گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» "دولت معتقد است هر کس که بخواهد در چارچوب قانون نظراتش را مطرح کند، باید به آن احترام گذاشته شود"(1) این جدیدترین اظهارات سخنگوی دولت یازدهم در زمینه ی آزادی بیان و احترام به نظرات دیگران است. محمد باقر نوبخت که در نشست هفتگی سخنگوی دولت با اصحاب رسانه سخن می گفت، گریزی نیز به موضوع آزادی سخنرانی های سیاسی زده و از آنچه "حمایت دولت از سخنرانیهای قانونی" می خواند، خبر داد.
مسئله ی آزادی بیان در دولت یازدهم، از ابتدای آغاز به کار این دولت، از موضوعات مورد مناقشه و پر حرف و حدیث بوده است. جمله ی معروف روحانی در مناظرات انتخاباتی که خطاب به رقبایش اظهار داشت "من سرهنگ نیستم، من حقوق دان هستم" نشان دهنده ی حساب ویژه ای بود که تیم مشاوره دهنده به او بر مسئله ی آزادی بیان باز کرده و روحانی را واداشته بود تا از جایگاه یک منتقد وارد موضوع شده و خود را حامی آزادی بیان معرفی کند. اما در همان روزها برخی منتقدین با اشاره به سابقه ی روحانی و گرایش فکری و سیاسی اش، تلاش او برای ارائه ی چهره ای آزاد اندیش از خود را بیش از آن که برآمده از عمق اعتقادات وی بدانند، حربه ای برای به دست آوردن رای بیش تر معرفی می کردند.
آغاز به کار دولت یازدهم برگی دیگر از داستان شعارهای حمایت از آزادی بیان این دولت را ورق می زد. دولت روحانی نیز به سیاق دیگر دولت ها از همان ابتدا با برخوردهای انتقادی افراد و گروه های غیر هم فکرش روبرو شد. این جمع منتقدین با توجه به رای حداقلی و شکننده ی او در انتخابات ریاست جمهوری سال 92، طیفی وسیعی از صاحب نظران را در بر می گرفت. برخی عملکردهای دولت یازدهم نیز سبب می شد تا روز به روز بر حجم انتقادات افزوده شده و دولت را در معرض پاسخ گویی قرار دهد.
برخورد دولتمردان و در راس آن ها رئیس دولت با این انتقادات اما؛ غیر منتظره بود. فرار به جلو، اتهام زنی و توهین، حربه ی روحانی و برخی همکارانش در دولت برای رهایی از بار سنگین انتقادات بود. منتقدان دولت با انگ هایی از قبیل: بی سواد، بی شناسنامه، تازه به دوران رسیده، ترسو، بزدل، تخریب گر، حامیان افراط، دروغ گو، عقب مانده، فاسد، عصر حجری، اقلیت تندرو، بیکار، متوهم، دین ناشناس، هوچی باز، کاسبان تحریم و ده ها مورد مشابه، هدف حملات رئیس و سایر مسئولان دولت یازدهم قرار گرفتند و کار به جایی رسید که رئیس دولت منتقدانش را به جهنم حواله داد.
لغو و یا عدم صدور مجوز سخنرانی برای منتقدان دولت در دانشگاه ها از دیگر اقدامات دولت بود که در تضاد با شعارهای حمایت از آزادی بیان آن قرار می گرفت. 16 آذر سال گذشته و همزمان با روز دانشجو، رئیس دولت و برخی مسئولین کشوری و استانی، با حضور در جمع هایی که دانشجویی خوانده می شدند، به ایراد سخنرانی پرداختند. اگر چه گزینشی بودن ورود دانشجویان به سالن سخنرانی و جلوگیری از نطق تشکل های منتقد دولت در این مراسم ها، در کنار عدم صدور مجوز سخنرانی برای برخی منتقدین دولت در این روز، سبب شد تا عده ای این روز را «روز دولت» بنامند نه روز دانشجو. مدیران منتصب دولت یازدهم در این روز از سخنرانی چهرهایی نظیر حسین شریعتمداری در دانشگاه امیرکبیر، حجت الاسلام محمود نبویان در دانشگاه آزاد اراک، حجت الاسلام میرتاج الدینی در دانشگاه تبریز و علی رضا زاکانی و مهرداد بذرپاش در دانشگاه آزاد بجنورد ممانعت به عمل آوردند.
