به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، پخش مجله تصویری هفت در ماه مبارک رمضان بهانه ای شد تا سرمقاله این هفته برنامه با اتکا به حرمت این ماه و رعایت بسیاری اصول به طرح برخی موضوعات که با سینما و عوامل آن پیوند دارد بپردازد. درهمین راستا محمود گبرلو با بیان اینکه همه ما در تلاش هستیم در این ماه مبارک خود سازی را اصل قرار دهیم و هرچه بیشترازرفتارهای نا پسند دور باشیم اذعان داشت: ورود به حریم خصوصی افراد گناه محسوب می شود و بر این اساس که حجاب سرفصل فرهنگ و اندیشه ما است باید در اندیشه پوشاندن گناه و خطای دیگران و نه جار زدن و سرک کشیدن به زندگی افراد برآییم.
وی افزود: در روایت اهل بیت و کتب مذهبی به ما توصیه شده است که تجسس در زندگی شخصی افراد از آنجا که به بدنام کردن انسان ها در جامعه اسلامی و تباه کردن مردم ختم می شود، فعلی حرام به حساب می آید.
سردبیر هفت گفت: خوب است که به حرمت ماه رمضان یک بار دیگردررفتارمان دقیق باشیم و بدانیم که فرهنگ و تفکر ما با جهان بینی دیگران فرق می کند.
گبرلو اظهار داشت: وقتی از انگیزه ها و نیت ها خبر نداریم چرا درباره پیوند دو انسان برای آغاز یک زندگی مشترک یاحضور در مجامع دائم قضاوت می کنیم ودر مورد آنها حکم می دهیم.
وی در پایان بیان کرد: واقعیت این است که جامعه ما باورهای ریشه داری دارد که باید به آنها رجوع کرد تا به آرامش رسید و آرامش را به جامعه انتقال داد و باید در این ساعات دعا کنیم که خداوند از همه خطاها و لغزش های ما بگذرد و به همه سینماگران ایرانی مسلمان عزت دهد و فروتنی و تواضع را در ما تقویت کند و ما را هر چه بیشتر به سوی نیک اندیشی و راست گویی، قناعت و مهر راهنمایی کند.
در این برنامه سینمایی هفت نیز آیتم های مختلفی به فراخور دعوت میهمانان و ازهفت تا هفت که آیتم ثابت برنامه محسوب می شود نمایش داده شد. این هفته نیز هفت میزبان افرادی بیشتری از اهالی سینما بود به گونه ای که دو بخش گفتگویی را به همراه نقد فیلم در کنداکتور برنامه خود جای داده بود.
در بخش ابتدایی گفتگو ها، مجله تصویری هفت میزبان فیلم درحال اکران تجریش نا تمام و بازیگرو کارگردان آن؛ محمدرضا فروتن و پوریا آذربایجانی بود و به بحث و بررسی پیرامون این فیلم پرداخته شد.
پوریا آذربایجانی از کارگردانان جوان سینمای ایران پس از حضور در استودیو برنامه هفت در اظهارات اولیه خود به نام فیلم اشاره کرد و گفت: نام ابتدایی فیلم تجریش ناتمام، عاشقانه های نا تمام بود که در سال 1390 برای آن انتخاب شد و لیکن ممیزی ها شامل اسم فیلم هم شد و نام فیلم تغییرکرد، به گونه ای که با فیلم اول من نیز با نام روایت های نا تمام نیز ارتباط اسمی پیدا کرد.
وی در نوع انتخاب بازیگر برای فیلم خود بیان داشت: زمانی که سناریو این فیلم را می نوشتم از ابتدا به محمدرضا فروتن فکر می کردم چرا که استاد عاشقانه های سینمایی ایران است و آن زمان بهترین انتخاب، ایشان بودند و در حال حاضر نیز با اکران فیلم مطمئن هستم که درست فکر کرده ام.
انتخاب شقایق فراهانی نیز که با پیشنهادی از سوی تینا پاکروان به من گفته شد نیز دیگر انتخاب های درست این فیلم بوده است و باید گفت که همه گروه به درستی سرجای خود قرار گرفته است.
