگیهای آن، تعبیرات و تشبیهات و کنایات ظریف و دقیق و باریک و ترکیبات و معانی پیچیده و دشوار را میتوان نام برد.
صائب تبریزی بدون شک سرآمد شاعران این سبک است و هر جا سخنی از ظرافت ها و زیبایی های سبک هندی به میان می آید بی اختیار ذهن به سمت ابیات زیبای صائب کشیده می شود که سبک هندی را به اوج خود رساند. این سبک دارای ویژگی های خاصی است که آن را از دیگر انواع شعری متمایز می کند.در ادامه برخی از مهمترین این ویژگی ها را که در اوج ظرافت و زیبایی در اشعار صائب نیز وجود دارد را بررسی می کنیم.
عنصر خیال:
عنصر خیال در شعر صائب و شاعران سبک هندی از مهمترین عناصر سبکی است و حضوری گسترده و متنوع در شعر این شاعران دارد. صورتهای گوناگون بیانی تخیل، همچون تشبیه، استعاره، کنایه و تمثیل و... به چشم می خورد. حضور تخیل در شعر این شاعران گاه عناصر دیگری همچون عاطفه شاعرانه را تحت الشعاع خود قرار می دهد و از فروغ آن می کاهد. تصویرسازیهای درخشان، بهره گیری مفرط از نوعی استعاره که جاندار انگاری اشیا و شخصیت بخشیدن به آنها مهمترین هدف آن به شمار می رود و امروز تشخیص نامیده می شود و گشودن پنجره های خیال به سمت آفاق تازه و شعر شاعران طرز نو را سرشار از چشم اندازهای بدیع و رنگین و لحظات خیال انگیز کرده است.
ایجاز:
اشتیاق به آوردن مضامین نو و معانی بیگانه و پرداخت آن در یک بیت در لفافه ای از هنرهای بیانی (به ویژه استعاره) منجر به ایجازی فوق العاده در اشعار نوپردازانی نظیر صائب، کلیم، غنی، بیدل و... شده است.
ارسال المثل و تمثیل:
ارسال المثل، آوردن ضرب المثلی در شعر به عنوان شاهد مثال است. این صنعت مورد توجه صائب و شاعران سبک هندی بود. اما نکته جالب این است که بسیاری از مصرعهای برجسته این گروه از شاعران و به ویژه صائب به خاطر دلنشینی و مقبولیت خاصش در بین مردم در زمان شاعر و پس از او به صورت ضرب المثلهای رایج زبانزد اهل کوی و برزن می شد.. .. اما تمثیل که از ویژگیهای عمده این سبک به شمار می رود، چنان است که شاعر در یک مصرع، مطلب و مضمونی اخلاقی یا عرفانی که معمولا انتزاعی است، بیان می کند و در مصرع دوم با ذکر مثالی از طبیعت، اشیا و یا آوردن تصویری محسوس، دلیلی برای اثبات آن می آورد. در برخی از این تمثیلها، گاه دو مصراع به لحاظ نحوی کاملا مستقلند و هیچ حرف ربط یا شرطی آن دو را با یکدیگر پیوند نمی دهد. تمثیلات شعر صائب کلیم و بیدل از معروفترین تمثیلات شعر فارسی است:
من از بی قدری خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد از این بالانشینیها
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
تأکید بر استقلال واحد بیت در غزل:
غزل سبک هندی مبتنی بر واحد بیت است. شاعران این سبک به ابیات یک غزل، به لحاظ محتوا و مضمون چنان استقلالی می بخشند که غزل به صورت مجموعه ای از مضامین متنوع و متفاوت درمی آمد. ابیاتی که فقط با ضرب آهنگ قافیه ها و تکرار ردیفها، از نظر موسیقیایی صورت نظمی پریشان به خود می گرفت. اگر چه ساختار شعر فارسی از آغاز بر بنیاد ساختار شرقی وحدت در عین کثرت بود، اما در سبک هندی این ساختار به صورتی افراطی به تفرد ابیات گرایش یافت و وحدت درونی به سرحد صورت قالب و پیوند قافیه و ردیف تقلیل پیدا کرد. ریشه های استقلال ابیات در غزل فارسی را به صورت متشخص در غزل حافظ و شیوه مضمون پردازانه وی می توان بازجست. (مثل همه ویژگیهای دیگر شعرش در عین اعتدال و ظرافت. ) ظهور مفرط این پدیده در سبک هندی را می توان در اصرار شاعران این سبک به آوردن مضامین نو و برجسته دانست؛ به گونه ای که هر مضمون در نهایت ایجاز در یک بیت گنجانده می شد و شاعر بناچار تمام کوشش خود را صرف پروراندن مضمون مورد نظر خویش در یک بیت می کرد و ابیاتی با مضامین مختلف و گاه متناقض اما با وزن و قافیه و ردیف مشترک در یک غزل می سرود. مصرع برجسته به گفته صائب چون تیر شهاب، جگر سوز و در یادها ماندنی بود و دیگر این که، شاعران طرز نو دوستدار آن بودند که اشعارشان در لایه های مختلف اجتماع نفوذ کند و زبانزد و ضرب المثل کلام خاص و عام باشد.
گستره وسیع واژگان:
گستره وسیع واژگان و ترکیب الفاظی که گاه ره به سوی تکلف میبرند، همراه بااستفاده از دایره بالای لغات عامیانه یکی دیگر از خصوصیات شاعران سبک هندی وبویژه صائب تبریزی است.
استفاده از ردیفهای اسمی:
استفاده از ردیفهای اسمی در شعر صائب، از دیگر ممیزات شعر او و سبک موسوم به سبک هندی است. ردیفهای اسمی از علل عمده توسع خیال در شعر است؛ چرا که شاعر ناچار می شود در هر بیت به تصویرسازیی که به نوعی با ردیف ارتباط دارد، بپردازد؛ ردیفهایی نظیر: رقص، خط، شمع، حرف، گل، صبح، رنگ و آفتاب مکرر مورد استفاده صائب است و یک ردیف مشترک، مضامین گوناگون و تصاویر متنوعی را به همراه خود یدک می کشد.
گرایش از زبان رسمی به زبان صمیمی و مردمی
گرایش کلی زبان شعر از شیوه فخیم عراقی (زبان خواص) به سمت زبانی صمیمی و مردمی است (زبان عوام) معیارهای زیبایی شناختی به طور کلی با دوره پیشین متفاوت است و شاعران در نسبتی متوازن با پسند مردم شعر می سرایند. فخامت و استواری زبان چندان جایگاه مهمی در شعر این عصر ندارد. اصطلاحات و تعبیرات عامیانه در بی پیرایه ترین شکل زبانی خود، بی تکلف و رها در شعر حضور می یابند.
ظهور شاعرانی از بطن جامعه همچون صاحبان حرفه ها و پیشه ها و رهایی شعر از سیطره دربارها به معنایی که در دوره های پیشین وجود داشت و همچنین دوری از روش اهل فضل و مدرسه را می توان از مهمترین محرکها و انگیزه های ایجاد چنین حرکتی در زبان شعر این دوره دانست.