گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ محمد آزادی، حسن روحانی از همان ابتدا و در دوران رقابتهای انتخاباتی با شعار « تعامل سازنده با دنیا» و «حل و فصل موضوع پرونده ی هسته ای» پیش آمد، و خوب طبیعی بود این مطلب از همان نخستین روزهای منتخب شدن به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران، بعنوان اولویت نخست دولتی که تشکیل داده بود قرار گیرد. بعد از آن بود که تلاشهای وزیر محترم خارجه و تیمی که برای آغاز فصل تازه ای از مذاکرات هسته ای با پنج بعلاوه یک تشکیل داده بود، برای تحقق وعده های انتخاباتی آقای رییس جمهور آغاز شد. تیمی که بعد ها بین مردم و رسانه ها به عنوان « تیم مذاکره کننده» معروف شد و سرپرستی آن را سید عباس عراقچی، معاون ظریف بر عهده داشت.
تلاشهای نمایان دولت و تیم محترم مذاکره کننده خیلی زودتر از آنچه تصور می شد به بار نشست، و حسن روحانی توانست تقریباً پیش از تمام شدن صد روز اول دولتش، توافقی را که در ژنو امضا کرده بودند؛ اعلام کند.
روحانی بعد از ژنو چه گفت؟
توافقی که اگرچند که نتوانست جای خالی وعده ای که رییس جمهور در کوران رقابتهای انتخاباتی اش برای حل مشکلات اقتصادی مردم در صد روز را بگیرد، ولی برای مردم و رأی دهندگانی که دل به تدبیر و امید دولت فخیمه بسته بودند مایه ی مباهات بود و دست کم باستناد صحبت های روحانی نوید از آینده ای روشن می داد. مردم امیدوار بودند آنچنان که رییس جمهور وعده می کرد توافق ژنو آغازی بر پایان تحریم های ظالمانه ی زورگوهای بین المللی باشد، و آن طور که رییس جمهور می گفت ابتدایی برای « ایجاد فضای اعتماد ». این امیدواری ها بیشتر شد وقتی روحانی در جمع مردم خوزستان میگفت: « می دانید توافق ژنو یعنی چه؟! یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ در برابر ایران!!»
اوباما بعد از ژنو چه گفت؟!
گزینه نظامی! اوباما باز هم از همه ی گزینه های روی میزش علیه ایران می گفت و چنگ و دندان نشان می داد. آمریکایی ها هم چنان تهدید می کردند و با ادبیات گستاخانه خود ملت بزرگ ایران را نشانه رفته بودند. مردم می گفتند این چطور « تسلیم » شدنی ست که پُشتبند آن تهدید است و تهدید؟! و از همه مهمتر این که چرا کسی از حضرات دولتی جوابگوی این یاوه سرایی ها نیست؟! این طوری بود که رییس جمهور در راهپیمایی بیست و دوم بهمن همان سال ( 92 ) بالأخره واکنش نشان داد: « متوهمان گزینه روی میز "عینک جدید" بزنند!» در روی همان پاشنه می چرخید! روحانی هم چنان دنبال تنشزدایی بود!
مذاکرات اتمی هرچه پیشتر می رفت؛ اظهارات مقامات امریکایی تندتر و پرحجم تر می شد، آمریکایی ها هرروز با لحنی گستاختر ملت بزرگ ایران را خطاب می کردند، و دولتیها که هم چنان در همان حال و هوای « تعامل سازنده» و « تنش زدایی» و « تسلیم قدرتهای بزرگ» سِیر می کردند، انگار خوش نداشتند آن ها را بشنوند، و این طوری بود که هربار که با مطالبه ی مردم و رسانه ها برای پاسخگویی به بی ادبی های امریکایی ها مواجه می شدند تنها به این جمله که « این اظهارات خلاف روح توافق است»! بسنده می کردند!
توهین، تحقیر و تهدید به جنگ! تنها دستآورد سیاست « تنشزدایی» دولت محترم با ایالات متحده بود.
