فجر که فجر شد، جشنواره مقاومت، جشنواره انقلاب بشود

گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ میر عماد تقوی- از اصول قطعی اعتلای صنعت سینما در هر کشور صاحب این هنر، وجود جشنواره‌هایی قابل‌اعتنا و اثرگذار است؛ این رویداد که همواره موجب پر رنگ شدن برخی نقاط در عرصه سینمایی است می‌تواند ترسیم‌کننده روندی  از حرکت فرهنگی جامعه باشد آن هم در جامعه ایی که سینما و رسانه یکی از مهم‌ترین ویترین‌های فرهنگی‌اش به حساب می‌رود.

 در سال‌های پس  از انقلاب و  بعد از آرام گرفتن التهاب‌ها و ته نشین شدن بسیاری از هیجانات یکی از اثر گزار ترین اتفاقات فرهنگی ایران تحت عنوان جشنواره‌ی فیلم فجر در سال 1361 پایه‌ریزی شد از آن دوران بود که این جشنواره بزرگ‌ترین اتفاق فرهنگی ایران معاصر محسوب شد و تأثیر شگرفی از فضای فرهنگی و جو سیال روشنفکری گرفت از همین دوران بود که خط و مشی جشنواره با اصل و اساس شکل‌گیری آن در تضاد قرار گرفت و سایه سنگین روشنفکری و روشنفکران بر فرهنگ و هنر کشورمان خود را نمایان کرد و به دلیل آنکه در آن سال‌ها سینما رقیب سرسختی نظیر تلویزیون، اینترنت و ماهواره نداشت این جریان توانست یکه‌تاز عرصه فرهنگی کشور شود و بخشی قابل‌توجهی از زندگی مردم را دست خوش تغییر قرار دهد.

 تا امروز به اعتراف اکثر کارشناسان  سینمایی و رسانه‌ای کشور و تمامی آگاهان این حوزه فرهنگی، جشنواره بین‌المللی فجر هیچ‌گاه نتوانسته ارتباط معناداری با خاستگاه اصلی انقلاب اسلامی برقرار کند و رویکرد مقاومت فرهنگی را بستر تعلیق خود قرار دهد و درست به همین  جهت بود که این جشنواره آرام آرام در تضاد و تناقض با آرمان‌های انقلابی قرار گرفت  تا جایی که این مسئله هم اکنون به یکی از پاشنه آشیل‌های حوزه فرهنگی تبدیل شده است که چگونه انقلابی با آرمان‌های الهی و انسانی در حوزه هنر و رسانه دچار ضعف بوده و حتی و بدتر از آن در بسیاری موارد به خودزنی پرداخته و تمامی ارزش‌های انقلابی را زیر سؤال برده است که دراین‌باره فیلم‌های بیشماری را می‌توان نام برد.

 متأسفانه پس از گذشت بیش از سی دوره از جشنواره بین‌المللی فیلم فجر این موضوع  یکی از سؤالات همیشه بی‌پاسخ دلسوزان فرهنگی و انقلابی ایران اسلامی بوده است که چرا هیچ‌گاه نباید این جشنواره را در راستای خواستگاه انقلاب اسلامی ایران عمل کند؛ اما نکته‌ای که در این بین همگی به آن اعتقاددارند حقیقت جشنواره فیلم فجر و قدرت جهت‌دهی فکری آن به نسل جوان است که نمی‌توان آن را کتمان کرد.

اثر گذاری رسانه و سینما در سبک زندگی مردم و همچنین فشل بودن جشنواره فیلم فجر موجب شد تا دلسوزان انقلاب باهدف هدایت واقعی سینما به مسیر اصلی خود و اثر گزاری بر اذهان عمومی و تببین حقایق نپرداخته شده جشنواره بین الملی فیلم مقاومت را به پا دارند.

