گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو؛ عربستان احتمالاً محل اولیهی زندگی سامیها بودهاست که از ۴ هزار سال پیش از میلاد مسیح به میانرودان و فلسطین کوچ نمودند و بعدها به آشوریها، بابلیها، کنعانیها و آموریها معروف شدند.
عربها، پیش از اسلام زندگی بدوی و نخستین داشتند و قبیلههای عرب که برای امرار معاش به چوپانی وابسته بودند، در جستجوی آب و چراگاه از جایی به جایی کوچ میکردند. کمبود آب و چراگاه باعث بروز رقابت، جنگ و درگیری بین قبیلهها میگردید. بر اساس گفته ی قرآن، این سرزمین از زمان ساخته شدن خانهی خدا به دست ابراهیم، مورد توجه خداپرستان بودهاست. اما با گسترش بتپرستی به مرکزی برای این انحراف فکری عقیدتی بدل شد.
با ظهور حضرت محمد(ص)، عربستان مرکز پایهگذاری تمدن بزرگ اسلامی شد. در زمان زندگی حضرت محمد(ص)، نخستین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار و دین اسلام در زمان زندگانی او تقریباً در همهی عربستان رواج یافت. پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) انحرافاتی که در امر خلافت ایجاد شد به تدریج رهبری سیاسی-مذهبی را تغییر ماهیت داده و به سمت حکومت پادشاهی موروثی پیش برد، شیوهی کهنه و مندرسی که هنوز هم در این سرزمین رواج دارد.
نوع حکومت درکشور عربستان به صورت پادشاهی بوده و در دست خاندان ال سعود است. بر اساس قوانين عربستان تا زمانی که یکی از فرزندان ذكور عبدالعزيز بن سعود زنده باشند اولویت پادشاهی با آنهاست و پادشاه از ميان مسنترين آنها انتخاب ميشود.
اگر چه شاه در راس قدرت بوده و همه ارکان حکومت تحت فرامین او قرار دارند لیکن به دلیل نفوذ علمای دینی پادشاه باید برای اغلب تصمیمهایی که میگیرد تأیید علما و رهبران وهابی کشور را کسب کند. زیرا در عربستان سعودی مفتیهای وهابی، همواره نقش مهمی ایفا کرده و دارای قدرت سیاسی فراوان و نامحدودی هستند.
اساسا حکومت فعلی عربستان بر دو رکن قدرت سیاسی و تزویر مذهبی بنا شده که اتفاقا هر دوی این ارکان موروثی هستند به گونهای که علاوه بر اینکه قدرت سیاسی به صورت موروثی در اختیار خاندان آل سعود است، اغلب علمای عربستان نیز به خاندان بزرگ الشیخ تعلق دارند که از نوادگان محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار فرقه وهابیت هستند. این علما ، با خانواده سلطنتی پیوند نزدیکی دارند و مسئولیت تراشیدن توجیه دینی برای اقدامات خاندان سلطنتی را دارند.
حکومت سعودی چگونه شکل گرفت
پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ توسط ملک عبد العزیز بن سعود پایهگذاری شد. هرچند که جنگها و کشمکشهایی که به تشکیل عربستان منجر شد در سال ۱۹۰۲ با تصرف ریاض، خانه ابا و اجدادی آل سعود، توسط ملک عبدالعزیز آغاز گردید. عربستان سعودی یک سلطنت مطلقه است. حکام این کشور حکومت خود را اسلامی معرفی میکند اما برداشت آنها از اسلام یک برداشت خشک، خشن و دگم تحت نام وهابیت است.
اگرچه سال تشکیل رسمی و فراگیر دولت سعودی در عربستان را اوایل قرن بیستم میدانند اما تاریخچهی قدرتگیری این خاندان به حدود دوقرن پیش بازمیگردد. دولت اول سعودی که همزمان با گسترش اندیشه محمدبن عبدالوهاب در شبه جزیره عربستان ایجاد شد از سال ۱۱۳۹ تا ۱۲۲۹ هجری قمری و دولت دوم از سال ۱۲۳۵ تا ۱۳۰۹ هجری قمری به طول انجامید و دولت سوم نیز از سال ۱۳۱۹ شروع شده و تاکنون ادامه دارد. فرمانروایی سوم سعودی را عبدالعزیز بن عبدالرحمن بنیان نهاد.
اصليترين خانواده آل سعود، "آل فيصل" است كه نوادگان عبدالعزيز، پدر بزرگ فيصل بن تركي هستند و تعداد اعضاي آن بيش از 4 هزار نفر را شامل ميشود. اين خاندان ديپلماسي و اقتصاد اين كشور را در دست دارد. از زمان به قدرت رسيدن فهد در سال 1982 با نفوذترين شاخه آل فيصل، "آل سديري" بود خانوادهای که فهد نیز به آن تعلق داشت. این تسلط با روی کار آمدن ملک عبدالله دچار خلل شد اما ملک سلمان پادشاه جدید عربستان بار دیگر قدرت را به صورت کامل دراختیار این جناح در خاندان سعودی قرار داده است.
