فرق وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی با وزارت فرهنگ و هنر درچیست؟

به گزارش گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، دبير واحد فرهنگي اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل به مدیر کل محترم هنرهای تجسمی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی نامه ای نوشت که متن نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

جناب آقای ملانوروزی

 مدیر کل محترم هنرهای تجسمی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی

سلام علیکم

سال‌ها قبل در یکی از کتاب‌های دکتر شریعتی خاطره‌ای از ایشان می‌خواندم که شرح سخنرانیشان در دانشگاه مشهد بود ایشان در آن سخنرانی خطاب به مسئولان وقت وزارت فرهنگ و هنر گفته بودند؛ «کاش وزارت فرهنگ و هنری نبود که اگر نبود اوضاع فرهنگ کشور قطعا بهتر بود» و دیروز مصاحبه‌ای از جنابعالی خواندم که شامل توضیحاتتان در رابطه با انتقادات وارده بر بینال ونیز بود که گفته بودید: «اینجا اداره تجسمی هنر انقلاب که نیست». راست می‌گویید و ما به خاطر کلام صادقانه‏تان شما را می‌ستایم، حرف حقی را بیان کردید که مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در عمل بار‌ها به اثباتش رسانده‌اند، و جشنواره بینال هم یکی از مصادیق این مدعاست؛ این اولین بار نیست که در جشنواره‌ها و فستیوال‌ها و... کسانی نماینده افکار ارزش‌ها و فرهنگ مردم می‌شودند که هیچ قرابتی با ایران ما ندارند؛ حضور افرادی که ارزش‌های مردمان سرزمینم برایشان نه قابل احترام بوده نه قابل درک؛ اولین بار نیست که مهم‌ترین ارگان دولتی در عرصه فرهنگ؛ انقلابی نبودن خود را به اثبات می‌رساند.

اما اگر قرار است وضع بدین منوال باشد که بعد از گذشت قریب به چهار دهه از انقلاب اسلامی، انقلابی که ملتی برای وقوع و ثباتش از هیچ دریغ نکرده‌اند. هنوز داغ غربت انقلاب بر سینه فرزندان انقلاب تازه باشد و مدیران جمهوری اسلامی اعلام کنند که ارگان‌های دولتی این کشور که دستشان در جیب این ملت است درد انقلاب و فرهنگ و هنر اسلامی را ندارند. و در کمال رضایت افکار مشوشی را به نمایندگی از مردم ایران به جشنواره‌های بین المللی ارسال کنند. ما چرا آرزوی دکتر شریعتی را نداشته باشیم؛ اگر قرار است حمایت‌های معنوی مدیر کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای امثال شادی قدیریان و توکلیان باشد. ما چرا نگوییم که‌ای کاش نبودید که اگر نباشید حداقل بیت المال صرف استهزاء ارزش‌هایمان نخواهد شد. که اگر نباشید مردم جهان این فرصت را دارند که از مجرای واقعی تری به شناخت ایران اسلامی بپردازند. و مجبور نباشند زائیده افکار عده‌ای معدود را که از خود غربی‌ها غربیترند و متاسفانه مدیران دولتی ما با تفاسیری عجیب آنان را به نمایندگی از فرهنگ ایران اسلامی معرفی می‌کنند به عنوان واقعیت فعلی ایران بپذیرند.

بسیار جالب است فردی که باید مجری جهان بینی انقلاب اسلامی در حیطه مدیریتی خود باشد ساحت انقلاب را از بخش مدیریتی خود جدا کند و مدعی منتقدان عملکردش باشد که مگر اینجا اداره هنرهای تجسمی انقلاب است؛

جناب آقای مولانوروزی

 اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی هنر انقلاب نیست که بخش تحت مدیریت شما به عنوان تابعی از این کل مدعی است که می‌تواند هر کار به اصطلاح هنری را به عنوان نماینده هنر ایران معرفی کند و متولی هنر اتقلاب نیست؛ و اگر ضعفی در هنر دفاع مقدس هست دیگرانی باید بیایند، کارهای ارزشمند دفاع مقدس را بیابند و به شما معرفی کنند و شما برای خود وظیفه‌ای در احیاء و کشف و رشد استعدادهای فرهنگ و هنر انقلاب نمی‌بینید؛ فرق وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی با ورزات و فرهنگ و هنر در چیست؟ که دکتر شریعتی نبودش را آرزو می‌کرد.

والسلام علی من التبع الهدی

پریناز احمدپور

دبیر واحد فرهنگی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور