به گزارش گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» ، ۱۳۶۴ نفر از دانشآموختگان و دانشجویان بورسیه عضو گروه خادمین نظام در نامهای به محمد فرهادی وزیر علوم سوالاتی را از وی درباره مساله بورسیهها مطرح کردند.
در این نامه خطاب به وزیر علوم آمده است:
جناب آقای وزیر بر کسی پوشیده نیست که حضرتعالی سکاندار یکی از ستونهای ترقی نظام اسلامی و نظامی متشکل از نخبگان و فرهیختگان ایران عزیز اسلامی میباشید که به فرموده امام راحل (ره) اصلاح کشور در گرو اصلاح آن است و خدای ناکرده انحراف در آن خسران عظیمی به بار میآورد. اما باید خدمت شما و همچنین ملت شریف ایران عرض کنیم که متاسفانه بسیاری از مدیران سیاست گذار وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در یک سال اخیر، به جای پرداختن به مسائل بنیادی در حوزه آموزش عالی، مشغول ایجاد «توهم فساد» و ایجاد «بحران در افکار عمومی» ازطریق تبلیغات رسانهای هستند. تعدد مصاحبهها و جهت گیریهای مدیران این وزارتخانه در این زمینه بالاخص «داستان بورسیهها»، با یک جستجوی ساده اینترنتی قابل رویت است.
مسئله بورسیهها که در ابتدا توسط یکی از معاونین وزیر مطرح شد، به فاصله اندکی به تیتر اول رسانههای نزدیک به اصلاحات تبدیل شد و با یک مدیریت رسانهای خاص و مشکوک به افکار عمومی جامعه تزریق شد. در نهایت وزارت علوم پس از یک سال بحران سازی جعلی و فضاسازیهای گسترده و تخریب طیف گستردهای از سرمایههای انسانی کشور، ضمن تشکیل یک کمیته خلق الساعه غیرقانونی، غیر موجه، طی بیانیهای بیش از دو هزار (۲۰۰۰) نفر از دانشجویان بورسیه را به مجازاتهایی مانند لغو بورس و پرداخت هزینه تحصیل محکوم کرد. در این میان هنوز برای چرایی عدم ورود دستگاهها و محاکم قضایی به پرونده سیاسی بورسیهها وهمچنین عدم تمکین وزارت علوم از مصوبه کمیسیون اصل نود، پاسخی دریافت نشده است.
بررسی پرونده بورسیهها توسط وزارت علوم و طرح آن توسط برخی جریانهای مشکوک، علی رغم مبارزه با فساد و عدالت گستری، با چندین شبهه اساسی و سؤال بنیادی روبروست که نیت گردانندگان آن را افشا میکند.
همزمان با رفت و آمد این روزهای وزیر علوم جهت پاسخ به سوالات نمایندگان در مجلس، دانشآموختگان و دانشجویان بورسیه سوالات بی پاسخ خود را از عملکرد وزارت علوم در دوران شکوفایی تدبیر و امید در کشورعزیزمان ایران، از وزیر علوم می پرسند. امید است به حداقل چند سوال پاسخ داده شود.
