به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، سال 1393 در حالی سپری شد که نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران در جای جای سرزمین پهناورمان با تلخ و شیرینهایی رو به رو شدند.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی بمناسبت آغاز سال ۱۳۹۳ هجری شمسی، با تبریک سال نو و نوروز به همه ی هم میهنان و ایرانیان عزیز در سراسر جهان بخصوص خانواده های معظم شهدا و ایثارگران و مجاهدان راه اسلام و ایران، سال جدید را سال «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری کردند.
و هر ساله با انتخاب شعار سال تمامی دستگاه ها و مسئولین گام های اساسی و مهم خود را جهت تحقق شعار انتخاب شده به کار می گیرند.
اما شاید تلخ ترین رخداد سیاسی در سال 93 فوت چهره های مختلف سیاسی از جناح های مختلف بود که فوت آیت الله مهدوی کنی بعد از چندین ماه بیماری، جامعه سیاسی را دچار تاثر شدید کرد.
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ظهر 14 خرداد ماه 93 پس از بازگشت از مراسم ارتحال حضرت امام خمینی(ره)دچار حمله قلبی شد و در بیمارستانی در تهران بستری شد.
آخرین تصاویر آیتالله مهدوی کنی در مراسم ارتحال امام(ره)
به دنبال بستری شدن آیتالله مهدوی کنی، وزیر بهداشت به کادر پزشکی دستور اکید داد که برای بهبودی رئیس مجلس خبرگان رهبری تلاشهای لازم صورت بگیرد.
پس از انتقال آیتالله مهدوی کنی به بیمارستان بهمن تهران عملیات احیا برای ایشان شروع شد البته به دنبال نارسایی قلبی بسیار پیشرفته، اثرات دارویی منجر به بیهوشی رئیس مجلس خبرگان رهبری شد.
به گفته "فضلالله صفی"، پزشک معالج آیتالله مهدویکنی ایشان پس از تشنجی که داشتند آسیب جدی مغزی دیده بودند؛ این آسیب از فاصلهای که برای انتقال تا بیمارستان بود ایجاد شده بود.
وی همچنین گفته بود که خیلی به بازگشت ایشان خوشبین نیستم چون علائم بیمار نشان میدهد که آسیب جدی بوده و واقع بینانه این است که احتمال بازگشت زیاد نیست.
در شب هشتمین روز از بستری شدن ایشان پروفسور سمیعی (یکی از برجستهترین متخصصان مغز و اعصاب) به دعوت تیم پزشکی به بالین آیتاله مهدوی کنی رفت؛ وی روند درمانی تیم پزشکی را تایید کرد، اما طبق گفته دکتر صفی پزشک معالج ایشان نظر پروفسور سمیعی نیز همین بود که وضعیت آیتالله مهدوی کنی خیلی امیدوارکننده نیست.
آیتالله مهدوی کنی پس از حدود دو ماه از بستری شدن در بیمارستان بهمن، در 20 مردادماه به بیمارستان شهید رجایی انتقال داده شد، همچنین تیم پزشکی ایشان به سرپرستی "فضلالله صفی" در تیرماه تغییر یافت و "علی اکبر ولایتی" سرپرستی آن را برعهده گرفت.
با این حال و با تلاش زیاد تیم پزشکی بیمارستانهای بهمن و رجایی آیتالله مهدوی کنی، سرانجام در 29 مهرماه 93، آیت الله مهدوی کنی پس از گذراندن دوره بیماری در بیمارستان دار فانی را وداع گفت.
طی مدت بستری شدن آیت الله مهدوی کنی مقامات و مسئولان کشوری و لشکری با حضور در بیمارستان بهمن از آیتالله مهدوی کنی عیادت کرده و از نزدیک در جریان وضعیت جسمانی وی قرار گرفتند.
حضرت آیتالله خامنهای (دامة برکاته) رهبرمعظم انقلاب، حجتالاسلام والمسلمین دکتر روحانی، حجت الاسلام و المسلین محمد محمدی گلپایگانی رییس دفتر مقام معظم رهبری، محمد شریعتمداری معاون اجرایی رییس جمهوری، حسام الدین آشنا مشاور رییس جمهوری در امور فرهنگی، آیت الله محسن کازرونی عضو مجلس خبرگان رهبری، آیت الله محمد علی تسخیری ، رضا فرجی دانا وزیر علوم ، تحقیقات و فناوری، جعفر توفیقی مشاور وزیر علوم، سردار احمدرضا رادان رییس مرکز مطالعات راهبردی ناجا و آیت الله باقری کنی برادر آیت الله مهدوی کنی از جمله مقاماتی هستند که از ابتدا بستری شدن آیت الله مهدوی کنی از ایشان عیادت کردند.
