گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ مساله فلسطین و قدس نه تنها به عنوان یکی از مسایل استراتژیک نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح است بلکه از زاویه نگاهی انسانی و صلح دوستانه نیز مسالهای قابل تأمل است و نمیتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. گذشته از این، مساله فلسطین به جهت سوژه و بار دراماتیکی که درون سوژههای آن وجود دارد میتواند موضوعی جذاب برای ساخت آثار سینمایی باشد. سینمای ایران نیز طی 35 سال گذشته از این سوژه غافل نبوده و گهگاهی فیلمهایی در این خصوص ساخته شده است.
در آستانه روز جهانی قدس و جنایتهایی که این روزها در غزه انجام میشود نگاهی داریم به سهم سینمای ایران در مساله فلسطین و به بازخوانی فیلمهایی میپردازیم که در این خصوص ساخته شده است.
هفت سنگ و قاعده بازی
سال 1367 سه فیلم درباره فلسطین و مساله قدس ساخته شد که دو فیلم به نامهای «هفت سنگ» و «قاعده بازی» را سید عبدالرضا نواب صفوی کارگردانی کرد. این 2 فیلم از دل یک مجموعه تلویزیونی 22 قسمتی (1300دقیقهای) استخراج شدند و در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند.
«قاعده بازی» ماجرای یک هواپیماربایی را روایت میکرد که توسط یک گروه مسلح فلسطینی انجام شد و اسرائیل با مرگ سرنشینان این هواپیما موافقت کرد اما یک گروه فلسطینی برای نجات آنها اقدام کردند. «هفت سنگ» هم قصه یک جوان یهودی ضد صهیونیست است که میخواهد با رهبر انتفاضه ملاقات کند اما موساد او را شناسایی میکند.
فیلم دیگری که در سال 1367 ساخته شد، «سرب» به کارگردانی مسعود کیمیایی بود. سرب، داستان یک زوج جوان یهودی ایرانی را در اواخر دهه 20 خورشیدی روایت میکند که خواهان عزیمت به سرزمین موعود (اسراییل) هستند اما پس از مواجهه با مخالفت سازمان یهودی هاگانا و کشته شدن عمویشان به دست آنها مجبور به فرار شده و درگیر ماجراهای پس از آن میشوند.
بازمانده
مشهورترین و تأثیرگذارترین فیلمی که درباره فلسطین ساخته شده، فیلم به یادماندنی «بازمانده» به کارگردانی مرحوم سیفالله داد است. بازمانده که محصول سال 1373 است به صورت کامل در سوریه فیلمبرداری شد و تمام بازیگران آن نیز خارجی بودند.
داستان بازمانده درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه نوزادشان فرحان در بیتالمقدس زندگی میکنند. زن و شوهر پس از حمله صهیونیستها کشته میشوند اما فرزندشان زنده میماند. منزل آنها به اشغال یک خانواده یهودی مهاجر در میآید و فرحان نیز به این خانواده بدون فرزند میرسد. مادربزرگ فرحان برای پس گرفتن او به خانه اشغال شده میآید اما درگیر یک مبارزه سیاسی میشود و عملیات خطرناکی را با موفقیت اجرا میکند.
پس از موفقیت فیلم بازمانده در سال 1374 حسین کاربخش فیلم «لبنان عشق من» را با استفاده از بازیگران و لوکیشن خارجی جلوی دوربین برد. این فیلم، درباره دختری فرانسوی به نام ماری است که عضو صلیب سرخ است و به مجروحان لبنانی کمک میکند. او طی یک درگیری توسط اسراییلیها دستگیر میشود اما با حمله نیروی مقاومت اسلامی به مقر اسراییلیها ماری آزاد میشود و به جبهه مقاومت میپیوندد.
قناری
در سال 1381 جواد اردکانی فیلم سینمایی «قناری» را با موضوع فلسطین جلوی دوربین برد. این فیلم درباره یک پسر خردسال فلسطینی است که دچار لکنت زبان است. یک کشیش مسیحی قناری کوچکی را به او هدیه میدهد. به سفارش پدر سیمون باید برای قناری خود محیطی آرام و کم سر و صدا ایجاد کند تا قناری بتواند برایش آواز بخواند. تلاش این کودک برای یافتن محیط آرام او را با مسائل مختلفی روبرو میکند.