جشنواره بین الملی مقاومت که ابتکاری هوشمندانه از سوی دلسوزان انقلاب بود فرصتی مناسب و ویژه را مهیا کرده تا بتوان دهه فجر واقعی انقلاب اسلامی ایران در حوزه فرهنگ و هنر را احیا کرد به عبارت بهتر می‌توان گفت جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت فرزند خلف و صالح انقلاب اسلامی ایران محسوب می‌شود که با قد علم کردن مقابل جشنواره فیلم فجر لرزه را بر اندام سینماگران وارداتی انداخته است. این جشنواره را باید عصاره اندیشه و فرهنگ اسلامی دانست که این بار نه در خلاف جهت آرمان‌های  انقلاب بلکه با رویکرد مقاومت فرهنگی و در جهت خواستگاه اصیل انقلاب که هیچ‌گاه  در جشنواره بین الملی  فیلم فجر مشاهده نشده است اقدامی عملی صورت گرفته است.

به واقع جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت به مثابه سرمایه ملی به هنرمند دغدغه مند امکان تولید می‌دهد و هنرمند باورمند نیز با اراده‌ای استوار در به تصویر کشیدن رشادت‌های ملی و اسلامی حقیقت انقلاب اسلامی ایران را به جهانیان معرفی می‌کند نگرانی که در ارتباط با این جشنواره مطرح است نوع چالش‌های پیش رو و هجمه‌های وارده به این جشنواره انقلابی است از این جهت هر کدام از ما باید خود را موظف به رشد و اعتلای این جشنواره بدانیم و از مخاطب تا تولیدکننده و از مسئولین تا غیرمسئول همگی باید بر اساس برنامه‌ای خاص و مدون در جهت حفظ ارزش‌های فرهنگی جبهه مقاومت تلاش کنیم تا بار دیگر حرکتی فرهنگی در چهارچوب جریان روشنفکری استحاله نشود.

باید دانست فراز و نشیب‌های پیش روی این جشنواره صرفاً با مقاومت عملی و همچنین مدیریت صحیح ایمن خواهد شد و همان‌گونه که نام‌گذاری این جشنواره با کلمه مقاومت زینت گرفته است باید در بطن و تمام ارکان این  جشنواره رویکرد مقاومت حاکم باشد که در این صورت می‌توان با  مدیریت صحیح فجر واقعی فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی ایران را رقم زد   و در ابعاد منطقه‌ای و جهانی آن را تبدیل به یک امپراتوری فرهنگی کرد. به عبارت بهتر جشنواره بین الملی مقاومت به نوعی احیای مجدد آرمان‌های اصیل انقلاب است که این بار در حوزه تصویر و رسانه عیان شده تا شاید بتوان با غلبه بر انواع هجمه‌های فرهنگی  نظام اسلامی را برای قرن‌ها واکسینه کرد.

هیچ‌گاه نباید فراموش کرد در عصری که جشنواره‌های سینمایی داخلی و جهانی بر متن مناسبات سرمایه‌داری قرن بیستمی، با سرشت جهان گیر و در عطش بازارهای تازه و گوناگون  پدید آمده‌اند جشنواره بین‌المللی مقاومت که با آمیزه‌ای از جشن آفرینش انقلابی در حال حرکت است مسیر سختی را در پیش دارد این جشنواره برای پیروزی نهایی و غلبه فرهنگی در ابعاد داخلی و جهانی  بر بازار مکاره سینمای توسعه  باید قیام کند و با هجمه به سینمای وارداتی به عنوان نهادی مدنی و سرمایه‌داری  تا مغز استخوان آنان نفوذ کرده و مناسبات سرمایه‌داری فرهنگی را تارو مار کند. سینمای مقاومت در صورتی موفق خواهد شد که در خدمت اسلام باشد و باید خطاب خویش را به فطرت الهی معطوف کند و با اعتلا بخشیدن به هویت انسان مسلمان ایرانی، فرهنگ انقلاب را به جایگاه اصلی خوش بازگرداند.