۱. چرا دولت تدبیر و امید موضوع بورسیه را از مسیر فنی و علمی خود خارج و آن را تبدیل به یک موضوع سیاسی نمود؟
استیضاح از وزیر علوم به خاطر مصون ماندن آموزش عالی کشور از اقدامات افراطی صورت گرفت. استیضاح وزیر علوم به دلیل سوءمدیریت و مدیریت شدن ایشان توسط دیگران بود. کاهش رشد علمی در کشور، کنار گذاشته شدن افراد نخبه و به کارگیری افراد معلوم الحال و عاشق فتنه، آقای وزیر را استیضاح نمود. دلایلی که باعث استیضاح وزیر علوم شده است هیچ ارتباطی با موضوع بورسیه مورد ادعای این وزارتخانه نداشت. چرا اعلام و طرح موضوع بورسیه توسط وزارت علوم نگه داشته و در زمان استیضاح وزیر مطرح شد. چرا پیش از طرح مسئله استیضاح ادعای این تخلفات رسانهای نشد و از موضوع بورسیه به عنوان ابزاری برای فشار و چانه زنی با مجلس استفاده گردید؟
دولت تدبیر و امید با مشغول داشتن اذهان جامعه در طول این یک سال و اندی، با منحرف نمودن افکار از وعدههای صد روزه و غافل نمودن ایشان از سایر عملکردهای مشابه وزارت علوم در سایر بخشهای دیگر، چه منفعتی را حاصل نظام و مردم ایران نموده است؟
۲. پشت پرده انتشار لیستهای بورسیه و بازی با آبروی چندصد نفر از دانشجویان بورسیه چه بود؟ چرا با فرد خاطی علی غرالی برخورد نشد؟
چرا در اوج فضا سازی رسانهای بر علیه دانش آموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه، به صورت فلهای لیست اسامی چند صد نفر از دانشجویان بورسیه در فضای مجازی منتشر و طرح اتهام زنی ادامه داده می شود. این اسامی از چه مسیری به دست علی غزالی رسید و از طریق کدام مدیری در وزارت علوم مجوز انتشار داده شد. سوال این است که آیا با حمایت وزارت علوم این امر به وقوع پیوست که در این صورت باید این وزارت خانه پاسخگو باشد. اگر هم این گونه نبود چرا هیچ برخورد جدی و موثری با علی غزالی، رابطان و حامیان او در وزارتخانه انجام نگرفت.
۳. چرا موضوعات داخلی وزارت علوم، تا این حد رسانهای شد و در صد اخبار روزنامهها و خبرگزاریها قرار گرفت؟
در دولت تدبیر و امید در شرایطی که بسیاری از مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور علی رغم حق مردم به آگاهی از این مسائل، در سکوت رسانهای رخ میدهد؛ چرا مساله بورسیه توسط دولت، وزارت علوم و رسانههای وابسته به آن تا این حد و به صورت افراطی و جهت دار رسانهای شد. آیا همانند مسائل یارانهها، قیمت بنزین، پرونده هستهای، پرونده کرسنت و بسیاری دیگر از موارد سکوت رسانهای بهتر نبود؟
۴. آیا متن «قانون اعزام دانشجو به خارج از کشور ۲۵/ ۰۱ /۶۴ » و « آئین نامه اعطای بورس تحصیلی و اعزام دانشجویان به خارج از کشور مصوب ۱۲/۱۲/۶۸" را خود مطالعه نموده اید و یا تنها تفسیر آن را به گوش شما رساندهاند؟
در فصل دوم آن مربوط به-امتحان اعزام و نحوه گزینش به منظور انتخاب داوطلب، مشخصاً ذکر شده است که صلاحیت داوطلب بر اساس "آزمون علمی" تعیین شود. آیا مصاحبه شفاهی آزمون علمی به حساب نمیآید؟ اگر چنین نیست چرا در آزمون دکتری سال ۹۴ میزان تاثیر مصاحبه شفاهی را به ۷۰% آزمون تغییر دادید.
در کجای این قانون و آیین نامه شرط معدل ذکر شده است که شما در رسانه ملی و در منظر قضاوت میلیونها نفر از وجود شرط معدل در آن صحبت نمودید؟
۵. آیا اطلاع دارید بسیاری از مدیران فعلی وزارت علوم در ردههای بالای این وزارتخانه، خود دانشآموخته بورسیه هستند؟ از شرایط و نحوه پذیرش بورس ایشان اطلاع دارید؟ آیا از پذیرشهای بیآزمون و حتی بدون ارزیابی علمی دوران اصلاحات خبر دارید؟
بسیاری از آقایانی که هم اکنون مدیر در وزارت هستند حتی در هیچ آزمونی هم شرکت نکردهاند ولی بورسیه و به خارج اعزام شده اند، برخی از مدیران فعلی وزارت علوم که در ردههای بالای این وزارتخانه مسئولیت دارند پاسخ دهند که خودشان چگونه بورسیه شدهاند و آیا طرح بورسیههای غیرقانونی فرار به جلوی مدیران وزارت علوم است.
