به گزارش خبرنگار حوزه مقاومت و پایداری «خبرگزاری دانشجو»، امام موسی صدر در 14 خرداد ماه سال 1307 در قم به دنیا آمد. او در سال 1322 رسما وارد حوزه علیمه قم شد و از محضر اساتیدی مانند امام خمینی (ره)، آیتالله سلطانی طباطبایی، آیتالله محقق داماد و سایر علما بهره برد.
در سال 1329 به عنوان اولین روحانی که وارد دانشگاه شده است به دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه پیدا کرد و در سال 1332 در رشته اقتصاد از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. در این زمان سید موسی به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه آشنایی کامل داشت. سید موسی صدر پس از آن به نجف رفت تا دوره جدید تحصیلات حوزوی خود را آغاز کند. او تا سال 1337 در نجف ماند و به تکمیل تحصیلات خود پرداخت.
در ایام اقامت در نجف برای دیدار بستگان به لبنان رفت و با آیتالله شرفالدین، رهبر شیعیان آن کشور دیدار کرد. این دیدار از لبنان سبب علاقه فراوان علامه شرفالدین به آقای صدر و زمینهساز دعوت برای هجرت سید موسی به لبنان شد. اواخر سال 1338 سید موسی صدر به لبنان هجرت کرد. لبنان کشوری بود که شیعیان آن در طول تاریخ تحت ظلم و ستم بودند و به همین دلیل از محرومترین و مظلومترین اقشار لبنان به شمار میرفتند.
امام موسی صدر پس از ورود به لبنان، شهر صور را برای فعالیت خود انتخاب کرد و اقداماتی را برای بهبود اوضاع شیعیان در کشوری که بیش از 17 طایفه و مذهب را در دل خود جایی داده، آغاز نمود.
در ابتدای ورود سید به لبنان جملهای بر سر زبانها افتاد و مردم میگفتند: «جأ شرفالدین شاباً« یعنی علامه شرفالدین جوان نزد ما آمده است. چندی نگذشت که مردم لبنان سید موسی صدر را «امام موسی صدر» خطاب کردند.
اقدامات امام صدر را به طور خلاصه میتوان چنین برشمرد:
1. مؤسسه صنعتی جبل عامل: این موسسه مخصوص یتیمان بود و آنها در این مدرسه در رشتههای مختلف فنی مانند برق، الکترونیک، آهنگری، جوشکاری، نجاری و ماشینهای کشاورزی، آموزش میدیدند و به صورت شبانهروزی زندگی میکردند.
2. جمعیت خیریه احسان و نیکوکاری: این سازمان را در ابتدا مرحوم علامه شرف الدین ایجاد کرد اما پس از رحلت ایشان عملاً راکد شده بود. امام موسی صدر با بازسازی سازمانی و احیای آن از همه لبنانیها با هر دین و مذهب و گرایشی دعوت میکرد تا به محرومین کمک کنند. به اعتقاد امام صدر برای کمک به محرومین تنها نباید به کمک مالی به ایشان اکتفا کرد بلکه باید راهی پیدا کرد تا آنان بتوانند با استفاده از نیرو و توان خود، زندگی خود را اداره کنند.
3. رسیدگی به وضعیت زنان یکی از دغدغههای امام موسی صدر بود. وضع زنان در لبنان بسیار آشفته و نابسامان بود. برخی از آنان به علت فقر شدید ناچار به تن دادن به کارهای بسیار پست میشدند. امام صدر در این باره میگوید: در لبنان مسئله حجاب و بیحجابی زن مطرح نیست، داستان برهنگی زن یا به تعبیر عربها « خلاعت« مورد مطالعه قرار میگیرد. علت این افراط، گذشته از نزدیکی لبنان به اروپا، روش مقامات مسئول و متنفذان و سرمایهداران بزرگ است. این دسته با زن تجارت میکنند. امام موسی صدر کوشید برای از بین بردن زمینههای فساد، سطح فکری و تربیتی خانمها را از لحاظ دینی و اخلاقی ارتقا دهد و با مشارکت دادن آنان در کارها و آمدنشان به صحنههای اجتماعی از طریق تأسیس مراکزی مخصوص ایشان مثل تأسیس خانة دختران و آموزشگاه پرستاری به ارتقای شخصیت بانوان کمک کرد.
4. خانه دختران: در این مکان دختران بیسرپرست و فقیر خیاطی، گلدوزی و هنرهای دستی دیگر را فرا میگرفتند. بسیاری از این بانوان پس از اتمام دوره، امور زندگی و نزدیکان خود را اداره میکردند.
5. کارگاه قالیبافی: امام موسی صدر صدر برای تأسیس این مرکز به ایران سفر و در شهر کاشان با قالیبافهای ماهر و سابقهدار مشورت کرد و یکی از اساتید این صنعت را با خود به لبنان برد تا این هنر را به بانوان لبنانی آموزش دهد.