بد نیست اینجا به همین مناسبت برخی از اظهارات گستاخانه اوباما را بعد از توافق ژنو مرور کنیم:
16 آذر 92:
* «اگر ایران به توافق پایبند نماند تحریم ها را افزایش می دهیم و آمادگی برای گزینه نظامی هم وجود دارد.»
12 اسفند 92 در مصاحبه با بلومبرگ:
* «در صورتی که دیپلماسی موفقیتآمیز نباشد و ایران به دنبال دستیابی به تسلیحات هستهای باشد، تمام گزینه ها، از جمله اقدام نظامی، روی میز است. بر اساس طرح اقدام مشترک، اورانیوم غنی شده 20 درصدی ایران به صفر تبدیل و سایت اراک متوقف میشود.»
17 تیر93 یادداشت اختصاصی برای هاآرتص:
* «همزمان با نزدیک شدن به موعد مذاکرات هنوز نمیدانیم که آیا این مذاکرات موفق خواهند شد یا خیر؛ اما کف مطالبات ما هنوز تغییری نکرده است. ما مصمم هستیم ایران را از دستیابی به سلاح هستهای باز داریم و تمامی گزینهها را برای نیل به این هدف روی میز نگاه داشتهایم.»
16 فروردین در مصاحبه با نیویورک تایمز؛ فقط سه روز بعد از بیانیه لوزان!
*« اگرچه اکنون وارد تعامل دیپلماتیک با ایران شده اما هنوز هم همه گزینهها و توانمندیهای کشورش- از جمله گزینه نظامی- را روی میز نگه داشته است.»
24 تیر در مصاحبه با نیویورک تایمز، تنها ساعاتی پس از توافق سوییس:
*«تحریمها بود که ایران را به میز مذاکره آورد/ من اگر بخواهم ارتش ایران را نابود میکنم/ ایران حامی تروریسم است»
6 شهریور 94 در گفتگو با یهودیان امریکا، فقط یک هفته بعد از توافق سوییس:
*«با این توافق، بعد از گذشت ۱۵ سال، رئیسجمهور آمریکا، هر کسی که باشد، از موضع قدرتمندتری برای پاسخدهی به ایران برخوردار خواهد بود».
همه ی این اظهارات گستاخانه و البته بی ادبی های دیگر دولتمردان و دولتزنان امریکایی در حالی ادامه یافت که دولت فخیمه و آقای رییس جمهور هم چنان تمایل چندانی برای پاسخگویی به آن ها نداشتند و هربار با این بهانه که این اظهارات « برای مصرف داخلی» گفته شده از زیر بار فشار افکار عمومی و رسانه ها شانه خالی می کردند. هم چنین رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار هفته گذشته خود با اعضای مجلس خبرگان رهبری، بار دیگر با گلایه از اظهارات گستاخانه مقامات امریکایی، از دولت خواستند به این بیانات پاسخ مناسب بدهد. معظم له در این دیدار صراحتاً فرمودند:«مسئولین آمریکایی خیلی بد حرف میزنند؛ باید تکلیف این حرفها روشن بشود» هرچند تا امروز و در حالی که چند روز از درخواست و تأکیدات روشن رهبری می گذرد؛ هم چنان صدایی از وزارت فخیمه خارجه و سایر مقامات دولت محترم شنیده نمی شود. امروز و در شرایطی که بیشتر از بیست و چند ماه از آغاز فصل تازه ی مذاکرات هسته ای با رویکرد تنش زدایی دولت جدید می گذرد، نه تنها لحن و ادبیات مقامات امریکایی تلطیف نشده، که گستاختر و بی ادبتر هم شده اند. آمریکایی ها هم چنان «بد» حرف می زنند، و دولتی ها هم چنان در فضای « روح توافق » سِیر می کنند. به نظر می رسد سیاست «تنشزدایی »ای که دولت محترم در پیش گرفته نتیجه معکوس در پی داشته؛ سرکنجبینِ روحانی هم؛ از قضا صفرا فزود!!