به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» فیلم سینمایی "دوران عاشقی" چهارشنبه شب 14 مرداد در تالار سوره حوزه هنری گذشته با حضور "علیرضا رئیسیان" به عنوان کارگردان، "فرهاد اصلانی" بازیگر، "مهسا محبعلی" نویسنده و با حضور "سینا کلهر" مدیر دفتر فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس به عنوان کارشناس مسائل خانواده در سالن "سوره مهر" حوزه هنری برگزار شد.
ابوالفضل اقبالی مجری کارشناس برنامه در ابتدای این نشست نقد و بررسی در سخنانی گفت: در نشست های سینما انقلاب درنظر داریم اینجا به موضوع اثر بپردازیم و به بهانه پرداختن به این موضوع به تحلیل کلان تر مسئله ای که کارگردان به آن اشاره کرده بپردازیم.
مجری برنامه ادامه داد: آقای رئیسیان مقداری از منظر نگاه خود مسئله ای را که به آن پرداخته اند و درک کرده بودند و به خاطر پرداخن به آن مسئله دوربین به دست گرفتند و اثری را تولید کردند روایت کلان و اجتماعی خود را ابتدا برای ما تبیین کنند. در حقیقت قصد داریم روایت کلان تر کارگردان را لداینم.
*فیلم دوران عاشقی درمورد فقدان عشق و آسیب های آن برای خانواده و جامعه است
علیرضا رئیسیان در سخنان ابتدایی خود گفت: تیتراژ فیلم با صدای خوب آقای اصلانی است که در آن می گوید "دور عاشقی گذشت و نوبت ماست، هرکسی پنج روز نوبت اوست". موضوعات و محورهای این فیلم درمورد فقدان عشق است. بنابر این فیلم ایجاد بحران می کند. این بحران در شخص، نهاد خانواده و اجتماع و سپس در سطح کلان نشان داده می شود.
سپس مهسا محبعلی نویسنده فیلمنامه دوران عاشقی در ادامه نشست در سخنانی گفت: همانگونه که آقای رئیسیان فرمودند باید عرض کنم که محور فیلمنامه در مورد زوال عشق است. در حقیقت به این موضوع می پردازیم که زوال عشق چه بحران هایی را در درون خانواده ایجاد می کند. در این بین خانواده به عنوان هسته اولیه جامعه چه آسیبی می بیند.
*فقدان عشق باعث بحران در جامعه میشود
وی افزود: بحران و زوال عشق موجب ایجاد بحرانی در جامعه می شود و در فیلم می بینیم که نقش آقای اصلانی در فیلم به نوعی بیانگر فقدان و زوال عشق است. اگر بخواهیم این بحران را نادیده بگیریم به نوعی به خود و جامعه دروغ گفته ایم. ما در این فیلم سعی کردیم یک جور نقد و به زیر سوال بردن شیوه ازدواج و مشکلاتی که این قرارداد اجتماعی در جامعه آن هم در فقدان عشق ایجاد می کند بپردازیم.
*دوران عاشقی مخاطب را در تناقض و تنگنا قرار میدهد و به بحران دعوت می کند.
در ادامه این نشست نقد و بررسی سینا کلهر مدیر دفتر فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس به عنوان کارشناس مسائل خانواده در سخنانی گفت: علت اینکه در این نشست حاضر شدم این موضوع بود که مدتی است که به دلیل بحرانی که همه ما در حوزه خانواده با آن آشنایی داریم پدید آمده و حد آن چقدر است. اگر از همه آمارها یک میانگین بگیریم همین آمار از هر 6 ازدواج یک طلاق نیز ما را نگران می کند. این نگرانی موجب شده بود این سوال را از خود بپرسم که چرا افراد اینگونه رفتار می کنند و اینقدر راحت همه چیز را به هم می ریزند؟ و خیلی راحت از مهمترین اتفاق زندگی خود صرفه نظر می کنند. یک جواب دادند و آن جواب علت حضور من در این نشست نقد و بررسی است.