۶. چرا پیش از اثبات جرم، از عنوان "بورسیه غیر قانونی" استفاده شد؟
وزارت علوم و مشتاقان فتنه در آن، موضوع بورسیه را با عنوان ۳۷۰۰ بورسیه غیر قانونی کلید زده و اذهان مردم را همسو با پرونده فساد ۳۰۰۰ میلیاردی نمودند. ایشان از این موضوع با التهاب ویژه ای به عنوان فساد علمی بزرگی نام برده و با اتهام زنی به دانشآموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه، آنها را رانت خوار، قانون شکن، آقازاده، بی سواد و ... خطاب کردند. در کدام محکمه قانونی پیش از طرح موضوع و بررسی آن، این چنین ساختار شکنانه و با بی قانونی برخورد میشود. چه کسی باور میکند که مسیر گذرانده شده توسط وزارت علوم خیرخواهانه و صادقانه بوده است.
۷. چرا وزارت علوم، در صورت اطمینان از تخلف، پروندهها را به محاکم قضایی و دیوان عدالت اداری ارجاع نداد و خود برای آنها محکمه و دادگاه تشکیل داد؟
امروز وزارت علوم در پرونده بورسیه بازیگر تمام نقش این داستان است. به عنوان شاکی پرونده را باز نموده، خود بررسی کرده است، رای داده و در فرایندی نمایشی تجدید نظر نموده و پیش از ابلاغ و اعلام آن، احکام را اجرا نموده است. خود شاکی و خود قاضی و خود مجری و خود حاکم است. ما خون دل خود را به که باز گوییم.
۸. کمیته تعیین مصادیق بورسیه بر اساس کدام بخش از قوانین سال ۶۸ و ۶۴ تشکیل گردید. انتخاب افراد و اختیارات این کمیته بر چه اساس و در چهارچوب کدام قانون انجام گرفته است.
این کمیته بدون حضور و نظر اعضای کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی که مدتها روی این پرونده تحقیق و تفحص کرده بودند، تشکیل شد و مصوبات قانونی شورای مرکزی بورس دولت سابق را که بالاترین مرجع اعطای بورس در کشور است، نقض نمود. سوال این است که "کمیته تعیین مصادیق بورسیه" بر اساس کدام بخش از قوانین و آیین نامه ها تشکیل شده است. سوال این است که آقایان پورمختار، غلامی، سالاری، دواتگری و کنزی –همگی در جایگاه حقیقی نه حقوقی خود عضو بودند- بر اساس چه معیار و شاخصی در این کمیته تعیین شدند. سوال این است که اختیارات فراقانونی و عملکرد غیر قانونی این کمیته، آیا صرفاً با تایید شورای مرکزی بورس دولت تدبیر موجه میشود؟ اگر این میشود چرا آن نمی شود؟
۹. چرا فقط پرونده بورسیههای دولتهای نهم و دهم مورد بررسی قرار گرفت و هیچ پروندهای در دولتهای ماقبل بررسی نشد؟
موضوع بورسیههای بی ضابطه در دولتهای قبل از دولت نهم، موضوعی است که همه مطلعین وزارت علوم به آن اذعان دارند. اگر شما اطلاع ندارید از کسانی بپرسید که در دولت اصلاحات از این بورسها استفاده کردند و امروز از زاویه داران و معاندان نظام و انقلاب هستند. از کسانی بپرسید که حتی به کشور برنگشتند. از مدیرانی که همزمان با بورس مسئولیتهای کلیدی داشتند بپرسید.
۱۰. آیا جناب آقای پورمختار از اعضای کمیته تعیین مصادیق نبودهاند.
فارغ از جایگاه حقوقی جناب آقای پورمختار، ایشان عضو حقیقی کمیته مصادیق بوده اند. چرا امروز به نظر ایشان مبنی بر قانونی بودن بورسیه دانشجویان محلی از اعراب گذاشته نمی شود.