آزادی مذهبی اصطلاحی نامانوس در عربستان
دولت سعودی از گسترش مذهب شیعه در کشور عربستان واهمه دارد به همین خاطر مردم عربستان به علل مختلف در خصوص اطلاعات مذهب شیعه و معتقدین به این مذهب اطلاعات مناسبی ندارند ،و دولت بستری را فراهم کرده که بافت فكري مردم به گونهاي باشد كه شيعيان را كافر و ملحد بپندارند. از متعه گرفته تا سينه زني و شفاعت و بحثهاي اساسي و بحثهاي انحرافي كه در فكر تمام مردم عربستان تنيده شده است.
از طرفی این کشور دارای تعداد زیادی شیعه به خصوص در شرق این کشور است. اگرچه دولت عربستان هیچگاه آمار دقیقی از پیروان مذاهب این کشور اعلام نکرده است، اما شمار شیعیان این کشور که همواره مورد سرکوب رژیم قرار داشته اند به قدری است که اعتراضات آنان سالهاست دولت این کشور را با چالشی در مناطق شرقی مواجه کرده است.
از جمله تلخ ترین اقدام سعودی ها که نشان دهنده ی دشمنی آنها با نمادهای مذهب شیعه است، تخریب بقیع بود. این اقدام به دست وهابيان سعودي در سال 1220 هجري يعني زمان سقوط دولت اول سعوديها توسط حكومت عثماني رويداد، پس از اين واقعه تاريخي با سرمايهگذاري مسلمانان شيعه و بهكاربردن امكانات ويژهاي، مراقد تخريبشده به زيباترين شكل بازسازيشد و با ساخت گنبد و مسجد، بقيع به يكي از زيباترين مراقد زيارتي و در واقع مكان زيارتي ـ سياحتي مسلمانان تبديلشد
اما دومين و درواقع دردناكترين حادثه تاريخي - اسلامي معاصر به هشتم شوال سال 1344 قمری و پس از رويكار آمدن سومين حكومت وهابي عربستان مربوطميشود؛ سالي كه وهابيان به فتواي سران خود مبني بر اهانت و تحقير مقدسات شيعه، مراقد مطهر ائمه و اهلبيت پيامبر(صلياللهعليهوآله) را مورد دومين هجوم وحشيانه خود قراردادند و بقيع را به مقبرهاي ويرانشده و در واقع مهجور و ناشناخته تبديلكردند.
لازم به ذکر است آفات بزرگ و خطرناک در میان تمام مذاهب و آئینها، کج فهمی و تندرویها و برداشتهای غلط و انحرافی است که به اصطلاح قرائتهای خود ساخته از دین میباشد که از زمانهای مختلف در میان پیروان همان مذاهب به وجود آمده و موجب تضعیف و تفرقه در آن مذهب شده است. یکی از این نمونههای بارز انحرافات فکری و برداشتهای غلط گروه خوارج هستند. از جمله اوصاف آنها که در روایات به آنها اشاره شده، کثرت عبادت و تقید آنان به نماز و روزه و قرائت قرآن است. به طوری که عبادت سایر مسلمانان نسبت به عبادت آنها حقیر و کم میباشد. ویژگی بعدی آنها این بود که به خاطر غرور و تحجر حاضر نبودند از هیچ ناصحی نصیحت بپذیرند. از دیگر ویژگی خوارج تکفیر مسلمانان بود تا جایی که هر مسلمان متعهدی را که با عقیده و تفکرات انحرافی آنان موافق نبود مرتد و خارج از اسلام میدانستند.
مرحوم آیت الله امین عاملی در کتابش پیرامون عقاید وهابیان مینویسد: «اعتقاد وهابیان درباره عموم مسلمانان این است که مسلمین پس از ایمان به کفر برگشتهاند و پس از توحید به شرک گراییدهاند زیرا آنان در دین بدعت گذاشتهاند و به جهت زیارت و تبرک جستن به انبیا و صالحین به کفر و شرک روی آوردهاند لذا جنگ با آنان واجب و ریختن خون آنان و تصرف اموالشان بر مسلمانان (وهابیان) حلال است».
تلاش برای تخریب بارگاه نبی اکرم (ص)
وهابیان در ادامه هتاکیهای خود تصمیم داشتند قبر مطهر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را نیز تخریب کنند اما از بازتاب این کار در جهان اسلام و برانگیخته شدن احساسات مسلمانان بر ضد خویش ترسیدند و به طور موقت از این عمل منصرف شدند. غارت اموال و طلا و جواهرات خزانه عظیم حرم رسول خدا و ائمه بقیع(علیهمالسلام) یکی دیگر از اعمال شنیع این گروهک بوده است.
اینها همان آل ابوسفیان زمان ما هستند. اگر شهادتین ظاهری ابوسفیان نبود الان نسلی از آون نمانده بودکه اینگونه وحشی گری کنند.