در همین سال، محمد درمنش فیلم «هیام» را ساخت. هیام داستان یک زوج فلسطینی است که قصد دارند برای داشتن یک زندگی آرام به انگلستان بروند اما هنگام خروج از جنین در ایست بازرسی نیروهای اسراییلی از هم جدا و با حمله گسترده صهیونیستها به اردوگاه جنین مواجه میشوند.
زخم زیتون
سال 1383 نیز سینمای ایران دست خالی نبود و محمدرضا آهنج فیلم «زخم زیتون» را ساخت. زخم زیتون داستان زنی است که همسرش از مبارزان علیه اشغالگری اسرائیل است. زن با حضور مرد در مبارزه مخالف است اما در اثر اتفاقی مجبور میشود خودش هم وارد مبارزه شود. او در این راه آنقدر پیش میرود که تصمیمی غیرمنتظره میگیرد، تصمیمی که باعث تحول شخصیتی او و دیگران میشود.
تولدی دیگر و بیگانگان
عباس رافعی تا کنون دو فیلم درباره فلسطین و مقاومت لبنان ساخته است. فیلم اول، «تولدی دیگر» نام دارد که در سال 1386 جلوی دوربین رفت. تولدی دیگر داستان زهیر ملوان جوانی است که برای کسب درآمد بیشتر از لبنان خارج شده و در یک کشتی که عازم آفریقای جنوبی است مشغول به کار است. وی هنگامی که باخبر میشود همسرش در جنگ گم شده به لبنان برمیگردد و به جستجوی همسر مفقودش میپردازد.
سال 1388 عباس رافعی فیلم «بیگانگان» را کارگردانی کرد. این فیلم داستان یادآوری یک عشق ناکام در فلسطین است. جوانی به نام حسام عاشق دختری لیلا نام میشود. آن دو قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، اما حمله صهیونیستها به آن کشور و به وجود آمدن جنگ و سپس آواره شدن ساکنان شهر، باعث میشود که این دختر و پسر یکدیگر را گم کنند. اما پس از گذشت بیش از نیم قرن از این حوادث و در شرایطی که حسام و لیلا هر دو در سالخوردگی به سر میبرند، اتفاقاتی رخ میدهد که زمینه پیوند آنها را فراهم میکند.
شکارچی شنبه
پرویز شیخ طادی که پیش از این سابقه کار در زمینه فیلمهای دفاع مقدسی را داشت در سال 1390 سراغ ساخت «شکارچی شنبه» رفت. شکارچی شنبه به ایدئولوژی صهیونیزم میپردازد و داستان یک کودک اسرائیلی به نام بنیامین است که سرپرستیاش به پدربزرگش واگذار میشود. پدربزرگی که یک خاخام صهیونیست است و با توجیهات مذهبی سعی میکند نسلکشی و قتلعام دیگر نژادها، از جمله فلسطینیها را توجیه کند.
کشتار فلسطینیها برای او یک سرگرمی روزانه است و در همین حین این مرام را به نوه خود نیز تدریس میکند. به طوری که در انتهای فیلم بنیامین از یک کودک ساده و بیآزار تبدیل به یک جانی میشود.
چشمان آبی زهرا
فیلم «چشمان آبی زهرا» به کارگردانی علی درخشی یک مجموعه تلویزیونی بود که فیلمی سینمایی از آن تهیه شد. این فیلم داستان یکی از عوامل بلندپایه رژیم صهیونیستی است که قصد حضور در انتخابات این کشور را دارد. او دختر نوجوان ناقص الخلقهای دارد و همین موضوع باعث میشود تا یک گروه پزشکی را برای جستجو در اردوگاههای مردم فلسطین، بسیج کند تا به دنبال تعویض اجزای بدن اشخاصی که از نظر پزشکی با فرزندش مشابهت دارند، بگردند.
در این میان زهرا، دختر یکی از کشتهشدگان فلسطینی، برای جابه جایی چشمش با دختر صهیونیست انتخاب میشود. از سوی دیگر برادر زهرا که از اعضای انتفاضه فلسطین است به دنبال یافتن خواهرش درگیر ماجراهای ناخواستهای میشود.