۱۱. چرا در کمیته تشخیص مصادیق تجدید نظر بورسیهها نمایندگان کمیسیون آموزش حق رای نداشته و پروندهها در اختیار ایشان قرار نگرفته است. چرا شما برای نمایندگان کمیسیون آموزش، آقایان صابری، زارعی و نبویان حکم نزده و به عضویت این کمیته ساختگی در نیاوردید، چرا ایشان حق رای نداشتند و اگر جایگاه ایشان نظارتی بوده است چرا بیش از نیمی از پرونده ها به اذعان ایشان در اختیار قرار نگرفته است؟
۱۲. چرا نظر کمیته ۵ نفره کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس مورد توجه قرار نگرفت؟
۱۳. بر اساس کدام مبنای قانونی کمیته بدوی رسیدگی به بورسیه و کمیته تجدید نظر با افراد یکسانی تشکیل شده است. در کدام مرجع رسیدگی کمیته بدوی و تجدید نظر یکسان میباشند.در کمیته به اصطلاح تجدیدنظر قرار شد با حفظ ترکیب کمیته بدوی، سه نفر هم به این کمیته اضافه شوند. آقایان تقی خانی، احمدی لاشکی و نصیری قیداری که در کمیته قبل به عنوان ناظر و سخنگو بود. در کدام مرجع قانونی و دادگاه رسیدگی قضات و کارشناسان آن در مراحل مختلف شکایت و تجدید نظر یکسان هستند؟ آیا این نقض قانون نیست؟
۱۴. جایگاه کمیته تخصصی مصوبه ۶۳۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر تنها مرجع رسیدگی به شکایات و اعتراضات دانشجویان از معقوله علمی کجا قرار دارد. چرا شما حکم کمیته تجدید نظر خود را حکم نهایی تلقی کرده و دانشگاه ها را ملزم به برخورد سخت با دانشجویان مظلوم نمودهاید؟
۱۵. در صورتی که بر اساس ادعای وزارت علوم تدبیر و امید، تخلفی در گذشته رخ داده است چرا تا کنون هیچ دعوی علیه مسئولین وقت وزارت انجام نگرفته است. چرا دانشجویان بورسیه محاکمه و محکوم شده اند. آیا این اقدام قانونی است؟ هدف از این اقدام چیست؟
اگر جایی اقدامی صورت گرفته که در چارچوب قانون نیست، هیچ اشکالی به محصلین وارد نیست و این تخلف مربوط به وزارت علوم یا مسئولان اجرایی قانون بوده است. بر این اساس، محصلین مقصر نبوده و این شورای مرکزی بورس و وزارت علوم سابق هستند که باید پاسخگو باشند.
۱۶. سازمان بازرسی کل کشور در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۹۴ ادعای معاون شما درباره بورسیهها را کذب اعلام نمود. چرا پس از اطلاعیه سازمان بازرسی از دانشجویان بورسیه عذر خواهی نکردید؟آقای نصیری قیداری و مشتاقان غیرقانونی سازی پرونده بورسیه در وزارت علوم طی سخنانی گفته بودند که سازمان بازرسی کل کشور موضوع بورسیهها را غیرقانونی تشخیص داده و این وزارتخانه را موظف به بررسی این موضوع کرده است. این سازمان در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۹۴علام میدارد هنوز گزارشی در خصوص بورسیهها به دستگاههای اجرایی ارسال نکرده است و ادعای آقای نصیری قیداری کذب و سازمان بازرسی کل کشور هیچ گزارشی به وزارت علوم ارسال نکرده است. چرا با این دروغ گویی بزرگ زیردستانتان برخورد نکردید. چرا از دانشجویان عذرخواهی نکردید؟
۱۷. آیا شما هم شنیدهاید که این روزها دیوان محاسبات کشور نیز ادعای دوستانتان را تکذیب کرده است؟