موارد بالا صرفا مشتی بود نمونه ی خروار از شیوه ی برخورد دولت یازدهم با مسئله ی آزادی بیان منتقدینش و اگر مجال بیشتری می بود می شد به برخورد حذفی با رسانه های منتقد در این دولت نیز گریزی زد. اما از آنجایی که این مسئله خود حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است، فعلا آن را می گذاریم و می گذریم.
با این تفاسیر به نظر می رسد برخورد دولت با منتقدین و ایجاد محدودیت برای آن ها اعم از چهره ها و نشریات منتقد، به امری سیستماتیک در این دولت بدل شده و تا جایی پیش رفته که حتی صدای برخی حامیان دولت را نیز درآورده است. به عنوان مثال علی مطهری از نمایندگان حامی دولت در مجلس شورای اسلامی، بهمن ماه گذشته و در در سیزدهمین کنگره حزب مردم سالاری نگرانی خود از تحدید آزادی بیان در دولت جدید را این چنین بیان می دارد: "فضای آزادی بیان در دولت جدید کمتر شده است"(2)
این شرایط ناخواسته انسان را به این باور می رساند که شعارهای دهان پرکن مسئولین دولتی درخصوص حمایت از آزادی بیان بیش از آنکه سخنانی از سر اعتقاد باشد، تلاشی است برای سرپوش گذاشتن بر فضای بسته ی ایجاد شده در دو سال گذشته. با این وجود اگر ادعای سخنگوی دولت درمورد احترام به نظراتی که در چارچوب قانون مطرح می شود، از روی صداقت بوده باشد باید امیدوار بود که مشی دولت در برخورد با منتقدین در 2 سال باقی مانده از عمر دولت یازدهم اصلاح شده و منتقدین با دیده ی احترام نگریسته شوند نه به عنوان بیسوادانی بی شناسنامه که باید به جهنم بروند. اگر چه نوبخت در ادامه ی اظهاراتش با بیان اینکه "اصلاحطلبان ... میتوانند در چارچوب قانون از این فرصت استفاده کنند دولت اقدامات نیروهای خودسر را تقبیح می کند و در صورت لزوم، مواردی از این دست را پیگیری می کند"(3) تاحدودی چشم انداز مورد نظر خود از جریانی که دولت به اظهار نظرشان احترام می گذارد را روشن می کند. اما به هر صورت همانگونه که نوبخت اظهار می دارد "اعتبار دولت به قانونمداری و ظرفیت دولت برای شنیدن صدای مخالفان است"(4) و شاید بهتر این باشد که دولتی ها به جای صرف انرژی برای بیان شعارهای دفاع از آزادی بیان، به ایجاد ظرفیت و تحمل سخن مخالف، در خود بپردازند.
منابع
از اول می دونستیم اینجوربه حیف که بیشتر مردم ظاهر بین اند..... !
4 سال نابودگری بعدش 100 سال سازندگی میخواد تا برسونه به همین جایی که هستیم تازه کلی دیگه جون کندن می خواهد تا بشه پیشرفت!
باید جلوی تخریب را همراه با روشنگری گرفت
از اول انقلاب تا به حال کدوم دولتی اونقدر از خودش ضعف نشون داد و نمیتونم نمیشه راه انداخت که بالاخره رهبری، ملت رو به کمکش فرستادن؟ همون ملتی که توهم زدن، اقلیت اند و از عصر حجر اومدن وهنوز براشون شناسنامه صادر نشده.
بچرخ تا بچرخیم.
تو اوج هوشیاری اند!!!!
حتما تو دکتر سلام نشون بدید
در ضمن به قول شما اون روشن فکر هایی(روشن فکر نما ) که در دوران احمدی نژاد به زندان رفتن یا حبس خانگی شدند به این علت بود که می خواستند رای و نظر خودشون را بر اکثریت غالب کنند و دست به هر کاری زدند به جز حرف و تعامل وقتی می ریزند توی خیابان و به عزاداران امام حسین هم رحم نمی کنند حتی اعلام برائت هم از کسانی که این اعمال را انجام می دهند نمی کنند می خوای رهاشون کنند که هر کاری می خواهند بکنند؟؟؟؟