گروهک داعش که خود را «دولت اسلامی در عراق و شام» میخواند، با اشاره به این که وعده الهی تحقق یافته است؛ ابوبکر البغدادی را به عنوان خلیفه مسلمین معرفی نمود
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، امین باقری؛ گروه تروریستی و تکفیری داعش که خود را «دولت اسلامی در عراق و شام» میخواند، همزمان با نخستین روز ماه مبارک رمضان، اعلام کرد که در محدوده عراق و سوریه «خلافت اسلامی» تشکیل داده است. این گروهک با اشاره به این که وعده الهی تحقق یافته است؛ ابوبکر البغدادی را به عنوان خلیفه مسلمین معرفی نمود. اینچنین جملاتی ما را تاحد زیادی به یاد خوارج می اندازند که با تحجر،خشک مغزی و ظاهر مآبی خود، موجبات رخنه در جهان اسلام گشتند و عملاً به عاملی بدعت گذار تبدیل شدند. جا دارد بر همین اساس سیری بر تفکر خوارج در زمان علی(ع) داشته باشیم:
شکلگیری و تشریح دیدگاه های خوارج
1. پیدایش خوارج
خوارج فرقه ای بودند که در نیمه نخست قرن اول هجری ظاهر شدند. پیدایش آنها به مناسبت جنگ صفین بود که بین علی(ع)، خلیفه و امام برحق از یک سو و معاویة بن ابی سفیان که برای کسب حاکمیت برای خویش میکوشید، از سوی دیگر درگرفته بود. هنگامی که معاویه دید ادامه جنگ برای او ممکن نیست (با مشورت عمروبن عاص) دستور داد قرآنها را سر نیزهها زده و بلند کنند؛ حیله ای که سرانجام کار را به حکمیت کشانید،کسانی که درقبول حکمیت به علی(ع)اعتراض داشتند همانهایی بودند که درگذشته، خودشان وی را بدین کار وادار کرده بودند. همچنان که خودشان به این اجبار اعتراف کردند و مدارک تاریخی فراوانی به این امر تصریح میکند و این اسناد ادعای کسانی را که گمان دارند خوارج از ابتدا به حکمیت معترض بودند تکذیب میکند.آری، معترضین علی(ع) را به جرم قبول حکمیتی که خودشان بر او تحمیل کرده بودند تکفیر نمودند، همانگونه که خلیفه سوم «عثمان» را نیز به جهت اعمال خلافی که به نظر آنها انجام داده بود درسالهای آخر خلافتش تکفیر کردند وکشتند. و اضافه بر آن، عایشه همسر پیامبر(ص)و طلحه و زبیر از صحابه را نیز به کفر محکوم نمودند. سرانجام، آنان برعلی علیه السلام شوریدند و با او به جنگ برخاستند. از جمله دلائل آنها در ستیز با خلیفه وقت آن بود که می گفتند: «او با اینکه وصی پیامبر(ص) است وصایت را ضایع کرده است» بدین مناسبت این گروه و پیروانشان خوارج نامیده شدند.
2. اصول اندیشه ها
هرچند خوارج در آغاز به عنوان یک حزب سیاسی ظهور کردند و از همین روی نیز برخی بر آنها نام حزب مینهند، اما همین حزب بهتدریج مجموعهای از اندیشهها را مبنای خود قرار داده و در قالب مکتبی کلامی ظهور کرده است. کلیات اندیشه های خوارج که همچنان از خاستگاه سیاسی نخستین خود نشان دارد از این قرار است:
الف- تکفیر و استعراض(اجرای حکم):
یکی از نخستین عقاید خوارج که در آغاز حرکت این فرقه نیز خود را نشان می دهد چگونگی داوری درباره مرتکب کبیره است، تا جایی که نظریه تکفیر را اساسی ترین نکته ای دانسته اند که خوارج بر آن اتفاق نظر دارند. برای نمونه، بغدادی نظر دارد که آنچه خوارج بر آن اجماع دارند حکم به تکفیر علی (ع)، حکمین، اصحاب جمل و همه کسانی که حکمیت را پذیرفته اند و سرانجام تکفیر همه گناهکاران است. وی از اشعری هم نقل میکند که همین تکفیر و نیز وجوب قیام بر ضد حکمرانان ستمگر را عقیده مشترک همه خوارج می داند.
