به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، در ادامه اظهارنظرهای مقامات و تحلیلگران غربی درباره تاثیرات برجام، یک تحلیلگر ارشد آمریکایی مدعی ایجاد فرصتهایی برای «انعطافپذیری بیشتر ایران» در نتیجه توافق هستهای شد.
«جوزف نای» تئوریپرداز نظریه قدرت نرم در روابط بینالملل در پایان یک مطلب مفصل درباره مقابله با داعش، به موضوع برجام و آنچه «انعطافپذیری بیشتر» و «میانهروتر» شدن ایران خواند، پرداخت.
وی در «پراجکت سیندیکیت» درباره برجام نوشت: «اینکه آیا سیاست ایران میانهروتر خواهد شد یا نه، در هر حال گهگاه ایران با آمریکا منافع مشترک خواهد داشت و گهگاه با منافع آن مخالفت خواهد کرد. شاید توافق هستهای اخیر فرصتهای برای انعطافپذیری بیشتر(ایران) ایجاد کند. برای مغتنم شمردن این فرصتها سیاست خاورمیانهای آمریکا باید به سطحی پیچیدهتر از آنچه در بحثهای کنونی شاهد هستیم توسعه یابد».
تحلیلگر ارشد آمریکایی در ابتدای این نوشته درباره «مبارزه با داعش»، تصریح کرد: «باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا میگوید داعش را باید تضعیف و سپس در نهایت شکست داد. او به همین منظور جان آلن را به عنوان رئیس ائتلافی شامل 60 کشور تعیین کرده است ائتلافی که به حملات هوایی، نیروهای ویژه و ماموریتهای آموزشی متکی است. برخی منتقدان خواهان اعزام نظامیان بیشتر آمریکایی هستند و دیگران بر لزوم اتخاذ دکترین مهار و سدنفوذ تاکید دارند».
نای ادامه داد: «در مبارزات کنونی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخی نامزدها خواستار "اعزام پیاده نظام" هستند. آنها درست میگویند به نیروهای پیاده نظام نیاز وجود دارد اما سربازان عربهای سنی و ترکها باشند و نه آمریکاییها».
وی نوشت: «داعش این سه چیز است: یک گروه تروریستی فراملی، یک دولت بدوی و یک ایدئولوژی سیاسی با ریشههای مذهبی. داعش پس از تهاجم به رهبری آمریکا به عراق از دل القاعده پدید آمد و مانند القاعده اسلامگرایان سنی افراطی را نمایندگی میکند البته با ایجاد خلافت فراتر از القاعده رفته و اکنون رقیبی برای آلقاعده است. در اختیار داشتن سرزمین برای جهادگرایی تهاجمی مشروعیت و ظرفیت به وجود میآورد که نه تنها علیه کافران بلکه علیه مسلمانان شیعه و صوفی هم اقدام میکند؛کسانی که داعش آنها را تکفیر میدانند یعنی کسانی که موحدان واقعی اسلام نیستند».
تئوریپرداز نظریه قدرت نرم در روابط بینالملل تاکید کرد داعش با وجود ادعای پاکآیینی و پیوریتن بودن، به نحو گستردهای در استفاده از رسانههای قرن بیست و یکمی مهارت و تبحر دارد و ویدئوها و کانالهای شبکههای اجتماعی آن ابزارهای مفیدی برای جذب نیرو از میان اقلیتی در مسلمانان جوان اروپا، آمریکا، آفریقا و آسیا هستند.
وی تصریح کرد: «بر اساس برخی تخمینها اکنون بیش از 25000 جنگجوی خارجی در کنار داعش حضور دارند و کسانی که کشته میشوند به سرعت جایگزین میشوند. ماهیت سه بخشی داعش معمای سیاستگذاری و خطمشی(برای مقابله با آن) ایجاد میکند. از یک سو مهم است که از قدرت نظامی سخت علیه آن استفاده شود اما اگر ردپای نظامی آمریکا زیاد باشد، قدرت نرم داعش تقویت خواهد شد و سبب کمک به تلاشها در سطح جهان برای جذب نیرو میشود».
وی در ادامه مواضع غربیها در ترسیم فضای جنگ شیعه و سنی توصیه کرد: «به همین دلیل نیروهای پیادهنظام روی زمین باید سنی باشد. حضور نظامیان خارجی یا شیعه ادعای داعش درباره اینکه در محاصره و با چالش کافران قرار گرفته را تقویت میکند. تاکنون به خاطر حضور موثر نیروهای کُرد که اکثر آنها سنی هستند، داعش به نسبت سال گذشته 30 درصد از سرزمین تحت کنترل را از دست داده است اما بکارگیری بیشتر نیروهای سنی به آموزش، حمایت و زمان نیاز دارد و همچنین به فشار بر دولت مرکزی تحت کنترل شیعیان عراق برای کاستن از رویکرد فرقهگرایانه خودش نیاز دارد».