6. مرکز بررسیهای اسلامی: این مرکز به تربیت طلاب علوم دینی میپرداخت و طلبههای زیادی از کشورهای آفریقایی، افغانستان، اندونزی و چین، تایلند، ژاپن و ... در آنجا درس میخواندند.
7. مجلس اعلای شیعیان: در آن زمان همة طوایف موجود در لبنان برای خود مرکزیت داشتند و از حقوق خویش دفاع میکردند. اما شیعیان فاقد تشکیلات و مرکزیتی قانون بودند و این باعث شده بود حتی از حقوق بسیار ناچیزی که براساس قانون طایفگی به آنان تعلق میگرفت، محروم بمانند. امام موسی صدر تلاش خود را برای تأسیس مجلسی قانونی برای شیعیان آغاز کرد و پس از پیگیریهای بسیار به نتیجه رسید.
تابستان سال 1975 میلادی، لبنان صحنه جنگهای داخلی شده بود و همه گروهها و احزاب درگیر این جنگ بودند. با تلاشهای امام صدر چند بار آتشبس برقرار شد اما بلافاصله با کوچکترین بهانهای جنگ را از نو آغاز میکردند. امام موسی صدر برای اینکه جنگ را متوقف کند به مسجد الصفا در بیروت رفت و اعتصاب غذا کرد.
استقبال از اقدام امام موسی کمنظیر بود. گروههای زیادی از مردم به مسجد آمدند و در اعتصاب غذا شرکت کردند. بزرگان لبنان و سیاستمداران و روحانیون نیز از همه گروهها به مسجد آمدند و اعلام پشتیبانی کردند. به این ترتیب، دامنه اعتراض به خونریزی بالا گرفت و بالاخره آتشبس پذیرفته شد و با انتخاب رشید کرامی به نخستوزیری، بیروت روی آرامش را به خود دید. اما حادثهای دیگر در شهر بعلبک در حال رخ دادن بود که باعث شد امام به اعتصاب پایان دهد.
عدهای به چند روستای مسیحینشین در آن منطقه حمله کرده بودند و برای اینکه جنگهای فرقهای را توسعه دهند و مانع آتشبس شوند تعدادی از مسیحیان را کشته بودند. آنان قصد داشتند این مسئله را بهانهای برای قتل عام مسلمانان کنند. امام موسی صدر پس از آتشبس بلافاصله اعتصاب غذا را پایان داد و سریعاً به بعلبک رفت و پس از چهار روز کار مستمر و پیگیر بعلبک را آرام کرد. امام صدر در آنجا جملة معروفی را بیان کرد و گفت: «اگر در بیروت پسر مرا بکشند، اجازه نخواهم داد که در بعلبک یک مسیحی بیگناه کشته شود. این دو مسئله هیچ ارتباطی با هم ندارند». به این ترتیب، امام صدر نزد همه «رجل صلح و آرامش« نامیده شد.
امام موسی صدر هرچند که در ایران حضور نداشت اما تحولات اجتماعی ایران را به دقت دنبال میکرد. او با امام (ره) و شخصیتهایی مانند شهید بهشتی، شهیدمطهری، شهید مفتح و ... مرتب در تماس بود. پس از دستگیری حضرت امام در خرداد 1342 نیز امام موسی صدر به واتیکان رفت و با وزیر خارجه پاپ دیدار کرد و به طور منطقی و مستدل از روحانیت و عملکرد آنان دفاع نمود. پس از تبعید حضرت امام به ترکیه نیز امام موسی صدر به اروپا و شمال آفریقا سفر و با شخصیتهای مذهبی و با نفوذ مسیحی و شیوخ الازهر دیدار کرد و کوشید امنیت امام را در آنجا و سپس در انتقال به نجف تأمین کند.
ارتباط امام موسی صدر و امام (ره) به گونهای بود که وقتی آیتالله موحد ابطحی در نجف از ایشان سؤال کرد که بر فرض انقلاب شما به پیروزی رسید، چه کسی را دارید که بتوانید زمام امور را به او بسپرید، حضرت امام پاسخ دادند: «رفیق خودت آقاموسی». با تأسیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان در لبنان نیز، امام خمینی در پاسخ برخی فضلای ایرانی مقیم نجف، امام صدر را امید خود برای اداره حکومت پس از شاه نامید.
امام موسی صدر در 3 شهریور سال 1357 و در آخرین مرحله از سفر دورهای خود به کشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی و در روز 9 شهریور ربوده شد. دستگاههای قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا، و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج امام از آن کشور و ورود او به رم را رسما تکذیب کردند اما مجموعه اطلاعات، دال بر آن هستند که امام موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نکرده است.
پس از سقوط معمر قذافی در پی انقلاب مردم لیبی، با توجه به اخباری که مبنی بر زنده بودن امام موسی صدر وجود داشت امیدها برای یافتن او افزایش یافته بود اما تاکنون خبر موثقی در این خصوص وجود ندارد و سرنوشت او هنوز در هالهای از ابهام باقی مانده است.
ضمنا در مورد پنجم در اقدامات ایشون نوشتین امام موسی صدر صدر اصلاح شود لطفا
برگرد...