وزارت علوم تدبیر و امید در دولت راستگویان، از جمله بهانههایی که برای موجه کردن فعالیتهای غیر قانونی خود از ابتدای پرونده سازی برای بورسیهها استفاده نموده؛ اعلام وجود گزارش ها و پیگیری های نهادهای نظارتی از جمله دیوان محاسبات کشور و سازمان بازرسی کل کشور بوده است. این روزها سخن از تکذیب دیوان محاسبات به گوش میرسد. پس این اقدامات غیر قانونی وزارت علوم را با چه حربهای موجه جلوه خواهید داد و به کدام سازمان و نهاد متوسل خواهید شد؟
۱۸. چرا وزارت علوم از رأی قانونی کمیسیون اصل نود تمکین نمیکند؟
۱۹. سازمان امور دانشجویان در دولت تدبیر و امید تا چه حد اختیارات دارد؟
در حالی که سازمان امور دانشجویان، اختیارات خود را جهت تصویب مصوبات جدید مثل شرایط اختصاص اعلام شده برای بورس سال ۹۳، تغییر شرایط پذیرش بدون آزمون و تغییر در شرایط آزمون دکتری قانونی میداند، چرا همین اختیارات را از مسئولین و دولت قبلی عملاً سلب کرده و مصوبات آنها را در زمان خودشان، غیرقانونی اعلام میکند؟
بنا به اعلام نظر آقای نصیری قیداری، کمیته تشخیص مصادیق براساس ضوابطی که شورای مرکزی بورس تعیین کرده بود دارای اختیار بوده و با تنفیذ وزیر که این ضوابط را تایید کرده بود این کمیته تشخیص مصادیق را انجام می داد. یعنی نظر این کمیته بعد از تصویب شورای مرکزی بورس به لحاظ حقوقی نافذ بود. چرا در شرایطی که دکتر دانشجو تمام اقدامات شورای مرکزی بورس وقت را مورد تایید قرار داده است، اقدامات شورای بورس در دولتهای نهم و دهم به لحاظ حقوقی برای دولت تدبیر و امید نافذ نیست؟
۲۰. آیا برخورد با دانشآموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه قانونی و اخلاقی بوده است؟ مجازاتهای اعمال شده بر ضد دانشجویان بورسیه، مصرع کدامین قانون است؟
وزارت علوم باید هر کسی را که غیرقانونی بورسیه شده و خلاف کرده را اخراج کند. چرا بعد از کلی کار سیاسی و تبلیغات، موضوع را با عنوان یک لطف وزارت در حق دانشجویان و امکان ادامه تحصیل ایشان با هزینه شخصی خلط مبحث نمودند. اگر بورسیه این دانشجویان قانونی بوده چرا آنها را اینگونه کیفر دادهاند و اگر غیرقانونی بوده، چرا به آنها امکان ادامه تحصیل دادهاند؟ اقدامات غیرقانونی در اعلام مجازاتهای ابداعی در سطح گستردهای تضییع حقوق افراد و خانوادههای ایثارگران و دانشگاهها را فراهم کرده که خسارت ناشی از آن جبران ناپذیر است.
۲۱. چرا بدون بررسی رزومه و فعالیتهای علمی و پژوهشی دانشجویان به ایشان اتهام بیسوادی زده شده است. آیا میدانید بسیاری از دانشجویانی که شما بورسیه ایشان را لغو کردهاید از ممتازان دانشگاه خود بوده و هستند؟
۲۲. آیا در وزارت علوم افرادی دارای اختیاراتی فوق اختیار شما هستند؟
۲۳. آیا اطلاعات بورسیه به طور دقیق و کامل در اختیار شما قرار میگیرد؟
۲۴. آیا اطلاع دارید هنوز بسیاری از دانشگاهها اقدام به ابلاغ کتبی احکام به دانشجویان و حتی اعلام شفاهی ننمودهاند، در حالی که پروفایل آموزشی بسته، از انتخاب واحد، شرکت در آزمون پایان ترم و جامع و دفاع از طرح پیشنهادی رساله ایشان ممانعت شده است.
