
زير پوست زندگي
رخشان بني اعتماد را هميشه با فضاي گرم فيلمهايش مي شناسيم؛ از «زرد قناري» گرفته تا «زير پوست شهر» كه همگي گوياي تلاش قدرتمندانه او در كارگرداني و در زمينه هايي از احساسات گرم و پرشور و عاطفه اي شگرف و بديع و جانانه است كه مثلا در زير پوست شهر در تصوير چهره يك زن جنوب شهري، نمونه بي بديلي را در تاريخ سينماي ايران و البته با بازي منحصر به فرد گلاب آدينه بر جاي گذاشت.
فيلم «نرگس» از جمله همان فضاي آشنايي است كه طراوت قصه خوب، روايت جاندار و شخصيت گرم و صميمي سينماي ايران را برايمان تداعي مي كند.
اين فيلم داستان زني معتاد به نام آفاق (با بازي فريماه فرجامي) است كه پسر جوان و بي پناهي به نام عادل (با بازي ابوالفضل پورعرب) را زير بال و پر گرفته و از او براي قاچاق مواد مخدر و سرقت بهره مي برد.
آفاق بتدريج و با بزرگ شدن عادل به عقد او در مي آيد، اما عادل كه از زندگي پر محنت خود خسته شده، دل به دختري به نام نرگس (با بازي عاطفه رضوي) مي بازد و ...
«نرگس» فيلم تلخ و تيره اي است، آنقدر محروميت، درد و تاريكي بر داستان آن سايه افكنده يا بهتر بگوييم در آن دميده و تنيده و قد كشيده كه مخاطب را بشدت تحت تاثير قرار مي دهد.
بي ترديد بخشي از اين تاثير بابت ميزانسن هاي درست فيلم است؛ لوكيشن بجا و جدي، شخصيت پردازي هاي حرفه اي و سرشار و نيز ديالوگ هاي خوبي كه به درستي ادا مي شود و به تناسب به پيش مي رود در كنار تمام عناصر و مولفه هاي ديگر فيلم و خاصه و بويژه بازي خوب، گيرا و درست بازيگران فيلم و از آن جمله فريماه فرجامي، ابوالفضل پورعرب و عاطفه رضوي كه يكي از ماندگارترين نقش هاي خود را در طول سابقه بازيگريشان به نمايش گذاشتند و به ثبت رساندند.
«نرگس» در ابتداي دهه 70، نقطه قابل تامل و مهمي در سينماي ايران شد و نام كارگرادان مستعد و رو به جلويش را به عنوان هنرمندي سينماورز به معناي استاندارد و مطلوب كلمه، بر بدنه سينماي ايران حك کرد.
بعضي از ديالوگ هاي فيلم در كنار موسيقي خاطره انگيز و بسيار زيبايش در خاطره هاي مخاطبان سينماي ايران براي هميشه ماندگار شد.
ياد آن روزها بخير!!/انتهاي پيام/