گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، ایران با وجود اینکه یکی از مهمترین بازیگران بحران سوریه است، اما نقش آن در حل و فصل این بحران با کارشکنی دائمی حامیان گروههای تروریستی، همواره نادیده گرفته میشده و با وجود اعتراف غرب به عدم امکان دستیابی به نتیجه درصورت حاضر نبودن ایران در اجلاسهای بینالمللی اما تمام این جلسات با عدم حضور این قدرت مهم منطقهی غرب آسیا برگزار میشد. اخیرا اما با پیروزی های ارتش و نیروهای مردمی سوریه در صحنهی میدانی که گفته میشود با نقش آفرینی مستقیم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صورت گرفته و از طرف دیگر ورود روسیه به این جنگ که بازهم براساس شنیدهها با تلاش و رایزنیهای سردار حاج قاسم سلیمانی بدست آمده است؛ غرب سرانجام مجبور به دعوت از ایران برای اجلاس بحران سوریه در وین شد.
بسیاری از کارشناسان مسائل غرب آسیا بر این باورند که سوریه کلید نظم جدید در این منطقه است. همکاری هرچند ظاهری و توام با اکراه آمریکا با مسکو و تهران، نشان از تغییر موازنهی قدرت در غرب آسیاست. شکی نیست که آمریکا از قدرتگیری ایران و روسیه به عنوان دشمنان سنتی خود، خرسند نیست اما با توجه به شرایط میدانی، به نظر میرسد مجبور به پذیرش نقش محوری این دو کشور شده است. اگرچه تحلیل دیگری نیز در این رابطه وجود دارد که احتمال میدهد آمریکا به دنبال به چنگ آوردن امتیازاتی در پای میز مذاکره است که در صحنه نبرد نظامی از دستیابی به آن عاجز مانده است.
تغییر موازنهی قدرت در خاورمیانه
به اعتقاد رضا سراج کارشناس مسایل سیاسی «کاخ سفید اکنون دریافته است که در تغییر ثقل راهبردی از غرب آسیا به شرق آسیا دچار اشتباه محاسباتی شده و با غافلگیری راهبردی در جنگ نیابتی خسارتهای جبرانناپذیری به آمریکا تحمیل شده است«.
آمریکا اکنون نظاره گر موارد زیر است:
بر این اساس روزنامه ی آمریکایی وال استریت ژورنال می نویسد: «همکاری آمریکا با مسکو و تهران نشان از تغییر موازنهی قدرت در خاورمیانه (غرب آسیا) است. واشنگتن از دیرباز به دنبال تضعیف جایگاه ایران و روسیه بوده است؛ اما امروز (برای) گسترش ثبات منطقه، به این دو کشور متوسل شده است». البته ادعای این روزنامهی آمریکایی درخصوص اینکه آمریکا به دنبال گسترش ثبات در منطقه است به یک شعار بیشتر شبیه است تا واقعیت چرا که نقش آمریکا در حمایت از تروریستهای مخالف سوریه در طول پنح سال گذشته یک نقش کاملا بیثبات کننده بوده است و به نظر میرسد منظور این روزنامه از گسترش ثبات «تامین منافع آمریکا» باشد.
این تغییر موازنهی قدرت در غرب آسیا با نشانههای دیگری نیز قابل رصد است. نزدیک به پنج سال از آغاز بحران سوریه می گذرد و گزینه های مختلف نظامی و غیر نظامی علیه نظام بشار اسد بی فایده بوده است. پس از چندین سال کشمکش بر سر عدم حضور ایران و اسد در این مسیر حالا کشورهای غربی هم ادامه حضور اسد (ولو به طور موقت و در دوره انتقالی) و هم نقش آفرینی مثبت جبهه های مقاومت در این مناقشه منطقه ای را پذیرفته اند و ایران -به عنوان رهبر معنوی جبههی مقاومت- برای نخستین بار از زمان آغاز بحران سوریه به نشستی برای حل و فصل این مناقشه دعوت شده است. نشستی که روزهای پنجشنبه و جمعه در وین پایتخت اتریش برگزار شد.
