به گزارش گروه بینالملل «خبرگزاری دانشجو»، بر کسی پوشیده نیست که شبکه ماهوارهای الجزیره وابسته به دوحه از ابتدای ناآرامیهای سوریه به صورت یک سویه از گروهکهای تروریستی فعال در این کشور علیه حکومت اسد حمایت میکرد. اما به مرور زمان، اتخاذ مواضعی مخالف با داعش (دولت اسلامی شام و عراق سابق و دولت اسلامی فعلی) نشان از تغییر بنیادی در مشی رسانهای این شبکه دارد.
این در حالی است که به نظر میرسد الجزیره به عنوان شبکه رسمی رژیم قطر، با رویکرد سیاستمداران قطری چندان هماهنگ عمل نمی کند چرا که کمکهای مالی قطر به تروریستهای داعش چه در سوریه و چه در عراق همچنان ادامه دارد. دیلی بیست در ژوئن امسال در گزارشی اعلام کرد: ارکان اصلی داعش توسط سه کشور حاشیه خلیج فارس قطر، عربستان و کویت و با حمایت اطلاعاتی امریکا به وجود آمده است. دلیل این ناهمگونی را شاید بتوان در تفاوت در قول و فعل این رژیم پادشاهی منطقه دانست. از سویی دایه عدم ارتباط با گروهکهای مسلح را داشته و از سوی دیگر حمایت همه جانبه از آنان برای براندازی دولت های مستقل منطقه را دنبال میکند.
با این وصف مرور تحلیل های این شبکه خبری پیرامون حکومت به اصطلاح اسلامی داعش بیانگر این مطلب است که این گروه تروریستی نه در حوزه ایدئولوژیک و نه در حوزه مشروعیت حتی از پشتیبانی عقیدتی بنیانگذاران خود نیز بی بهره است.
در ادامه به یادداشتی که عثمان رأفت ابراهیم رئیس مؤسسه محمد علی در لیسبون در خبرگزاری الجزیره منتشر ساخته و ماهیت و چگونگی ظهور ابوبکر البغدادی خلیفه خودخوانده داعش را مورد نقد قرار داده، اشاره میشود.
ابوبکر البغدادی خلیفه دروغین
چندی پیش ابوبکر البغدادی خود را به عنوان خلیفهای تمامی مسلمین اعلام کرد، یعنی جانشین خلفای بزرگی که تمدن درخشان اسلامی را در سدههای گذشته رقم زدهاند. دورانی که جهان اسلام موفقیتهای ارزندهای را در حوزه علم، ادبیات و هنر از کوردوبای اسپانیا گرفته تا تاج محل هند رقم زده است. در مقالهای که اخیراً در مجله اکونومیست با عنوان تراژدی اعراب منتشر شد، این گونه آمده است: تنها اعراباند که میتوانند از افول تمدن عربی جلوگیری کنند. اما با شرایط موجود، امید چندانی به احیای آن نیست. پادشاهان و نظامیان از یک سو و افراطیون از سوی دیگر موانع جدی در این مسیر به شمار میآیند.
موفقیت مردان نظامی در به دست گرفتن قدرت در کشورهای عربی که با کودتای نظامی در سال 1952 در مصر آغاز شد، بروز ایدئولوژیهای سطحی از جمله ملی گرایی، سوسیالیسم و لیبرالیسم را در این جوامع سبب شد. این تلاش ها بافت چندمذهبی و چندقومی را در کشورهای مذکور از میان برد. حال باید دید با وجود تسلط حاکمان و فرماندهان نظامی کنونی بر این کشورها می توان امید به بهبود شرایط در آنها را داشت یا خیر؟
خلیفه جعلی
خلیفه جعلی داعش، گروهکی که توسط بربرها اداره میشود، اهل یکی از روستاهای عراق است که مدرک دکترای خود را از دانشگاه بغداد گرفته است. خلیفه ای که کمر به انتقام از مخالفان خود بسته، و خواسته یا نخواسته به بدترین دشمنان خود یعنی امریکا، انگلیس و اسرائیل خدمت میکند.