در ادامه مسئولان سازمان امور دانشجویان و اداره کل امور بورس که خود بیش از همه از غیرقانونی بودن این تصمیمات مطلع بودند، شروع به نامهنگاریهای "محرمانه" با دانشگاهها کردند و از آنها خواستند تا احکام لغو بورس و سایر مجازات در کمیته غیرقانونی را بهصورت شفاهی به دانشجویان ابلاغ کنند.
از طرف دیگر، برای ایجاد فشار روحی و روانی بیشتر بر دانشجویان بورسیه و شاهد و ایثارگر، دانشگاهها پرتال آموزشی آنان را بسته و از ثبتنام، شرکت در امتحانات، برگزاری آزمون جامع، دفاع و... دانشجویان جلوگیری کردند؛ این نوع برخوردها با دانشجویان مظلوم بورسیه در محیط دانشگاه، مصیبتی بزرگ و غیر قابل باور است.
تعدادی از دانشگاهها از بکارگیری دانش آموختگان مظلوم بورسیه برغم داشتن سوابق علمی و عمومی بالا جلوگیری کرده و متاسفانه علاوه براین، قرارداد و احکام پیمانی دانش آموختگان مظلوم بورسیه که دارای سوابق تدریس برجسته ای هستند را تمدید نکرده و ظالمانه آنها را تحت فشار قرارداده است. چرا در تعدادی از دانشگاهها به دانشجویان مظلوم بورسیه مجازات شده، احکام کتبی قابل استناد ابلاغ نشد و همه احکام به صورت شفاهی و محرمانه ابلاغ شد؟
۲۵. حاصل عمر، آبرو و آخرت خود را با چه معاوضه میکنید؟
باتلاق پرونده بورسیهها ساخته شده چند نفر از فتنهگران خارج از وزارت و معاون فتنه انگیز در وزارت، بیش از یک سال است که وزارت علوم، اذهان مردم و به ویژه جامعه دانشگاهی را درگیر و موجب ایجاد خسارات روحی، معنوی،علمی و اجتماعی زیادی به دانشآموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه شده است.
آقای وزیر باید از شما پرسید که در شرایط فعلی، آیا مسئولیت قانونی و شرعی این همه مشغله سیاسی و دور کردن وزارت علوم از رسالت اصلی خود را به عهده میگیرید؟ آیا عواقب دنیوی و اخروی این همه ظلم و جفایی که به دانشآموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه می رود را به عهده میگیرید؟ آیا با سکوت خود و حرکت غیر قانونی بر وفق افراد معلوم الحال فتنه گر اجازه شراکت در این همه دروغ گویی و فرافکنی را بخود میدهید. آیا گذشته خود را که در راه مجاهدت و تلاش برای این نظام صرف نموده، آبروی اندوخته امروز و آخرت فردای خود را با کرسی وزارت علوم تدبیر و امید معاوضه می کنید؟
والعاقبه للمتقین
در انتها به عرض میرسد داستان سیاسی بورسیهها که در شمای کلی و عمومی یک برنامهریزی گسترده برای حذف جناح نخبه و مومن در دانشگاهها ارزیابی میشود، همچنان یکی از حاشیههای بی پایان وزارت علوم است و بعید به نظر میرسد که اطرافیان شما، قوه مدیریت این جریان تا انتها را داشته باشند و از سوی دیگر جریان متعهد و انقلابی نظام نیز همانطور که تا به امروز دیده اید این موضوع را یک جدال حق و باطل می داند و از پیگیری و استقامت بر حق خود کوتاه نخواهند آمد.
آیا تلاشی که در راه حذف اساتید متعهد صورت گرفت است، اگر در جهت برنامهریزی برای رشد علمی کشور مصروف میشد، هم اکنون نظام علمی کشور، وضعیت بهتری نمیداشت؟
۲۱ خردادماه ۱۳۹۴
شورای هماهنگی دانشآموختگان و دانشجویان بورسیه گروه خادمین نظام
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است