به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، در نود و هفتمین برنامه از سلسله برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه 24 فروردین فیلم «ظرف غذا» به نویسندگی و کارگردانی ریتش باترا در تالار استاد ناصری خانه هنرمندان ایران به روی پرده رفت و در ادامه نشست نقد و بررسی آن با حضور شاپور عظیمی برگزار شد.
در ابتدای این نشست، شاپور عظیمی ضمن دفاع از سینمای جریان اصلیِ هند گفت: سوءتفاهمی بزرگ در مورد سینمای هند وجود دارد و شکل گرفتن چنین ذهنیتی ناشی از فیلمهای پخش شده در تلویزیون است. در حالیکه سینمای هند پیشرفت بسیاری داشته و متاسفانه فیلمهای پرفروش و گران آن در ایران به نمایش در نمیآید و جنس بنجل آن به ما میرسد. وی فیلم «ظرف غذا» را جزو سینمای اقلیت هند دانست و ادامه داد: شاید این فیلم را بتوان با فیلمهایی مقایسه کرد که در سینمای هنر و تجربه پخش میشود. به نظر من این فیلم مختصات سینمای هند را ندارد و به یک معنا هندی نیست. فیلم «ظرف غذا» میتواند در هر کجای جهان ساخته شود و صرفا مارک هندی دارد.
این منتقد سینمایی در ادامه به ویژگیهای سینمای مورد نظر خود اشاره کرد و گفت: من به جریان اصلی سینمای هند بهشدت اعتقاد دارم و آنرا تنها سینمای جهان میدانم که به وظیفه اصلی سینما یعنی قصهگویی عمل میکند. قرار نیست آنچه بر روی پرده سینما دیده میشود مابهازای بیرونی داشته باشد. فیلمهایی مثل فیلم «ظرف غذا» چیزی به مخاطب نمیدهند و او را با حال خوش از سالن به بیرون نمیفرستند. فیلمی موفق است که بتواند حال مخاطب را خوب کند. فیلمساز در پرداخت قصه این فیلم ناموفق بوده است و حتی انتخاب عرفان خان برای ایفای چنین نقشی انتخابی نادقیق است. قصه فیلم متوازن و یکدست نیست و در انتها نیز سوالات بسیاری را بیپاسخ میگذارد.
پس از آن کیوان کثیریان، مدیر سینماتک خانه هنرمندان ایران، با بیان اینکه قرار نبوده فیلمی از جریان اصلی هند را تماشا کنیم گفت: فیلم ظرف غذا جزو سینمای مستقل هند محسوب میشود و در سطح جهانی نیز مورد تقدیر قرار گرفته است. شاید نتوانیم برخی از مسائل که در فرهنگ کشور هند قابل درک است را با منطق خودمان قضاوت کنیم، اما به نظر میرسد که ایده مطرح شده در فیلم صرفا در کشور هند میتواند به وقوع بپیوندد. ضمن اینکه جواب بسیاری از سوالات در دل همین قصه داده شده است و شخصیتهای فرعی فیلم نیز نقش مهمی در پیشبرد فیلم بازی میکنند.
در ادامه شاپور اعتماد به توضیح بیشتر ایده خود پرداخت و گفت: به نظر میرسد تناقضاتی در فیلم وجود دارد و برخی از اقدامات شخصیتهای فیلم متضاد است. اگرچه تناقض جزئی از وجود آدم است اما حرکات بعضی از شخصیتها در این فیلم ناخواناست. وی ادامه داد: سینمای جریان اصلی هند به خیال و فریب و ناواقعیت متوسل میشود و وظیفه اصلی سینما یعنی قصهگویی را به بهترین شکل انجام میدهد. سینما به سیاست و واقعیت و آنچه بیرون از سالن سینما اتفاق میافتد ربطی ندارد. سینما کلاس درس نیست و قرار نیست چیزی به ما بیاموزد. وظیفهی سینما این است که به مخاطب دروغ بگوید. اینکه بگوئیم سینما باید به انسانها درس زندگی بدهد، حرفی توهینآمیز است. اگرچه ما بدبینی را معیار واقعبینی میگذاریم و خوشبینی را خلاف واقعیت میدانیم، اما سینمای جریان اصلی هند چنین دیدگاهی ندارد. به همین دلیل سرشار از موسیقی و آواز و رقص و خوشبینی افراطی است.
وی در پایان و در پاسخ به این سوال که طبق معیارهای شما بسیاری از ژانرهای سینما نباید ساخته شود گفت: هیچکس در خلا راجع به یک فیلم قضاوت نمیکند، بلکه همه بر اساس جهانبینی خود آنرا داوری میکنند. اما سینما هم معیار و محک خاص و تعاریف مشخص خود را دارد و در طول 100 سال دستور زبان خود را پیدا کرده است. من هم بر اساس همین معیارهاست که سینمای هند را قضاوت میکنم و به شخصه حاضر نیستم فیلمهای خشن و تیره و تاری را تماشا کنم که حال آدم را بد میکند.