به گزارش خبرنگار حوزه سینما و تلویزیون «خبرگزاری دانشجو»، این روزها جشنواره فیلم کودک و نوجوان در شهر اصفهان در حال برگزاری است. جشنوارهای که سینماگران مختلف را گرد هم آورده تا محلی باشد برای عرضه محصولات این ژانر مهم سینمایی. اما سوال بزرگی که مطرح میشود این است که با وجود رکود سینمای کودک در ایران برگزاری جشنواره کودک و نوجوان چه توجیهی دارد؟
در سالهای اخیر سینمای کودک در ایران عملا از چرخه خارج شده و به جز موارد معدود در سال هیچ خبری از فیلمهای کودک و نوجوان نیست. مگر این که چند سال یک بار ایرج طهماسب و حمید جبلی با "کلاه قرمزی" و مرضیه برومند با "شهر موشها" به پرده نقرهای برگردند و در حکم یک تنفس مصنوعی! جانی دوباره و البته موقت به این سینمای نحیف و لاجان بدهند و بعد از آنها هم دوباره روز از نو و روزی از نو.
در حالت عادی در سینمای ایران خبری از فیلمهای کودک و نوجوان نیست و اگر هم فیلمی با این مضمون ساخته شود عمدتا فیلمهایی "درباره کودکان" هستند و مسایل کودکان را از دید بزرگسالان به تصویر میکشند بدون اینکه مستقیم و بلا واسطه با کودک ارتباط برقرار کنند و دنیای کودکی را نشانه بگیرند.
سال گذشته از میان 59 فیلم اکران شده تنها دو فیلم سینمایی با مضمون کودک و نوجوان اکران شدند. یکی از این فیلمها "تنهای تنهای تنها"ی احسان عبدیپور بود که سرگذشت یک پسر بچه جنوبی را روایت میکرد. این فیلم با وجود این که در ژانر کودک و نوجوان قرار میگرفت و فیلمی فانتزی بود به دلیل مضمون سیاسی و هستهای که داشت بیشتر مورد توجه بزرگسالان قرار گرفت و بیشتر از کودکان و نوجوانان، بزرگسالان و اهالی سینما و سیاست از آن استقبال کردند. تنهای تنهای تنها از میان 59 فیلم اکران شده سال گذشته رتبه سی و ششم را در فروش به دست آورد.
فیلم دیگر کودک که سال گذشته اکران شد "عملیات مهد کودک" ساخته فرزاد اژدری بود. این فیلم جزو فیلمهایی قرار میگرفت که "برای کودک" ساخته شده بود و از این رو مدارس و مهدهای کودک را تشویق کرد که تماشای آن را در لیست اردوهای تفریحی دانشآموزان خود قرار دهند. با این وجود، عملیات مهد کودک هم فروش چندان خوبی نداشت و از میان 59 فیلم اکران شده سال گذشته رتبه چهل و یکم را در فروش کسب کرد.
یکی از دلایلی که برای برگزاری جشنواره کودک و نوجوان مطرح میشود این است که این جشنواره به سینماگران انگیزه خواهد داد در زمینه سینمای کودک فعالیت کنند زیرا آنها میدانند که فیلمهایشان در جشنواره دیده خواهد شد. اما مسالهای که وجود دارد این است که فیلمهای حاضر در این جشنوارهها عمدتا فیلمهای ضعیفی هستند که اکثر آنها حتی فرصت اکران عمومی نیز پیدا نمیکنند و تنها در چارچوب این جشنوارهها محصور میمانند بدون این که بتوانند به مخاطب عرضه شوند. علاوه بر این، دیده شده که عرضه شدن این فیلمها نیز استقبال مخاطب را در پی ندارد.
از سوی دیگر، برگزاری این جشنواره در سالهای اخیر هیچ کمکی به سینمای کودک نکرده و بیشتر شبیه یک "شو" است که هر ساله تکرار میشود تا سینماگران را برای مدتی در یک شهر خوش آب و هوا گرد هم آورد و بیلان کاری مدیران سینمایی نیز محسوب شود اما خروجی این جشنواره آن چیزی نیست که از این همه بریز و بپاشها و رفتوآمدها بتوان انتظار داشت.
به نظر میرسد سازمان سینمایی و موسسههای دستاندرکار در حوزه سینما به جای برگزاری نمایشهای فرمالیته ابتدا باید چارهای جدی برای سینمای کودک بیندیشند و موانع موجود برای فعالیت سینماگران در این عرصه از بودجه تخصیص یافته به فیلمها گرفته تا نظارت بر پخش و اکران صحیح آنها را برطرف کنند تا سینماگران انگیزه کافی برای فعالیت در این عرصه را داشته باشند.
باید به این نکته توجه داشت که مانع اصلی رکود سینمای کودک به تفکر مدیران سینما برمیگردد که آن طور که باید و شاید به این سینما بها نمیدهند و جز سخنرانیهای زیبا و فرمالیته در باب اهمیت سینمای کودک، ارزش چندانی برای این ژانر قائل نیستند. اگر این مانع در ذهن مدیران سینما اصلاح شود در آینده – همانند دهه شصت که بهار سینمای کودک بود - شاهد جان گرفتن فیلمهای کودک روی پرده نقرهای سینماها و استقبال مردم از آنها خواهیم بود نه نمایش محدود فیلمهای ضعیف و متوسط در محدوده بسته جشنوارهها.