کلهر خاطرنشان کرد: جواب هم این بود که افراد بر اساس دانش روزمره خود و دانشی که از زندگی خود دارند و آن را از فیلم ها، سریال ها و رمان ها بدست می آورند و بر آن اساس هم رفتار می کنند. یکی دو ماه دنبال این موضوع بودم تا این دانش را پیدا کنم. به نکات جالبی برخوردم. یکی از این موارد این بود که خیلی ها نسبت به هم خیانت می کنند. سپس به دنبال این موضوع رفتم که در واقعیت و در دنیای واقعی هم همینقدر افراد نسبت به هم خیانت می کنند؟ اما به این نتیجه رسیدم که چیزی که در واقعیت می بینم نسبت به تصورات من خیلی متفاوت است.
این کارشناس مسائل خانواده یادآور شد: فیلم به من می گوید مراقب باش ولی درست همان لحظه به من می گوید ببین نمی توانی مراقب باشی ! این فیلم من را در یک تناقض و تنگنایی قرار می دهد و به یک بحران دعوت می کند. در حقیقت راه حلی هم که به من می دهد بحرانی ترین وضعیت است. من واقعا نمی دانم مشکل نقشی که آقای اصلانی بازی می کند چه چیزی است. من اثری را دیدم که بحران و زوال عشق را در آن ندیدم.
کلهر تصریح کرد: این جسارتی که کارگردان از خود نشان داده و با چنین بحرانی درگیر شده است را واقعا ستایش می کنم. اما وقتی آدم وارد یک موقعیت بحرانی می شویم همان لحظه هم سقوط خود را آغاز می کند. در حقیقت آدم نمی تواند از آن بحران خارج شود. به عبارتی بهتر ان جمله ای که قصد بیان ان را داشتم این بود که فیلم بحرانی را به من نشان می دهد و من را در آن بحران قوطه ور می کند.
ابوالفضل اقبالی کارشناس ارشد مطالعات زنان در سخنانی گفت: معتقد هستم که امروز یک فیلم شریف و سنگینی را دیدم. فیلمی که مبتذل نبود و برای خود وزن، احترام و شخصیتی را به همراه داشت. از این جهت من از کارگردان و عوامل فیلم تشکر می کنم.
من مخاطب از این اثر این را فهمیدم که حتی اگر مردی در فضای خانوادگی خود با یک فضای نامطلوب از سوی همسر خود روبرو شود زنی دارد که زن زندگی نیست و زن جامعه است. در حقیقت چیزی که از لیلا حاتمی در این فیلم می بینیم زنی است که شوهر او با دستپخت مادر او چاق شده، هر وقت بچه او به مادر رسیده او کار داشته، خانه او بهم ریخته است و . . . کدهای فراوانی که در فیلم می توانیم آنها را ببینیم که نشان می دهد این زن فردی نیست که بتواند در خانه محیطی گرمی برای همسر خود باشد.
اقبالی اضافه کرد: حالا اگر مرد با این فضا روبرو شود و ازدواج مجددی کند و صیغه نامه کاملا قانونی و شرعی داشته باشد باز هم مرد خیانت کرده است. حتی در فیلم هم می بینیم که خود مرد هم معترف می باشد که خیانت کرده است. سوال من این است که کارگردان بر اساس کدام منظر و رویکرد به این نتیجه رسیده که این عمل مرد خیانت است؟
*من کارگردان هیچ قضاوتی در فیلم نکرده ام
علیرضا رئیسیان کارگردان این فیلم در ادامه برنامه در سخنانی گفت: اساسا جمله ای که "شهاب حسینی" در فیلم بیان می کند نظر خود او است و نه نظر فیلم ساز برای اینکه فیلم ساز کدهای دیگری دارد که این موضوع را رد می کند.زیرا حرکت شهاب حسینی در فیلم خلاف قانون نیست زیرا همه مسائل قانونی و شرعی را رعایت کرده است. اما عرف اجتماعی از دید برخی ها این هست که او خیانت کرده است. ولی این اقدام از نظر من خیانت نیست. نکته دیگر اینکه اگر کسی در مورد موضوع خیانت فیلم بسازد. آن وقت اشکال این کار او چیست؟ این موضوع در فیلم یک موقعیت اجتماعی و دراماتیک است. این موقعیت دراماتیک ابعاد و شخصیت های مختلفی دارد.