نای مدعی شد: «پس از ساقط کردن(نظام معمر قذافی) و افتضاح در لیبی، اوباما تمایلی به سرنگونی رژیم بشار اسد رئیسجمهور سوریه ندارد البته در صورتی که داعش سرزمینهای بیشتری را کنترل کند و در نتیجه فاجعه نسلکشی تعداد بیشتری از غیرسنیها در سوریه محتمل باشد، امکان آن وجود دارد. اسد یکی از موثرترین ابزارهای داعش در جذب نیرو است. بسیاری از جهادگرایان خارجی با این ایده جذب میشوند که خواهان کمک به سرنگونی یک حاکم ظالم علوی که در حال کشتن سنیهاست، هستند».
این تحلیلگر ادامه داد: «کار و ماموریت دیپلماتیک آمریکا آن است که روسیه و ایران حامیان اسد را قانع کنیم تا بدون آنکه بقایای ساختار دولت سوریه برچیده شود، او از قدرت برداشته شود. یک منطقه پرواز ممنوع و منطقه امن در شمال سوریه برای میلیونها بی خانمان، میتواند دیپلماسی آمریکا را تقویت کند و ارائه کمک گسترده انسانی به پناهندگان میتواند به نحو گسترده قدرت نرم آمریکا را افزایش دهد».
نای نوشت: «تامین مالی و هماهنگی استراتژی قدرت نرم آمریکا با هم تناسب نداشته و نامتناسب است اما ما میدانیم که قدرت سخت کافی نیست به ویژه برای مقابله با فضای سایبری که داعش در شبکههای اجتماعی و مجازی آنرا اشغال میکند».
او هشدار داد: «حتی اگر آمریکا و متحدانش طی یک دهه آینده قادر به شکست داعش شوند ما باید برای ظهور و پیدایش یک گروه افراطی سنی مشابه دیگری از خاکسترهای داعش آماده باشیم. حل و فصل انقلابهایی که خاورمیانه در حال تجربه است، زمان طولانی میبرد. منابع بی ثباتی انقلابی شامل مرزها و محدودیتهای پسااستعماری، مدرنیته، "بهار عرب" شکست خورده، فرقهگرایی مذهبی تشدید شده با رقابت بین دولتی بین عربستان سعودی سنی و ایران شیعی است».
نای نوشت: «در اروپا جنگهای مذهبی بین کاتولیکها و پروتستانها حدود یک قرن و نیم طول کشید. این جنگ تنها پس از آنکه آلمان یک چهارم جمعیت خودش را در جنگهای سی ساله از دست داد، با صلح وستفالیا در سال 1648 پایان یافت. باید شرایط و ائتلافهای پیچیده آن زمان را هم درنظر داشت که در آن فرانسه کاتولیک به دلایل موروثی و سلسلهای و نه دلایل مذهبی، به پروتستانهای هلندی در جنگ با هاپسبورگهای کاتولیک کمک میکرد. ما باید همان پیچیدگی را در خاورمیانه امروز توقع داشته باشیم».
وی با تاکید بر منافع آمریکا در منطقه از جمله در موضوعاتی چون بحث «انرژی، امنیت اسرائیل، عدم گسترش سلاحهای هستهای و حقوق بشر» افزود آمریکا باید استراتژی «مهار به اضافه مدیریت غیرمستقیم رفتار» را در پیش بگیرد که این یعنی در شرایط مختلف واشنگتن با کشورها و گروههای مختلف همراه شود.
تحلیلگر آمریکایی در پایان این یادداشت نوشت: «برای مثال اینکه آیا سیاست ایران میانهروتر خواهد شد یا نه، گهگاه ایران با آمریکا منافع مشترک خواهد داشت و گهگاه با منافع آن مخالفت خواهد کرد. در واقع شاید توافق هستهای اخیر فرصتهای برای انعطافپذیری بیشتر(از سوی ایران) ایجاد کند. برای مغتنم شمردن این فرصتها سیاست خارومیانهای آمریکا باید سطحی پیچیدهتر از آنچه در بحثهای کنونی شاهد هستیم ایجاد شده و توسعه یابد».