آذربایجانی در ادامه گفته های خود در بیان فاصله میان دو نسل از فیلمسازان گذشته و حال افزود: فاصله پیچیده ای میان این دونسل احساس نمی کنم و اگر مبنا را تجربیات خود قرار دهم باید بگویم که از تمام کارگردانان بزرگ ایران آموخته ام که این نیز گاه با دستیاری در جوار آنها اتفاق افتاده است و گاه با تماشای فیلم های آنها صورت گرفته است و من به عنوان یک کارگردان در حال حاضر مدیون این آموخته ها هستم. اگرچه که نگاهی که فیلمسازان جوان دارند وام گرفته از سینمای روز جهان است اما یادگیری از کارگردان نسل گذشته هم در کنار آن وجود دارد چرا که تجریش ناتمام ادای دین به سینمای دهه 60 و اوایل دهه 70 است، سینمای شریفی که برخی آثار فاخر متعلق به آن دوران است.
این کارگردان جوان سینمای ایران در باب مخاطبان فیلم خود توضیح داد: تماشاگران این فیلم الزاما مخاطبان خاص نیستند. چرا که تجریش ناتمام با این دیدگاه ساخته شده است که هر آدمی با هر شغلی آن را ببیند و با آن ارتباط برقرار کند اگرچه که برخی نشانه ها نیز در آن وجود دارد که هر شخصی نمی تواند با آن همسو شود اما لباس عاشقانه قوی و شریفی تن این فیلم است که مخاطب عام می تواند با آن ارتباط برقرار کند.
وی در خصوص موضوع مخاطب و استقبال آنها از فیلم های کمتر جدی و طنز گفت: اصولا در 10 سال اخیر مخاطب را به گونه ای تربیت کرده ایم که قصد دارد با فیلم ها سهل وممتنع برخورد کند که این لزوما بد نیست چرا که بخشی از کارکرد سینما را سرگرمی تشکیل می دهد اما اگر مخاطب را به سمتی برده باشیم که تنها به طنز توجه کند، شکل درستی نیست بلکه مخاطب باید در پی این باشد که پس از فیلم نیز قدری در باب موضوعاتی که گفته شده فکر کند.
محمدرضا فروتن از دیگر مهمانان برنامه هفت در بخش اولیه گفتگو ها بود که در ادامه صحبت های پوریا آذربایجانی درباره حضور خود در فیلم تجریش نا تمام گفت: در ابتدا یک فیلمنامه خوب از پوریا آذربایجانی خواندم و پس از آن با یکدیگر گپ زدیم ومتوجه شدم که با کارگردان جوان و با انگیزه و آگاهی کار می کنم که تجریش نا تمام نیز اثر ماندگاری است که در سینما کار شده است و لذت خاص خود را دارد.
وی در ادامه در بیان کار با کارگردانان جوان اظهار داشت: نسبتا زیاد در خدمت کارگردانان جوان بوده ام که کار کردن با آنها لطف خاص خودش را دارد. چرا که کارگردانان جوان نظرات را می شنوند و پس از آن در راستای هدفی که دارند یا نظرات را می پذیرند و به کار می بندند یا انتخاب نمی کنند اما معمولا کارگردانان جوان ذهن بازی برای دریافت از هر سو و از هر چیزی دارند و در میان آنها « این است و جز این نیست» را که گاه در کار با برخی کارگردانان حرفه ای با آن مواجه می شویم که سعی در اثبات وجود خودشان دارند را نمی بینیم. گاهی اوقات افراد وقتی پخته تر و حرفه ای تر می شوند غرورشان هم رشد می کند. در هر حال غرور، سرطان روح است و می تواند مانع از دریافت بسیاری از نظر ها و آگاهی ها شود.
فروتن در توضیح حضور خود در نقش های کوتاه در برخی فیلم ها گفت: دلایل مختلفی در این باره وجود دارد. بیشتر اوقات کارکردن با کارگردان اثر می تواند علت باشد. اما اینکه چقدر راضی بوده ام یا دوست دارم به مواردی دیگری بر می گردد که باید گفت دوست دارم که در حال حاضر در سینمایی کار کنم که در آن فیلمنامه های خوب کار می شود که البته تعداد آنها نیز کم است.
وی ادامه داد: در ارتباط با فیلم ساختن بیشتر دغدغه فیلمسازی وجود دارد تا تحقیق و وسواسی در نوشتن و در نهایت ساختن آن باشد. اما ما نیاز به نیروهایی داریم که با دانش و آگاهی و پختگی بیشتر به فعالیت بپردازند.