این کارگردان ادامه داد: شما به عنوان مجری اشاره کردید که من در فیلم به نوعی قضاوت کردم. این درحالی است که من اصلا هیچ قضاوتی نکردم. کجای فیلم من قضاوت کردم؟ حتی من در این فیلم اقدام به دادن راه حل خاصی هم نکرده ام. اتفاقا من کاملا در ساخت فیلم بی طرف بودم. در فیلم هر شخصیت شرایط و داستان خود را می گوید و مخاطب در هر مقطعی حق را به زن و یا شوهر او می دهد.
رئیسیان خاطرنشان کرد: در فیلم می بینیم که در هر منظری حق با هرکدام از 3 بازیگر اصلی فیلم است. از طرف دیگر هم هر 3 شخصیت اشتباهاتی را هم مرتکب شده اند. هم زن که از وظایف عاشقانه به عنوان همسر غفلت کرده و هم میترا که وقتی فهمیده همسر لیلا حاتمی متاهل است و این رابطه را ادامه داده و هم شهاب حسینی در نقش همسر لیلا حاتمی که در این وضعیت خود را قرار داده است.
وی اضافه کرد: اصلا دیدگاه شما را در مورد این فیلم قبول ندارم. زیرا دوران عاشقی اصلا اینگونه ساخته نشده و اینگونه نباید به آن نگاه کرد که شما یک قضاوتی داری و ان را بر روی فیلم قرار می دهی. این درحالی است که فیلم را باید به عنوان یک فیلم ببینیم..
*وقتی عشق از بین برود، همه گونه خطایی اتفاق می افتد.
وی افزود: من در این فیلم درباره ازدواج مجدد قضاوت نکردم. من می گویم وقتی عشق از بین می رود همه گونه خطایی اتفاق می افتد. هم در سیاست، هم در اقتصاد، هم در اجتماع، هم در علوم انسانی و هم در متافیزیک شاهد این خطا هستیم و خواهیم بود. اگر این موضوع از نظر شما غلط است بگویید تا من پاسخ های آن را بیان کنم.
ابوالفضل اقبالی مجری برنامه خطاب به مهسا محبعلی نویسنده فیلمنامه گفت: به نظر شما این اثر که در مورد زوال و فقدان عشق است آیا دارای رویکری زنانه نسبت به عشق نیست؟ آیا عشقی که در این اثر به تصویر کشیده شده عشقی نیست که فقط نزد خانم ها شرافت دارد و از ان طرف آقایان عشق را به عنوان بهانه ای برای دستیابی به سایر مقاصد خود بهره می برند است؟
مهسا محبعلی نویسنده فیلمنامه در ادامه این نشست در پاسخ به سوال مجری گفت: یونگ در مقاله خود در زمان بروز و رواج مدرنیته در اروپا تحلیل جالبی می کند و می گوید که عشق زمانی که مرد به عنوان کارگر و کارمند زندگی روزمره ای نداشت که تمام ذهن او را اشغال کند بخصوص در طبقه اشراف، مردها فراقت بیشتری داشتند برای اینکه فضای عاشقانه ای شکل بگیرد. در حقیقت می بینیم که تمام رمانس های دنیا هم در این دوره نوشته شده است.
وی افزود: اما بعد از ورود به دوره صنعتی و مردن مرد به عنوان تامین کننده مالی خانواده برای او درگیریها و مسئولیت هایی ایجاد می شود که همه اینها موجب می شود از عشق فاصله بگیرد. ولی زن به دلیل عشق و علاقه مادرانه خود و اینکه هنوز وارد درگیری های اجتماعی و بیرون از خانه نشده هنوز در نوستالاژی آن دوره رمانس باقی مانده اند و هنوز که هنوزه در حال جستجو به دنبال عشق هستند.
