
پرده در پرده
محمدرضا محقق:
اساس فيلم را يكي شگرد و شيوه «بازي در بازي» و ديگري بازي هاي تئاتري تشكيل مي دهد كه البته بنابر نوع ميزانسني كه كارگردان براي صحنه ها و بازيگران چيده است و نوع بازي شخصيت هاي فيلم، متفاوت و متغاير است.
فيلم، داستان جنايي – پليسي خود را در بستر يك جريان هنري روايت مي كند و مي تواند به خوبي از صحنه و بازي بهره مند گشته و در ميزانسن روايتش، پيش رود.
پرده آخر، اساساً فيلم سنگيني است. اين سنگيني هم به معناي سترگي و عظمت نقش ها و ميزانسن هاست و هم از جهتي تا حدودي – به صورت نسبي – گويا و نمايانگر نوعي پيچيدگي – خواسته يا ناخواسته – در همه چيز فيلم از ديالوگ ها و بستر روايتي گرفته تا بازي ها و آمد و شد اتفاقات و ...
اما دقتمندي كارگردان در چيدمان شخصيتي و ميزانسن قوي او در فورمت و شكل خاصي كه در تمام طول فيلم به صورت متداول جريان دارد، نشانگر توانايي بالاي او در ايجاد فضاي همنواخت و يكپارچه است كه قدرت كارگرداني را به رخ مي كشاند.
فيلم، ميزانسن جذابي دارد و در عين حال بازي هايي بعضاً درخشان و به ياد ماندني و از آن جمله بازي فريماه فرجامي و داريوش ارجمند در دو نقش مهم و جا افتاده فيلم.
فيلم «پرده آخر» بازي ميان نقش ها و حوادث است كه در بستري متلاقي از بازي بازيگران فيلم اصلي و بازي تئاتري هاي متن روايت به صورتي در هم تنيده، مخاطب را با موقعيتي بكر و خاص و البته واقعه محور درگير مي كند. قصه ارثيه خانوادگي و از سر به مهر يك قتل كه در جريان اين بازي ها، كم كمك پرده برداري شده و غبار از آن زدوده مي شود.
«پرده آخر» را بايد يك فيلم منظم دانست كه اضلاع اين انتظام هم بهره مندي هاي سينما ورزانه است و هم مددگيري هاي تئاتري و هم روايتمندي دقيق آن به مفهوم قصه گويي مدرن در ساحت هنر سينما. اين تلازم و تلاقي ها، وقتي صورت هنر مندانه و مبتكرانه به خود مي گيرد، تبديل مي شود به اثري ماندگار و مولف كه جلوه هايي منحصر به فرد را در خود دارد و «پرده آخر» از اين دست آثار بر جاي مانده در تاريخ سينماي ايران است./انتهاي پيام/