عقیده خوارج در این باب رو در روی عقاید شیعه، مرجئه و معتزله است و درحالی که شیعیان به تکریم علی (ع) معتقدند، خوارج، آن حضرت را کافر می دانند و ابن ملجم را به سبب شهادت آن امام گرامی میستایند. برای نمونه شاعر خوارج عمران بن حطان ابن ملجم را در شعر خود ستوده است. درحالی که مرجئه از تکفیر کسی که مرتکب گناه کبیره شده خوداری می ورزیدند و در همین راستا از مقابله با حکمرانان، هرچند ستمگر و گناهکار، پرهیز میکردند. خوارج به سبب عقیدهی به تکفیر، قیام برضد حکمرانِ گناهکار را واجب میشمرند. سرانجام، در شرایطی که معتزله، مرتکب کبیره را در منزلتی میانه و انسانی فاسق می دانند، خوارج نام مؤمن یا مسلمان را بر او نمی نهند و خون او را مباه و حتی واجب میدانند و کشتن او را راهی برای رسیدن به فردوس برین تلقی میکنند.علاوه بر تکفیر، خوارج به استعراض نیز دست می زنند؛بدین معنا که آنان برای اعمال کج روانه و قتلهای زنجیره ای خود حکم شرعی دریافت نمیکنند و خود مجری قانون میگردند. همین اعتقاد به تکفیر گناهکاران، خوارج را به قیام و خروج برضد امت هاى اسلامى واداشت؛ به گونه اى که مخالفان خویش را مُشرک دانستند و به سبب همین عقیده، زمامداران را میکشتند.
ب - نظریه خلافت در نگاه خوارج:
یکی از عرصه های مهمی که آراء خوارج به خوبی خود را در آن نمایاند همین مسأله خلافت است. از دیدگاه خوارج خلیفه تنها از رهگذر انتخاب مشخص میشود. در نظر آنان نصّ و تعیینی درکار نیست و استخلاف نیز نمی تواند ملاک درستی برای مشخص کردن خلیفه باشد.همچنین خلیفه هنگامی که از چنین رهگذری انتخاب شود حق ندارد از آنچه به او واگذاشته شده تنازل کند یا کسی را به تحکیم و داوری در کار حکومت بگمارد. از دیدگاه خوارج پس از انتخاب امام وی رهبر همه مسلمانان است، باید تابع امر خدا باشد و چنانچه از فرمان خدا سر برتابد، عزل او واجب است. خوارج در چارچوب چنین نظریه ای عقیده داشتند خلافت ابوبکر و عمر و نیز خلافت عثمان در سالهای نخست آن درست است و در سالهای باقیمانده و پس از انکه به بدعت آلوده شده، عزل او واجب بوده است. از دیدگاه آنان، همچنین، خلافت علی (ع) پذیرفته و صحیح است، اما وی درتحکیم، خطا کرده و به همین سبب کافر شده است. در واقع خوارج با خلفای اهل سنت نیز رابطه خوبی نداشتند و عامل اصلی قتل خلفای سوم و چهارم بودند.
احیای خوارج درقالب گروههای تکفیری
مبحث تکفیر بعد از خوارج در میان مسلمانان از بین می رود. چون این نوع قرائتی جدیدی بود که با اندیشه اسلامی نمیساخت مسلمانان این اندیشه را به دور انداختند تا اینکه در قرن هفتم هجری باز شاهد ظهور اندیشه تکفیر هستیم که ابن تیمیه آن را آغاز و در همین راستا بسیاری از مسلمانان را مشرک و کافر قلمداد میکرد. در نظر او: کسی که به زیارت می رود و به توسل و شفاعت اعتقاد دارد کافر و قتل وی واجب است.علی رغم این که وی درحوزه نظری دارای عقیده تکفیر بود اما در حوزه عملی جرأت به تیغ کشیدن و کشتن مسلمان نداشت و حتی وقتی در وهله ای از تاریخ درکنار حاکمان وقت قرار میگیرد. مسلمانان را نمیکشد اما این اندیشه را همچنان در ذهن دارد. بعد از ابن تیمیه، تا قرن 12 که محمد بن الوهاب ظهور و وهابیت شروع به فعالیت میکند،جریان تکفیر به فراموشی سپرده شد.