* کار هنرمند این است که فقط این بحران را نشان بدهد
محبعلی خاطرنشان کرد: در فیلم "دوران عاشقی" این زن و شخصیت "لیلا حاتمی" است که به دلیل شخصیت و موقعیت اجتماعی و کار و مقدم دانستن کار و حرفه خود بر عشق باتوجه به اینکه با تعهدات خود در چارچوب خانواده عمل کردند و خانواده کاملا پابرجاست ولی از نظر حسی بیشتر به سمت حرفه خود انرژی گذاشته است. برای همین دلیل هم هست که شخصیت شهاب حسینی در فقدان عشق می رود و زن دیگری را صیغه می کند.
وی اضافه کرد: در این فیلم هدف این است که بگوییم قضاوتی نمی شود کرد و همه حق دارند. در حقیقت یک اثر هنری خوب دقیقا این است که به این نقطه برسد. کار جامعه شناس ها و پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی تحقیق و پژوهش و پیدا کردن راه برون رفت از این بحران است ولی کار هنرمند این است که فقط این بحران را نشان بدهد. مخاطب اگر می رود فیلم را می بیند و سپس با بحران از سالن خارج می شود نشان دهنده این است که فیلم موفق بوده است. زیرا علامت سوال بزرگی در ذهن شما ایجاد کرده و این هدف یک اثر هنری است.
این نویسنده تصریح کرد: هدف اثر هنری این نیست که پیام اجتماعی بدهد، نصیحت کند و قضاوت کند بلکه هدف اثر هنری این است که مخاطب را در موقعیت بحران قرار بدهد و موجب حرکت این بحران در ذهن مخاطب شود تا مخاطب با ان بحران سالن سینما را ترک کند. در این اساس این اتفاق برای این فیلم هم رخ داده است. اما باید بدانیم که هیچکدام از این افراد نه معصوم هستند و نه مقصر می باشند. زیرا همه آنها قربانی موقعیت های اجتماعی هستند و شرایطی به آنها تحمیل شده که همه آنها حق دارند.
در ادامه برنامه ابوالفضل اقبالی مجری برنامه خطاب به فرهاد اصلانی این سوال را مطرح کرد که آیا اساس بازیگر برای ارتباطی که باید با نقش خود برقرار کند باید رویکرد حاکم بر اثر را بپذیرد و با ان همدل و همزبان باشد؟ یا اینکه در موقعیت پذیرش آن رویکرد هم نباشد باز هم می تواند آن نقش را بازی کند؟ و سوال دیگر اینکه آیا افرادی در جامعه هستند که نمونه شخصیت و نقش شما در فیلم دوران عاشقی باشند؟
*فیلم دوران عاشقی پر از پرسش است
فرهاد اصلانی نیز در پاسخ به سوال مجری گفت: فکر می کنم که فلسفه کار هنری این است که قضاوت انجام ندهد. بر این اساس در این فیلم مبنا قضاوت نبوده است. در حقیقت این مخاطب است که باید در نهایت نتیجه بگیرد که چه نتیجه ای را با خود بعد از پایان فیلم از سینما بیرون ببرد.
وی اضافه کرد: این فیلم به نظر من پر از پرسش است. من شخصیتی را بازی می کنم که زائیده یک اقتصاد بیمار است. فردی است که نبض بازار را در دست دارد و فکر می کند که همه چیز را می تواند بخرد. حتی زن بخرد. حتی در بخشی از فیلم با اعتماد به نفس می گوید من حلش می کنم و با اعتماد به نفس هم این حرف را بیان می کند. متاسفانه ما چپ و راست اخبار این جور افراد را می بینیم و می شنویم که در این مملکت به کجا رسیده اند.
این بازیگر تصریح کرد: ما در فیلم در مورد لیلا حاتمی زنی را می بینیم که قانونمند است ولی همین قانون در مورد او کارایی ندارد. از ظرف دیگر ما مردی را می بینیم که دچار مشکل است. او دچار کمبود است. کاری را کرده و حالا مسئولیت آن را نمی پذیرد. من فکر می کنم که فیلم ساز نخواسته در جایگاه هیچ کدام از این افراد حاضر در فیلم قرار بگیرد. فیلم ساز فقط واقعیت هایی را نشان داده که هست و وجود دارد.