اهمیت تاریخی سوریه و عراق بر کسی پوشیده نیست. مرکز حکومت بنی امیه و بن العباس که چند قرن بر جهان اسلام حکومت میکردند در دمشق و بغداد پایتخت این دو کشور استراتژیک واقع است. بنابراین کسی که خود را خلیفهی شام و عراق میداند، مطمئناً تنها به این کشورها قناعت نخواهد کرد. باید دید بازی که خلیفه خود خواندهی داعش، این مولود نامبارک بازیگران خارجی در خاورمیانه، آغاز کرده چه اثراتی بر خاورمیانه خواهد داشت. آیا خلیفهی جدید به خود اجازه خواهد داد تا حاکمیت سعودی و سرزمین مقدس مسلمانان را نیز به چالش کشد؟
ابوبکر البغدادی توانسته با جذب جوانان خام، آرمانگرا، جاهل، سرکوب شده و خشن که همیشه از نخستین قربانیان هجوم فرهنگی غرب بوده اند، گروهی را گرد هم آورد. طی قرون 19 و 20 میلادی، نبردهای استعماری اروپا در الجزایر، فلسطین، سوریه، افغانستان و پاکستان به مخدوش شدن چهرهی اسلام منتج شد. از آن پس، مسلمانان در غرب همچنان به نژادپرستی متهم میگردند. در دوران مدرن نیز وقتی یک شهروند غربی در لیبی ربوده میشود، هجمه رسانه ای گسترده ای علیه مسلمانان با انگ نژادپرستی آغاز میگردد. در حالی که نابودی هزاران عرب بر اثر بمب های اورانیومی ضعیف شده در غزه و دیگر مناطق به هیچ انگاشته میشود.
پیروان البغدادی قبایلی هستند که توسط امریکا و جنگجویان خارجی کشورهای مسلمان در اروپا مورد هجوم واقع شده و حس مظلومیت آنان را متحد ساخته است. اما آنچه آنان از اسلام میشناسند چیزی نیست جز دین جنگ. روان پریشان و قاتلان زنجیره ای که تنها در پی قتل و کشتار هستند. در میان ایشان، ساده لوحان و کج اندیشانی نیز یافت میشوند که البغدادی را مهدی جدید، منجی موعود، تلقی میکنند.
اما از سوی دیگر بسیاری از رهبران مسلمان در صدد تکذیب وی برآمدهاند تا آنجا که یکی از ایشان البغدادی را منحرف نامیده است. البغدادی را میتوان ترجمان مهدی محمد احمد ابن عبدالله رییس طریقت سامانیه در سودان قرن 19 دانست. وی حاکم عثمانی و والی مکه را کافر خواند و با حمله به خارطوم در سال 1885، آنجا را به تسخیر خود درآورد. مهدی محمد احمد پس از شش ماه بر اثر تیفوس درگذشت. نیروهای مهدی سودانی نیز پس از 4 سال ماجراجویی توسط نیروهای انگلیسی-مصری سرکوب شدند. تنها سودی که قیام وی در پی داشت، اشغال مصر و سودان بدست انگلستان بود.
البغدادی که قصد نابودی عراق را دارد، خواه ناخواه به سرنوشت مهدی سودانی گرفتار خواهد شد. چه به اختیار خود و چه با تحریک عوامل بیگانه، وی در جهت اهداف دشمنانش گام برمیدارد. چه چیز بیش از تفرقه در جهان عرب و راه انداختن جنگ مذهبی میتواند رضایت اسرائیل را برآورده سازد؟ سرانجام اقدامات البغدادی، نیز مانند مهدی خودخوانده در سودان که موجبات حمله انگلستان به مصر و سودان را فراهم کرد، رقم خواهد خورد. در آخر باید گفت خلیفه جدید چیزی جز یک فریبکار نیست که اگر خلفای حقیقی بودند وی را مرتد می دانستند.