نقش ایران در حل این بحران نکتهای است که جاش ارنست سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز با اذعان به آن ایران را «کشوری کلیدی و پرنفوذ در سوریه» نامیده و میگوید: در نشست های چند جانبه انجام شده گذشته، کشورهای مختلف خواستار دعوت از ایران برای حضور در مذاکرات صلح سوریه شدند. و در نهایت و در جریان نشست های چند جانبه برگزار شده میان کشورها تصمیم بر این شده است که از ایران به عنوان کشوری پرنفوذ و مؤثر در سوریه دعوت شود. در نتیجه رسما از ایران برای حضور در نشست بحران سوریه در وین دعوت به عمل آمد. اتفاقی که برای نخستین بار از زمان آغاز بحران سوریه رخ می دهد.
ارنست افزود: "با این واقعیت که ایران رژیم اسد را سر پا نگه داشته است شما ممکن است معقولانه به این نتیجه برسید که ایرانیان نفوذ بسیار زیادی در رژیم اسد دارند. رژیم اسد برای مدت چهار سال در برابر انتقال سیاسی مقاومت کرده است و اکنون پرسش این است آیا ایرانیان تمایل دارند تا از نفوذ خود در رژیم اسد برای متقاعد کردن این رژیم برای کنار رفتن از قدرت استفاده کنند و تحول سیاسی را در سوریه به وجود آورند. این موضوع در حال حاضر روشن نیست شاید آنها تمایل نداشته باشند. کاملا روشن است چنین اقدامی در جهت منافع ما است."
خدمات مستشاری ایران در سوریه
از جمله تحولات مهمی که در عرصه میدانی سوریه رخ داده که ، وارد شدن مستقیم روسیه به عرصه درگیری های نظامی در این کشور است. حضور روسیه به عنوان متحد دولت دمشق، تا حد زیادی امیدهای باقی مانده در میان کشورهای غربی و متحدان منطقه ای آن ها را برای دستیابی تمام و کمال به اهداف خود در سوریه از میان برد و اکنون آن ها چاره ای جز ورود جدی به روند دیپلماتیک برای جلوگیری از شکست کامل ندارند و با توجه به تجربه ناموفق نشست های قبلی، اینک دعوت از ایران و برخی دیگر از بازیگران مؤثر، همچون عراق و لبنان برای آن ها ضروری جلوه کرده است.
شکی نیست که آنچه منجر به اجبار غرب به درنظر گرفتن نقش ایران در تحولات سوریه شده است حضور و تاثیرگذاری جدی نیروهای نظامی سپاه پاسداران و سایر جنبشهای مقاومت آموزش دیده توسط آن است. رشادت های سردار چون همدانی موجب شده تا ایران دست برتر را در خاورمیانه داشته باشد که این موضوع غرب را مجبور کرده که ایران را نتواند نادیده بگیرد.
به این ترتیب، می توان پیش بینی کرد که انجام این دعوت و پذیرش آن از سوی ایران، آن هم در سطح وزیر خارجه، زمینه ای جدی و واقعی را برای حل و فصل بحران سوریه در چارچوب منافع همه طرف های داخلی و خارجی درگیر در این بحران و با رعایت حقوق و امنیت مردم این کشور را فراهم خواهد کرد.
مدیریت هوشمندانهی دخالت ایران در جنگ سوریه توسط رهبر انقلاب اسلامی از مواردی است که توجه کارشناسان را به خود جلب کرده است. بی شک جنگ نیابتی تهدیدی چند لایه و خطرناک برای ایران بود؛ اما هوشمندی و مدیریت راهبردی بی نظیر رهبر انقلاب تهدید راهبردی در جنگ نیابتی را به فرصت راهبردی مبدل ساخت.
در این راستا با دستور رهبر انقلاب علاوه بر کمک های پشتیبانی، خدمات مستشاری نیز از سطح راهبردی به سطوح عملیاتی و تاکتیکی افزایش یافت و در ادامه منجر به ایجاد ائتلاف چهار گانه گردید که برتری میدانی و راهبردی را در برابر محور غربی-عربی-عبری رقم زد.
