به گزارش گروه دانشگاه "خبرگزاری دانشجو"، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل پیرامون نتایج مذاکرات بیانیهای صادر کرد.
متن این بیانیه به شرح ذیل است:
"بالاخره پس از یکسال و اندی مذاکرات تیم دیپلماسی کشورمان با هدایت محمدجواد ظریف و پایان مهلت توافقنامهای که سوم آذر ۹۲ در ژنو به امضا رسید، بنا شد این توافقنامه همچنان تا اول تیر ماه سال آتی مبنای پرونده هستهای کشورمان باشد.
در این باره نکتههایی قابل گفتن است که اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور به صورت خلاصه خطاب به ملت عزتمند ایران عرض میکند. لازم به یادآوری است که ذکر این نکات به معنای نادیده گرفتن زحمات دولت در به سرانجام رساندن پرونده هستهای کشورمان نیست.
فارغ از اینکه دولت چنین راهبردی داشته یا نداشته اما در هر صورت فضای اجتماعی کشور حاکی از آن است که دولت تمام مسیرها برای حل مسائل کشور را به حل مسئله هستهای گره زده است. این مسئله به خصوص در عرصه اقتصاد بیشتر به چشم میخورد.
از سویی بازار سهام و بورس، بازار مسکن، بازار خوراک و پوشاک و ارز و سکه و به طور کلی کسب و کار مردم، معلق پرونده هستهای شده است؛ این را میشود از انتظار مردم برای تصمیم گیریهای اقتصادیشان تا سوم آذر به خوبی دریافت و از سویی نیز دولت فعالیت جدی و موثر در حوزه اقتصادی انجام نداده است تا جائیکه به نظر میرسد حتی بهبود برخی شاخصها در حوزه اقتصادی نیز ناشی از جو روانی تغییر دولت بوده است و نه صرف انجام عملیات اقتصادی دولت.
بدین ترتیب، درست یا نادرست، چشمها به فرجام پرونده هستای دوخته شده و تمدید مذاکرات تا ۷ ماه آینده نه تنها کمکی به حل این مسئله نخواهد کرد بلکه این وضعیت را تشدید نیز میکند.
از طولانی شدن مذاکرات هستهای و اعمال فشار و تحریمهای گوناگون به جمهوری اسلامی میتوان نتیجه گرفت که در طول این سالها متاسفانه تمرکزی بر استحکام دورنی و پیشرفت درون زا نداشتهایم. در حالی که اگر بر اقتصاد بدون نفت تکیه میکردیم و تکیه به توان داخلی مینهادیم کشورهای غربی و آمریکا نمیتوانستند اینگونه بر کشور اعمال فشار داشته باشند؛ هرچند که ماهیت نظام استکباری چنین است که دیگران را نوکر و وابسته خود میپسندد و حتی اگر مسئله هستهای نیز نبود، دستاویز دیگری را برای اعمال فشار مطرح میساختند با این حال کشور باید با اتکای به دانشگاهیان و جوانان به سمت استقلال همه جانبه گام بردارد.
تمدید مذاکرات پس از ۳ آذر و تا ۷ ماه سرنوشت نامعلوم، حاوی یک پیام برای جریان مشتاق رابطه با آمریکا است چرا که در طی بیش از یک سال گذشته، نرمش همه جانبهای از سوی دولتمردان انجام شده است که تاکنون سابقه نداشته است. ما با رئیس جمهور آمریکا تلفنی گفتوگو کردیم که بیسابقه بود؛ ما رئیس جمهور آمریکا را مودب و باهوش خوانیدیم که تاکنون بیسابقه بود؛ ما در مذاکرات تا میتوانستیم لبخند زدیم و ملاطفت به خرج دادیم که تاکنون بیسابقه بود؛ ما در مذاکرات به صورت دوجانبه و چندباره مستقیما با طرف آمریکایی گفتوگو کردیم که تاکنون بیسابقه بود؛ ما در کوتاه آمدن در راستای جلب رضایت آمریکا و اعتمادسازیشان (!) ظرفیت غنی سازی و بازرسی از مراکز هستهایمان را آنطور که آنها خواستند، پذیرفتیم که تاکنون بیسابقه بود؛ ما در داخل نیز شعار مرگ بر آمریکا را تخطئه کردیم که تاکنون بیسابقه بود و بماند که در مقابل این لبخندها به دی انای ایرانیان هم توهین شد و ما مکار و حرامزاده خطاب شدیم! با این حال هنوز طرف مقابل سخن از بیاعتمادی میزند و در مقابل این پرسش که شما در قبال رفتارهای اعتمادساز ایران چه میکنید؟ میگوید ما به تعلیق برخی از تحریمها فکر میکنیم!
اکنون یک سوال مطرح است که آیا جریان مشتاق به آمریکا، باز هم مشتاق است؟
از سویی اکنون گره مذاکرات تا جائی است که حتی کشورهای ۱+۵ نیز آنطور که وزیر خارجه روسیه و فرانسه اظهار داشتهاند، مدعیاند که نمیتوانند جلوی زیاده خواهی آمریکا را بگیرند و این در حالی است که فرانسه، خود یکی از کشورهایی بود که همواره کارشکن مذاکرات تلقی میشد.
تمدید صرف مذاکرات را شاید نتوان دستاوردی مطلوب تلقی کرد چرا که شرایط در صنعت هستهای همچنان شرایط ماقبل ۳ آذر است و در حالی که تلقی این بود که پس از ۳ آذر همه تحریمها لغو خواهد شد اما تنها به آزادسازی جزء ناچیزی از داراییهای کشورمان رسیدهایم. نتیجه حاصله تا اینجای مذاکرات برابر با «تمدید تحریمها»؛ «گستاخی بیش از پیش آمریکاییها» و «کند شدن پیشرفت هستهای» بوده است که هر سه ملاکهایی از یک توافق به نسبت بد هستهای است نه یک توافق خوب!
اگرچه بر طبق رفتار آمریکاییها در سالیان گذشته این امر برای ما مسجل بود که اگر شرایط برای یک توافق خوب نیز محیا بود آمریکاییها تلاش میکردند تا مذاکرات را طولانیتر بکنند؛ چرا که هدف آنها از مذاکرات در درجه اول کندتر کردن سرعت پیشرفت ایران اسلامی است و در درجه ثانی مسئولان را از توجه به نیروی داخل مغفول نماید که هر دو راهبرد یک نتیجه خواهد داشت و آن از بین رفتن استقلال و ایجاد وابستگی! پس امیدواریم مسئولان به غیرقابل اعتماد بودن آمریکا ایمان پیدا کرده باشند و چشمها را به ظرفیتهای داخلی بگردانند."