ظهور تکفیری های جدید:
عبدالوهاب درحوزه عمل نیز وارد شد و مسلمانان فراوانی را به خاک و خون کشید.این روند بازهم به شکل ثابتی ادامه پیدا میکند تا اینکه درقرن بیست و یکم شاهد تشکیل گروهی تروریستی به نام القاعده بودیم که همان دیدگاه های ابن تیمیه و عبدالوهاب را به شکلی گسترده تر دنبال کردند. سلفیه با اعلام تشکیل جبهه جهانی اسلام برای جهاد با یهودیان و صلیبیها به رهبری بنلادن عربستانی و ایمن ظواهری مصری به همراه معاونش ابوبکر بغدادی، بیش از پیش توجه به گرایشهای مبارزاتی را مورد توجه خود قرار داد.تا این که درسالهای اخیر و در آغاز درگیری ها در سوریه شاهد بروز دیدگاه بسیار تندتر و خشونت بارتر از القاعده در بدنه جهان اسلام بودیم،که البته نمود اصلی آن در عراق ایجاد یافت. به شکلی که علناً به مقدسات دینی بیحرمتی شد،اماکن مذهبی و مقبره صحابه پیامبر تخریب و خون مسلمانان بیدفاع و حتی غیرمسلمانان ریخته میشود، باشقاوت به ناموس مسلمان تجاوز و به فجیع ترین شکل ممکن کشته میشوند. این حرکت درحال نمایش بدترین چهره از اسلام و اسلامیت در بین کشورهای غیرمسلمان است.و این یعنی موج سوم خوارج تکفیری، بعد از وهابیت و القاعده است که علی رغم الگوگیری از آنها، از هر دوی آنان سختگیرانهتر و برهنهتر عمل میکند.
درحال حاضر تکفیریها با چهار گروه در عراق جنگ میکنند؛ با صلیبون و همان ناتو و نیروهای آمریکا، دوم صفویون که همان شیعیان ایرانی در عراق هستند، سوم رافضیون(شیعیان عراق) و مرتدین(اهل سنتی) هستند که با این افراد همکاری ندارند. یکی از عوامل مهم درگیری های خونین منطقه، بحث تکفیر شیعیان و مطرح کردن آن از سوی علما و روحانیون افراطی وهابی و سلفی است که باعث قربانی شدن بسیاری از شیعیان در منطقه شده است. جالب این جاست که کشورهای منطقه به جای برخورد مناسب و معقولانه با این پدیده شوم و اعلام برائت از اقدامات خشن و سرکوب گرایانه ای که اصل اسلام را مورد تهدید قرار داده است در حوادثی که منجر به سقوط رژیم صدام شد علمای سلفی عربستان سعودی در بیانیه ای ضمن ابراز تاسف از سقوط بغداد آن را توطئه مشکوک صلیبیون و شیعیان دانستند و هدف از آن را حفاظت و حمایت از اشغالگران و تحدید نفوذ اهل سنت در منطقه و ایجاد هلال شیعه و تجزیه عراق خواندند. یکی از بهانه های مهم علمای اهل سنت برای بکارگیری حربه تکفیر علیه شیعیان، بحث زیارت قبور ائمه اطهار و عصمت در نظریه تشیع، در مقابل ظاهربینی صرف خوارج است. است. غربی ها نیز این اختلافات را از نظر دور نگه نداشته و ضمن ایجاد شرایط برای اختلاف انگیزی میان شیعه و سنی ترس موهم از اسلام را نیز مطرح کردند.
تکفیری ها درسرزمین خوارج
ابومصعب الزرقاوی:
با وجود آنکه این گروه به تازگی در سوریه پا به عرصه گذاشته است اما یک تشکیلات جدید نیست بلکه قدیمیترین تشکیلات در بین همه گروههای مسلح برجسته در منطقه است.ریشه های تشکیل داعش به سال 2004 میلادی باز می گردد زمانی که ابومصعب زرقاوی ( سرکرده القاعده در عراق) گروهی به نام «جماعت توحید و جهاد» را تشکیل داد.زرقاوی ریاست این گروه را به عهده داشت و با القاعده به رهبری اسامه بن لادن در آن زمان بیعت کرد و سپس نماینده القاعده در این منطقه شد و« شبکه القاعده در کشور رافدین ( عراق) نام گرفت ».شبکه القاعده در عراق در زمان اشغالگری آمریکا در عراق به عنوان یک گروه جهادی ضد نیروهای آمریکایی مطرح و همین باعث جذب جوانان عراقی شد که برای مقابله با اشغالگران آمریکایی در عراق تلاش میکردند و به سرعت بر نفوذ این شبکه و نیروهای آن افزوده و به قدرتمندترین شبه نظامیان مستقر و جنگجو در عراق تبدیل شد. اواخر سال 2006 میلادی یک گروه نظامی تشکیل شد که دربرگیرنده همه شبکهها و تشکیلات بنیادگرا در عراق بود که با نام« دولت اسلامی عراق» به رهبری ابوعمر بغدادی، جانشین زرقاوی شناخته میشد.