فروتن نیز در پایان گفته های خود در اشاره به استقبال مردم از فیلم های کمدی و طنز بیان کرد: برخی فیلم های کمدی هم ساخته می شود که در بردارنده نکته هایی است که سازنده است و در درون خود حرف دارد اما ما نیاز به فضا های سالمی داریم تا مردمان خود را شادتر نگاه داریم و دغدغه حال حاضر مردم ما برای سینما رفتن این است که برویم خوش بگذرانیم نه اینکه به خرد خود اضافه کنیم و یا اینکه در این مسیر نگاه جدی تری به سینما وجود داشته باشد.
نقد فیلم پنج ستاره، اولین فیلم بلند مهشید افشار زاده با حضور دو تن از منتقدان سینمای ایران، رضا درستکار و علیرضا پور صباغ از دیگر بخش های 216 برنامه سینمایی هفت بود که بینندگان را پای ثابت تماشای این برنامه نگاه داشت.
رضا درستکار در بیان نظرات خود درباره فیلم پنج ستاره در آغازین دقایق میزگرد نقد اظهار کرد: از آنجا که این فیلم اولین فیلم کارگردان آن است خوشحالی را موجب می شود که کارگردانی جدید با ایده های جدید به سینمای امروز ایران اضافه شده است و جای خوشحالی بسیاری دارد که به فروش معقولی رسیده است و برای عوامل امتیاز مثبتی محسوب می شود. اما سینما هنر-صنعت است و از منظر هنری امتیاز لازم را ندارد.
وی ادامه داد: آشفتگی زیادی را در درام فیلم و حتی در فیلمنامه آن شاهد هستیم که از دیگر سو کهنگی در اجرا را باید به آن اضافه کنیم. مشکلات بسیاری در قصه دیده می شود اگرچه که روی موضوع حساسی دست گذاشته است اما فیلم پرداخت خوبی ندارد.
درستکار بیان کرد: اگرچه که این فیلم از لحاظ اقتصادی سرنوشت خوبی پیدا کرده است و به نقد این امکان را می دهد که با نگاهی روشن تر به آن بپردازد اما فیلم پنج ستاره فیلم کلیشه ای بدون هیچ نگاه نوینی در مسائل اجتماعی و فرد است.
علیرضا پور صباغ از دیگر منتقدان حاضر در استودیو در ادامه صحبت های درستکار اذعان داشت: رویکرد سینمای ایران نسبت به توده ها و طبقه فرو دست نگاه تقدیس وارانه ای نبوده است اما زمانی که در فیلم نگاه تقدیس وارانه ای به توده ها می شود از سوی مردم مورد استقبال قرار می گیرد. بنابراین از این منظر فیلم پنج ستاره را به سبب نگاه تقدیس وارانه ای که به توده ها دارد را فیلم اجتماعی و ارزشمندی می دانم.
وی افزود: همه ملودرام هایی که ساخته می شوند کهنه اند. در نمایش نامه های شفاهی قرون وسطایی کهن، الگوهایی وجود دارد که در این فیلم هم به گونه ای دیگر وجود دارد و این فیلم نیز مناسبت های ملودرام را دارد.
در ادامه گفتگو های نقد شب گذشته هفت درستکار با بیان اینکه اولین اصول فرم فیلم کارکرد تک تک عناصر است اظهار کرد: فیلم شروع می شود و شخصیت ها دیده می شوند و هیچ کدام از مواردی که به اصول فرمی فیلم مرتبط است را نمی بینیم.
اما پرده نقد برنامه به عنوان بخش میانی هفت پایین کشیده شد و گفتگویی دیگر درآخرین بخش برنامه شب گذشته هفت بااحمدرضا گرشاسبی، کارگردان اینجا شهری دیگر است برپا شد.
در این گفتگو که بخش اعظم آن به ناراحتی ها و نارضایتی احمدرضا گرشاسبی در ارتباط با ساخت فیلم ابوطالب از سوی وی پرداخته شد وی اشاره داشت : پیش از این گمان می کردم تنها مدیران هستند که مانع از ساخت فیلم می شوند و اجازه فیلمسازی را نمی دهند اما در حال حاضر متوجه شده ام که این گونه نیست بلکه برخی سینماگران هستند که بسیار تبحر دارند و برخی مسئولین را که شأنشان قوی نیست را تحت تاثیر قرار می دهند و آنها تعیین می کنند که چه کسی کار کند و چه کسی نه اما در هر حال فیلم اینجا شهر دیگری است نیز فیلمی بود که پس از پس گرفتن پروژه فیلم ابوطالب به من داده شد.