به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ از آغاز انقلاب اسلامی ایران دشمنی های غرب با آن نیزآغاز شد و در قالب های تنوعی به منصه ظهور رسید که به عنوان نمونه می توان به تحریم اقتصادی و سیاسی ، جنگ تحمیلی ، ترور مردم و مسئولان و حتی علمای دین اشاره کرد. غرب در این راه از ابزارهای گوناگونی برای اعمال دشمنی خود با انقلاب اسلامی استفاده کرده که ازجمله آن ها بهره گیری از گروه های تروریستی در انجام اقدامات جنایتکارانه شان علیه ملت ایران بوده است.
طی این سال ها بیش از هفده هزارنفر ازمردم بیگناه ما فقط توسط یکی از این گروه های تروریستی یعنی «مجاهدین خلق» یا همان منافقین قربانی ترور شده اند.کسانی که در دوران سیاه پهلوی، شعار مبارزه برای آزادی خلق سر می دادند با پیروزی انقلاب به مبارزه با این دستاورد بزرگ ملت پرداختند و در این راه از هیچ اقدام جنایت آلودی فروگذارنکردند.
انفجار دفتر نخست وزیری ، فاجعه هفتم تیر ، ترور بزرگانی چون شهدای محراب ، شهید مطهری ، و نخبگان نظامی کشور مانند سپهبد قرنی و شهید صیاد شیرازی و خیانت به ملت و پیوستن به صدام معدوم در زمان جنگ عراق علیه ایران؛ تنها نمونه هایی از اقدامات گروهک تروریستی منافقین علیه انقلاب اسلامی است که با پشتیبانی تمام عیار غرب صورت پذیرفته است.
امروز تقریبا تمامی گروه های تروریستی که علیه مردم ایران فعالیت می کنند در کشورهای غربی نماینده دارند و این مساله بارها برای خود کشورهای میزبان مسئله ساز بوده است. برای نمونه می توان به قضیه قتل عبدالرحمن قاسملو رییس حزب دموکرات کردستان عراق در 22 تیر 1368 در وین اتریش و یا جنجال میکونوس اشاره کرد که طی یک نزاع فرقه ای در 17 سپتامبر 1992، در رستوران میکونوس برلین عده ای از سران کرد کشته شدند. البته کشورهای اروپایی که دوست نداشتند به دردسرساز بودن تروریست های مقیم کشورشان و تسویه حسابهای گروهی آنان اعتراف کنند، در هردو مورد ایران را متهم کرده و ماجرا به تنش در روابط سیاسی ایران و اروپا منجر گردید.
چند سال پیش بود که اتحادیه اروپا گروهک تروریستی منافقین را از لیست گروه های تروریستی خود خارج کرد. بدیهی بود که خروج گروهی جنایت پیشه آن هم با سابقه ی سیاه گروهک منافقین از لیست تروریست ها، اعتراض جمهوری اسلامی را به همراه داشت. مساله پناه دادن به این گروه ها برای خود غربی ها نیز همواره به عنوان یک مشکل مطرح بوده است. برای مثال بحث انتقال منافقین از کمپ اشرف به مکانی دیگر یکی از معضلات غربی ها در سال های اخیر بود چرا که ملت ایران و عراق دیگر تحمل نظاره قاتلان وحشی فرزندان خود در کنار خانه هایشان را نداشتند و فشار افکار عمومی باعث شد این کمپ عملا تعطیل شود.
پس از اینکه گروهک های تروریستی سال ها در کشورهای اروپایی فعالیت کرده و به طرح ریزی عملیات ترور در ایران پرداختند، آمریکا نیز چندی پیش در راستای اقدامات خصمانه همیشگی خود علیه نظام جمهوری اسلامی، دفتر نمایندگی منافقین را در این کشور افتتاح کرد. این درحالی بود که تنها چندی قبل از آن یک ضدانقلاب فراری ایرانی که به استرالیا پناهنده شده بود در این کشور اقدام به گروگانگیری کرده و تعدادی از شهروندان این کشور را به قتل رساند.
اما اوج اقدامات وقیحانه غربی ها را باید در راه اندازی و پشتیبانی گروه های تکفیری از جمله داعش در منطقه جستجو کرد. هنوز خاطره روزهایی که اعضای داعش در خیابان های پاریس و لندن آزادانه جولان داده و از افراد برای عضویت در داعش و جهاد با به اصطلاح کفار در عراق و سوریه دعوت به عمل می آوردند از ذهن جهانیان پاک نشده است. خود اروپاییها معترفند که تعداد بسیاری از اتباع آنان هم اکنون در قالب داعش در عراق و سوریه مشغول جنگ هستند و البته آن چه که آنان را نگران کرده است بحث احتمال بازگشت این تروریست ها به کشورهایشان است. زیرا این تروریست ها اکنون هم سرخورده از عدم توفیق در خاورمیانه هستند و هم آموزش دیده و البته متحد باهم و این خود خطر بزرگی برای غرب است که با دستان خود آنان ایجاد شده است.
سابقه رفتارغرب نشان داده که هیچ گاه حاضر به پذیرش اشتباهات خود نخواهد شد چرا که این اشتباهات ریشه در مبانی جهان بینی غربی دارد که اومانیسم بر آن حاکم است. غربی ها همان کسانی هستند که خود را داعیه دار حقوق بشر در جهان دانسته و بر لزوم تبعیت همگان از قوانین حقوق بشری تدوین شده توسط ایشان، تاکید می کنند و در عین حال از بزرگترین گروه های تروریستی جهان همواره پشتیبانی می کنند. شاید زمان آن رسیده باشد که کشورهای غربی به این سوال پاسخ دهد که مبنای تعریف مفاهیم مهمی چون حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و عدالت چیست؟ چرا دفاع فلسطینیان از خود دربرابر وحشی گری های بی پایان صهیونیست ها تروریسم خوانده می شود ولی اشغال گری صهیونیست ها حق دفاع از خود؟ مبارزه جمهوری اسلامی با تروریستهایی مانند پژاک و مجاهدین خلق، خلاف رفتار انسانی است ولی بیش از سی سال جنایت این گروه ها علیه ملت ایران و دیگر ملت های منطقه تلاش برای دستیابی به آزادی؟
چرا از یک طرف از جمهوری اسلامی ایران برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر در منطقه تقدیر می شود و از طرف دیگر به علت اعدام چند قاچاقچی بین المللی مواد مخدر ایران به تقض حقوق بشر متهم می گردد. مبارزه دولت و ملت سوریه با داعش ، چرا اقدام علیه امنیت بین المللی و جنایات این گروه ها تلاش برای نجات ملت سوریه نامیده می شود؟
بد نیست در روزهایی که یادآور جنایت های متعدد آمریکا و گروههای تروریستی هم پیمان او علیه مردم ایران است قدری به این بیندیشیم که آیا حقوق بشر غربی تعریفی عام دارد و واقعا برای همه بشر است یا این که مزایای آن مختص غربی ها و فشارش سهم ملت های مستقل؟ شاید بد نباشد که با نام گذاری هفته ی اول تیرماه هر سال به نام هفته ی حقوق بشر آمریکایی، هر سال به خود یادآوری کنیم که ره آورد حقوق بشری که بر پایه ی طمع و منافع جهانخواران نوشته شده باشد، چیزی جز کشتار انسان های بیگناه، حمایت از تروریست ها و اعطای مدال به جنایتکاران نیست.