ابوبکر بغدادی فرمانده داعش کیست؟
در چهارمین ماه سال 2010 میلادی و مشخصاً در آوریل آن سال نیروهای آمریکایی به اجرای عملیات نظامی در منطقه ثرثار اقدام و به خانهای که ابو عمر بغدادی در آن حضور داشت حمله کردند که در پی آن بغدادی کشته شد.شورای مشورتی دولت اسلامی عراق پس از گذشت ده روز تشکیل جلسه داد و ابوبکر بغدادی را به جای عمر بغدادی به ریاست انتخاب کرد که درحال حاضر « امیر دولت ا سلامی عراق و شام » محسوب میشود.
او ابراهیم بن عواد بن ابراهیم بدری، متولد سال 1971 میلادی در شهر سامراست و فارغ التحصیل دانشگاه اسلامی بغداد است و لیسانس و فوق لیسانس و دکترایش را در این دانشگاه گرفته و معلم و استاد و مبلّغ بوده است و با فرهنگ اسلام، علم و فقه شرعی نیز آشناست و به علوم تاریخی و نسب افراد نیز آشنایی کامل دارد.ابراهیم بن عواد در یک خانواده مذهبی دارای عقیده سلفی تکفیری متولد شده است. بغدادی فعالیتهای خود را با تبلیغ و آموزش شروع کرد اما طولی نکشید که به عرصه جهادی کشیده شد و به عنوان قطبی از قطبهای سلفیه جهادی و به عنوان برجسته ترین نظریه پردازان سلفیه جهادی در استانهای دیاله و سامرای عراق مطرح شد.نخستین فعالیتهای خود را از مسجد امام احمد بن حنبل آغاز و یک مؤسسه جهادی کوچک در این منطقه به وجود آورد و این مؤسسه نیز چندین عملیات تروریستی انجام داد و در جنگهای خیابانی در عراق در سالهای گذشت شرکت کرد.
بغدادی سپس نخستین گروه موسوم به « ارتش اهل سنت و جماعت» را با همکاری با برخی شخصیتهای بنیادگرایی که با وی در اندیشه و خط مشی و هدف هم سو بودند تشکیل داد و در بغداد ، سامرا و دیاله فعالیتهایش را گسترش داد در ادامه به همراه گروهش به شورای مشورتی مجاهدین ملحق شد و برای تشکیل و سازماندهی شوراهای شرعی در این شورا تلاش کرد و به عنوان عضوی از اعضای شورای مشورتی بود تا این که تشکیل دولت اسلامی عراق اعلام شد.
ابوبکر بغدادی با ابوعمر بغدادی روابط نزدیکی داشت تا جایی که ابوعمر بغدادی پیش از کشته شدنش توصیه کرد ابو بکر بغدادی جانشین وی در رهبری دولت اسلامی عراق باشد و این اتفاق در شانزدهم ماه مه سال 2010 میلادی رخ داد و ابوبکر بغدادی به عنوان امیر دولت اسلامی عراق منصوب شد. صرف نظر از اقدامات القاعده در عراق و دوره زرقاوی و پیروان زرقاوی، دولت اسلامی عراق از زمانیکه ابوبکر بغدادی به رهبری آن انتخاب شده است یک تاریخ خونین طولانی دارد.
داعش یک گروه مسلح تروریستی است که اندیشه سلفی جهادی ( تکفیری) را پیشه خود کرده است و هدف سازمان دهندگان داعش نیز بازگرداندن چیزی است که آنان آن را « خلافت اسلامی و اجرای شریعت» مینامند و عراق و سوریه نیز جولانگاه عملیات داعش است.