*این جمله که قضاوتی نمی شود کرد و همه حق دارند، این خود برگترین قضاوت است
سینا کلهر مدیر دفتر فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس در بخش دیگر برنامه در واکنش به سخنان بیان شده از سوی عوامل فیلم "دوران عاشقی" گفت: من واقعا دنبال اینکه شما را به عنوان کارگردان فیلم متهم کنم نبودم. مخصوصا کنار فردی هستم که در این سیستم نشان درجه یک هنر به او داده شده است. در حقیقت وقتی به فردی نشان درجه یک هنر می دهند نشان می دهد که بالاخره سیتم تصمیمی درمورد او گرفته است. یک اثری ساخته شده و آن اثر در من مخاطب تاثیر گذاشته است. این یعنی اثر او موفق است و موجب نشده که سالن را ترک کنم و بگویم این فیلم برای دیدن نمی ارزد.
کلهر خاطرنشان کرد: این جمله که قضاوتی نمی شود کرد و همه حق دارند، این خود برگترین قضاوت است و خیلی جرات می خواهد کسی بیاید و این را در پرده سینما بیان کند. این موضوع بدن من را می لرزاند. این درحالی است که می دانم شما مسئولیت دارید و مسئولیت اثر خود را می پذیرید. شمای کارگردان ذهن مخاطب خود را می سازید. ساختن ذهن یعنی اینکه من نوعی فردا با همسر، دختر و مردم جامعه خود همانگونه که در فیلم به من نشان می دهی رفتار می کنم.
*من قطعا بی طرف هستم ولی خنثی نیستم
علیرضا رئیسیان در پاسخ یه صحبت های کارشناس برنامه گفت: ببینید یک فیلم ساز ابزارهایی دارد که حرفی را که اول مسئله او شده و بعد در جمع همکاران ایجاد می کند و بعد به مخاطب ارائه می دهد، دغدغه او است. اگر از این زاویه بخواهیم نگاه کنیم من قطعا بی طرف هستم ولی خنثی نیستم. من با صحنه ای که ایجاد می کنم شما مخاطب را از طریق احساس تحت تاثیر قرار می دهم و در ادامه شما به فکر فرو می روید.
وی افزود: بنابر این اندیشه ای دغدغه من می شود. سپس می آیم و حس را در قالب اثری و یا هنری با آن مخلوط می کنم و سپس این حس را به شما مخاطب منتقل می کنم و اگر شما تحت تاثیر قرار گرفتی به آن فکر می کنی و این چرخه را فرآیند هنری می نامند. زیرا من که مصلح اجتماعی نیستم و اصلا هم خود را در آن جایگاه نمی دانم. ولی به عنوان یک فیلم ساز و یک هنرمند حتما موضع خود را دارم. زیرا نمی شود که اصلا یک انسان موضع نداشته باشد.
*بی طرفانه بودن به معنای خنثی بودن نیست
این کارگردان ادامه داد: من نسبت به هر شخصیتی قضاوت نمی کنم و بی طرفانه طرح مسئله می کنم. باز هم تکرار می کنم که این بی طرفانه بودن به معنای خنثی بودن نیست. من کارگردان چارچوب و قائده ای برای ساخت یک اثر دارم و نمی توانم اینقدر فراتر از آن حرکت کنم زیرا اگر اینگونه عمل کنم دیگر مخاطب من چیزی از فیلم متوجه نمی شود و این فیلم دیگر به دردی نمی خورد.
رئیسیان تصریح کرد: مسئله من عشق است و در این 27 سال که 6 فیلم ساخته ام تمرکز همه این فیلم ها بر عشق بوده است. نکته دیگر اینکه محور این بیان من در فیلم های خود همیشه زن بوده است. برای این رویکرد خود هم باز هم دلیل دارم که چرا زن ها را محور بیان سینمای خود قرار می دهم. بر این اساس اگر من موضع نداشتم اصلا این فیلم را نمی ساختم و میرفتم جای آن یک فیلم کمدی می ساختم. پس من موضع دارم که این بحث را در فیلم خود مطرح کردم.