به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، این مرکز پیامدهای استانی شدن انتخابات مجلس بر تکوین احزاب سیاسی را مورد بررسی قرار داد.
دفتر مطالعات سیاسی این مرکز اعلام کرد: احزاب و انتخابات دو کفه ترازوی دموکراسی هستند که نه تنها لازم و ملزوم یکدیگرند، بلکه تاریخ گواهی میدهد که این دو به موازات هم به وجود آمدهاند.
اهمیت و تأثیر قدرت احزاب بر حکومت تا بدان جا پیش رفته است که برخی از علمای اهل فن به جای «تفکیک قوا» از «تفکیک احزاب» سخن راندهاند.
با وجود این اهمیت فزاینده که برای احزاب و نقش آنها در انتخابات وجود دارد و گذشته از این که با وقوع انقلاب اسلامی موانع پیش روی توسعه سیاسی و تحزب در ایران برطرف شده است، با این حال موضوع مشارکت احزاب در انتخابات سیاسی ایران با اقبال چندانی مواجه نبوده است.
فقدان سنت حزبی در کشور ما به عوامل و زمینههای مختلفی بستگی دارد که در این میان نقش نظام انتخاباتی به مثابه یک متغیر تأثیرگذار، قابل توجه است. نظام انتخاباتی مجلس شورای اسلامی با مجموع اضلاع و اجزای خود ثابت کرده است که نظامی نامزد ـ محور است و نتوانسته فضا را برای ظهور و بروز احزاب هموار کند.
گرچه نظام انتخاباتی تنها دلیل عدم شکلگیری احزاب منسجم و قوی در انتخابات کشور نیست، اصلاح نظام انتخاباتی و استانی شدن حوزههای انتخابیه انتخابات مجلس به خودی خود نمیتواند سبب ظهور احزاب منسجم باشد، بنابراین اتخاذ فرمول ترکیبی (اکثریتی ـ تناسبی) همراه با گستردگی حوزههای انتخابیه و ساماندهی برگههای رأی به صورت لیستی و حزب ـ محور میتواند در توانمندسازی احزاب ضعیف و نامنسجم موجود و نیز فراهمسازی بسترهای لازم برای ظهور احزاب جدید موثر افتد.
با وجود سابقه بینظیر انتخاباتی در کشور، حضور احزاب منسجم و موثر در انتخابات بسیار کم رنگ است.
در بین عوامل مختلف که در این قضیه دخیل بودهاند، از قبیل مولفههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قانون فعالیت احزاب، شکل حکومت و ... نقش نظام انتخاباتی به عنوان یک عامل مهم در کنار سایر عوامل مورد توجه است.
گزینش نامناسب نظام انتخاباتی در ابتدای کار انتخابات در کشور، نامزد محور بودن آن، ناسازگاریاش با عقلانیت و نتیجهگرایی و نقش منفی عوامل مکانیکی و فیزیولوژیکی از جمله مولفههایی هستند که بر اساس آنها نظام انتخاباتی اکثریتی نتوانسته است بسترهای لازم را برای خودنمایی احزاب منسجم و قوی در کشور فراهم کند.
با تغییر نظام اکثریتی به نوعی از نظامهای انتخاباتی ترکیبی، آنچنان که در آخرین طرح استانی شدن انتخابات آمده است، اجزای چهارگانه نظام انتخاباتی نیز دچار تحول شدهاند.
هر یک از این اجزا میتوانند کارکرد حزبی را ترویج کرده و سبب تدارک زمینه برای ظهور احزاب باشند، بخشی از فرمول انتخاباتی، فرمول تناسبی است، برگه رأی با امکان عملکرد حزبی همخوانی دارد، حوزههای انتخابیه در جهت تناسبی و حزبی شدن انتخابات توسعه یافتهاند و حد نصاب حداقلی 20 درصد کل آرای استانی محدودیتی را برای جلوگیری از پیروزی بیچون و چرای نامزدهای مستقل ایجاد کرده تا بدین مناسبت فضایی برای رقابت حزبی به وجود آید.
نظام انتخاباتی به این صورت گزینههای باب میل سیاستمداران و بازیگران سیاسی را، هر چند به شکل ناقص، برآورده میکند.
با تبدیل شدن نظام انتخاباتی به یک نظام حزب محور به احتمال زیاد برخی از بازیگران سیاسی این فضای ایجاد شده را حائز سود بیشتر و هزینه کمتر تلقی کرده و عقلانیت آنها سبب میشود که عملکرد حزبی را در این عرصه بپذیرند.
در حالی که در نظام اکثریتی عامل مکانیکی سبب میشود تا این نظام ذاتا با پایداری احزاب جدید مخالف باشد و احزاب موجود را به سمت نظام دو حزبی منضبط بکشاند و نسبت به تعداد احزاب تأثیر انقباضی دارد،
نظام تناسبی بر عکس نظام اکثریتی عمل میکند، با تغییر نظام انتخاباتی کشور به یک نظام انتخاباتی اکثریتی ـ تناسبی، از تأثیر عامل مکانیکی کاسته میشود، هر چند که از بین نمیرود.
از طرف دیگر، در حالی که در نظام اکثریتی، عامل فیزیولوژیکی سبب میشود که رأیدهندگان در انتخابات کشور ما به خاطر جلوگیری از هدررفتن رأی خود به مناسبت حمایت از احزاب ناپایدار، به نامزدهای مستقل رأی دهند، با پیشبینی امکان فعالیت احزاب و تخصیص سهمی از کرسیها به آنها در نظام انتخاباتی جدید، این ریسک روانی نیز کاهش مییابد، بنابراین استانی شدن انتخابات مجلس هنوز به شکل کامل نتوانسته است تأثیر عوامل مکانیکی و فیزیولوژیکی را به سمت کارکرد حزبی متمایل کند، هر چند که تأثیرات منفی آنها را تخفیف داده است.