بغدادی از بحرانی که در سوریه رخ داد و از هرج و مرجی که آنجا به وجود آمد به خوبی بهره برداری کرد و ورود خود را به خط رویارویی درسوریه اعلام کرد. بغدادی نیز مانند سایر گروههای تکفیری مسلح و مرتبط با القاعده، دریافت که خاک سوریه جای مناسبی برای ارتکاب جنایت و کافر دانستن دیگران،مبتنی برتئوری تکفیرگرایی است..دولت اسلامی عراق، از شرق سوریه و با شعار « یاری اهل سنت در سوریه » وارد این کشور شد.حضور القاعده در سوریه با ظهور و بروز « جبهه النصره » به فرماندهی ابومحمد جولانی اواخر سال 2011 میلادی آغاز شد و طولی نکشید توانایی های آن افزایش یافت و ظرف چند ماه به یکی از قویترین نیروهای جنگجو در سوریه تبدیل شد. با اعلام بیعت جبهه النصره با شبکه القاعده در افغانستان به رهبری ایمن الظواهری، گزارشهای اطلاعاتی و رسانهای از ارتباط جبهه النصره با دولت اسلامی درعراق خبر داد. آوریل سال 2013 میلادی ابوبکر البغدادی از طریق شبکه شموخ الإسلام، ادغام شاخه جبهه النصره با دولت اسلامی در عراقرا با اسم « دولت اسلامی عراق و شام ( داعش)» را اعلام کرد و داستان داعش از اینجا شروع شد.
علی رغم اعلام وفاداری جبهه النصره سوریه به القاعده، این جبهه با داعش مخالف است و با وجود عملیات مشترک النصره و داعش در سوریه اما جنگ سردی بین دو این گروه در سوریه از زمان اعلام بغدادی حاکم است. هر یک از النصره و داعش اندیشه تندروی تکفیری واحدی دارند و بر اساس خط مشی سلفیه جهادی عمل میکنند و به تشکیل دولت اسلامی درعراق باور دارند اما تفاوت این دوگروه، در نزدیکی آنان به وضع سوریه و لحاظ کردن این خصوصیت از جانب آنهاست.جبهه النصره در مرحله اول بحران سوریه در اواخر سال 2011 میلادی شکل گرفت و از جامعه سوریه که در سایه دولتی سکولار زندگی میکند تجربه به دست آورد. همچنین افراط گرایی جبهه النصره از داعش در ارتباط با جامعه سوریه کمتر بوده است به ویژه آنکه داعش به تازگی وارد بحران سوریه شده بود و مسیری را طی نکرده بود که قابل قبول باشد بلکه با قدرت نفوذ خود را تحمیل کرده بود و خودش را با توسل به زور در مناطق تحت کنترل تحمیل کرد.
جبهه النصره با حضور شماری از رهبران سوری که در زندانهای سوریه زندانی بودند و از عفو عمومی استفاده کرده بودند تشکیل شده است. عده ای از این افراد به صورت محرمانه پیش از شروع بحران دعوت به شورش میکردند و عده ای دیگر زیر پرچم القاعده بودند و در کشورهای دیگر مانند عراق و افغانستان و چچن جنگیده بودند و با آغاز بحران در سوریه به این کشور بازگشته بودند تا در سوریه به نبرد بپردازند.اما داعش بیشتر به عنصر جنگجوی خارجی متکی است و تعداد اعضای خارجی داعش در سطح فرماندهی یا در بین جنگجویان از تعداد سوری آن بیشتر است.رابطه داعش با گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه بسیار متشنجتر و خونینتر است.سیاست داعش در کافر دانستن نظامها،کشورها و گروهها به حدی رسیده است که حتی ارتش آزاد را کافر میپندارد. این دقیقأ به مانند سیاست خوارج زمان امیرالمؤمنین است که آنان نیز حکم تکفیر را برای حق و باطل صادر میکردند و هم زمان خلیفه وقت، معاویه و عمرعاص را هدف حملات خود قرار داده بودند.
داعش در حال حاضر به گونه ای عمل می کند که تمام دیدگاه های خارجی را به سوی خود جلب کرده است. خشک مغزی و تحجر به همراه تکفیرگرایی و ارتکاب جنایات هولناکی بمانند تجاوز به عنف و کشتار دست جمعی باعث شده است تا نوعی هجمه مخالف علیه داعش در منطقه و کشورهای غربی بوجود آید و به استثنای چند کشور حامی تروریسم همچون عربستان و قطر، سایر کشورها این خطر بالقوه را احساس کرده اند و با اعلام نگرانی نسبت به پیشروی های این گروهک تکفیری در منطقه خاورمیانه خواستار مقابله با آن توسط دولت عراق و با همیاری کشورهای منطقه شده اند.این نشاندنده آن است که دیدگاه سلفی گرایانه داعش در تکفیر و نبش قبر و کشتارها، بمانند دوران حضرت امیر به کلی مورد ردّ جمیع مسلمانان و کشورهای جهان و درحال پیوستن به زباله دان تاریخ می باشد.