همچنین حجت الاسلام سید حسن خمینی نوه امام خمینی (ره)، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، علی اکبری ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بین المللی، حجت الاسلام محمدحسین ابوترابی فرد نایب رییس مجلس شورای اسلامی، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، آیت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، حجت الاسلام والمسلمین سید محمود علوی وزیر اطلاعات، عباس احمد آخوندی وزیر راه و شهرسازی، محمدرضا نقدی رییس بسیج مستضعفین کشور، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد علی شهیدی رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران، محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، حجت الاسلام والمسلمین حیدر مصلی وزیر سابق اطلاعات، سعید جلیلی نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی، علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی، آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری، علیرضا مرندی نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات، اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری و سید حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آیت الله صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه، غلامعلی حدادعادل، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، مجید انصاری معاون پارلمانی رییس جمهوری، آیتالله علمالهدی امام جمعه مشهد، حجتالاسلام پورمحمدی وزیر دادگستری، علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، سفیر عراق در ایران، حجتالاسلام رئیسی معاون اول قوه قضائیه، سید حسین هاشمی استاندار تهران، حجتالاسلام ابوالحسن نواب، رییس دانشگاه ادیان و مذاهب، احمد احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، علی باقری، آیتالله مقتدایی قائم مقام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، علی دارابی معاون سازمان صدا و سیما، محمدرضا عارف و حجت الاسلام محمد کاظم راشد یزدی، محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق کشور، احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر تهران، آیت آلله حسینی بوشهری، غلامرضا خواجه سروی استاد دانشگاه و سیاستمدار و آیتالله قربانعلی دری نجفآبادی عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری، "محمدرضا مخبر دزفولی" دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور، محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه، کامران دانشجو، سردار ساجدینیا، سعید جلیلی، سورنا ستاری، نمایندگان اهل سنت در مجلس، آیتالله صدیقی، جاسبی، عباسی(وزیر سابق ورزش)، میرتاجالدینی، محسنی اژهای، محصولی، آیتالله شبستری، آیتالله محسنی گرکانی، همسر رئیسجمهور(صاحبه روحانی) آیتالله موسوی جزایری، عباسی(سرپرست اسبق تعاون) سعیدیکیا، آیتالله نوری همدانی، سفیر فلسطین، سفیر قطر، آیتالله فاطمینیا، ایوبی، عفت مرعشی، علی یونسی، مرتضی طلایی، پرویز سروری، شهابالدین صدر، علی جنتی وزیر ارشاد، سعید اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت، آیتالله وحید خراسانی، آیتالله هاشمی رفسنجانی از دیگر مسئولانی هستند که از آیتالله مهدوی کنی عیادت کردند.
لازم به ذکر است؛ "رهبر معظم انقلاب" بار دیگر در دوم شهریور ماه با حضور در بیمارستان رجایی از رئیس مجلس خبرگان رهبری عیادت کرد.
این عالم بزرگوار از جملهی نخستین مبارزان راه دشوار انقلاب و از چهرههای اثرگذار و یاران صمیمی نظام جمهوری اسلامی و از وفاداران غیور و صادق امام بزرگوار بود و در همهی عرصههای مهم کشور در دوران انقلاب شجاعانه و با صراحت تمام نقشآفرینی کرد. از عضویت در شورای انقلاب و سپس تشکیل کمیتههای انقلاب در آغاز تأسیس نظام اسلامی تا تصدی وزارت کشور و سپس قبول نخست وزیری در یکی از سختترین دورانهای جمهوری اسلامی، و تا ورود در عرصهی تولید علم و تربیت جوانان صالح و تأسیس دانشگاه امام صادق(علیهالسلام) و تا امامت جمعه تهران و سرانجام ریاست مجلس خبرگان، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و هرگز ملاحظات شخصی و انگیزههای جناحی و قبیلهئی را به حیطهی فعالیتهای گسترده و اثرگذار خود راه نداد. این انسان بزرگ و پرهیزگار، همهی وزن وزین خود را در همهی حوادث این دهها سال در کفهی حق و حقیقت نهاد و در دفاع از راه و سیرهی انقلاب و نظام، کوتاهی نورزید.
پیکر "آیتالله مهدوی کنی" رئیس مجلس خبرگان رهبری صبح روز پنج شنبه 1 آبان ماه با حضور گسترده مردم تهران و مقامات سیاسی از مقابل دانشگاه تهران تشییع شد و بر دوش مردم و شاگردان ایشان و برخی مسئولین از جمله رییس مجلس شورای اسلامی، معاون اجرایی رییسجمهور و رییس سازمان بنیاد شهید در جوار مرقد آیتالله ملاعلی کنی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به خاک سپرده شد.
و اینگونه نظام سیاسی یکی از چهرههای وحدت بخش خود را در سال سپری شده از دست داد که به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی "این انسان بزرگ و پرهیزگار، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و همهی وزن وزین خود را در همهی حوادث این سالها در کفهی حق و حقیقت نهاد."
اما مهر ذرین تاریخ بر پیشانی سالها حوادث تلخ و شیرین را در کنار یکدیگر بر جا میگذارد.
نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی در پی حوادث اخیر فرانسه در تاریخ 2 بهمن ماه 1393 از جمله رخدادهای شیرین و ماندگاری در سال 93 شد.
در پی حوادث اخیر فرانسه و انتشار تصاویر توهین آمیز به مقدسات اسلامی در یک نشریه فرانسوی، و تشدید جریان ضد اسلامی و اسلام هراسی از سوی مقامات و رسانههای غربی، حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، نامه مهمی خطاب به جوانان در اروپا و امریکای شمالی مرقوم کردند.
این نامه به زبان انگلیسی منتشر شد و متن ترجمه فارسی آن به شرح زیر بود:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند
.
سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای
پس از انتشار نامه، تلاش فعالین رسانه و تک تک آحاد ملت در راستای نشر نامه معظم له از اقداماتی اساسی بود و این چنین پرونده شیرین ترین رخداد سیاسی سال ۹۳ به قلم و نگاه خبرگزاری دانشجو بسته شد.