به گزارش السفیر، برداشتهای ایران و روسیه پس از این دیدار در چند موضع با هم تلاقی داشت؛ از جمله اینکه ارتش سوریه میتواند در «مناطق مهم و حیاتی ابتکار عمل را در دست بگیرد... و گروههای تروریستی نیز مناطقی را تصرف کردهاند که یا صحرایی است یا نیمه صحرایی [و خالی از سکنه]. این مناطق از نظر نظامی و راهبردی ارزشی ندارد [و حیاتی نیست]«.
به گزارش این روزنامه، روسیه و ایران نیز به این نتیجه رسیدند که «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه [بر خلاف تبلیغات رسانهای و روانی] همچنان کنترل نهادهای نظامی و امنیتی و بیشتر نهادهای دولتی این کشور را در اختیار دارد. مسئولان روسیه و ایران نیز تصمیمات راهبردی دیگری اتخاذ کردند که افسرانی از دو کشور وظیفه هماهنگی با نیروهای نظامی سوریه را داشته باشند.
تلاش غرب برای بردن بازی باخته
با تمام موارد ذکر شده اما تحلیل دیگری که درخصوص دعوت ایران به این نشست وجود دارد این است که حامیان تروریسم به رهبری آمریکا، پس از شکست در صحنهی میدانی، اکنون به این نتیجه رسیدهاند که شاید بتوان آب رفته را در پای میز مذاکره به جوی بازگرداند.
این احتمال با توجه به تجربهی موفق غرب در تحمیل خواستههایش به دولت یازدهم در مذاکرات هستهای و در قالب توافق ضعیف موسوم به برجام، بیشتر رنگ واقعیت میگیرد.
در همین راستا محمد جواد ظریف و جان کری وزیران امور خارجه ایران و آمریکا در حالی در وین با یکدیگر دیدار کردند که چندی پیش رهبر انقلاب در دیدار با فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران، مذاکره با آمریکا در موضوعات غیرهستهای را ممنوع اعلام کرده بودند.
رهبر انقلاب در این دیدار فرمودند: «مذاکرهی با آمریکا ممنوع است بهخاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد؛ این فرق میکند با مذاکره با فلان دولتی که نه چنین امکاناتی دارد، نه چنان انگیزهای دارد؛ اینها با همدیگر متفاوت است، این را نمیفهمند.»
احتمال برنامهریزی آمریکا برای تحمیل معاهدهی پراشکال دیگری به دولت یازدهم در قالب مذاکرات سوریه با انتشار اخبار ضد و نقیض از پذیرش کنارهگیری اسد توسط ظریف در نشست وین، شکل جدیتری به خود گرفت. اگرچه امیر عبداللهیان معاون عربی آفریقایی وزارت امور خارجه این شایعات را قویا تکذیب کرده، اما حتی درصورت پذیرش این تکذیبه، خبر منتشر شده نشان از اهداف آمریکا از دعوت وزیرخاورجهی ایران به این نشست است.
به هرصورت به نظر میرسد لازم است تا دستگاه دیپلماسی کشور با درنظر گرفتن مقاومت نیروهای رزمندهی سپاه پاسداران که منجر به کسب پیروزیهای اخیر در سوریه و افزایش اقتدار ایران در صحنهی بینالمللی شده و غرب را مجبور به دعوت از ایران به نشست وین شده است؛ نسبت به هماهنگی رفتارهای خود با راهبرد مقتدرانهی نظام اقدام کند تا از تحمیل عهدنامهی پراشکال دیگری مانند برجام که نقض کنندهی منافع ملی کشور است جلوگیری شود.
شاید دستاوردهای اخیر مقاومت نیروهای رزمندهی ایرانی و غیرایرانی در سوریه درسی باشد برای «ذوقزدگان» رابطه با غرب که باز هم راهبرد مقاومت در برابر نظام سلطه برای ایران فرصت آفرین شده است و این مهم یک بار دیگر اثبات می کند که برای "عزت و پیشرفت" راه صحیح ایستادگی در برابر سلطه گران است نه «کدخدا پذیری و انفعال».
باید سردار جعفری فرمانده سپاه عکس العمل نشون بده وگرنه ... و دوستان چاپلوسشان سوریه رو دو دستی تقدیم امریکا می کنن.
این عزیزان ( ظریف و عراقچی و کری و دوستان 1+5 و ... ) دلشون برای تکرار تاریخ تنگ میشه
بذارین راحت باشن