به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در بیانیه ای در خصوص ۱۳ آبان اعلام کرد:
اولین فریضه دانشجویی عبارت است از آرمانخواهی . یک عده ای تبلیغ میکنند و وانمود می کنند که آرمانخواهی مخالف واقعگرایی است؛ نه آقا، آرمانخواهی مخالف محافظه کاری است، نه مخالف واقع گرایی. محافظهکاری یعنی شما تسلیم هر واقعیّتی _ هرچه تلخ ، هرچه بد _ باشید و هیچ حرکتی از خودتان نشان ندهید … واقعیّتها نباید ما را از آرمان ها دور کند؛ واقعیّتها باید مثل پلّکانی ما را به آرمان ها نزدیک کند. اگر یک واقعیّتِ مزاحمی هم پیدا شد، با آن مقابله کنیم، معارضه کنیم، از سر راه برداریم؛ آرمانخواهی یعنی این … دانشجو تصمیمساز است؛ دانشجو گفتمان ساز است. شما وقتی که یک آرمانی را دنبال می کنید، می گویید، تکرار می کنید و بجد پای آن میایستید، این یک گفتمان در جامعه ایجاد می کند، این موجب تصمیمسازی می شود؛ زید تصمیمگیر در فلان مرکز تصمیمگیری مدیریّت کشوری، وقتی که یک چیزی بهعنوان یک گفتمان درآمد، مجبور میشود دنبال بکند. “
بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان مورخه ۲۰/۴/۱۳۹۴
از آن روز که دانشجو لقب گرفته و پای در مسیر آرمانخواهی و عدالتخواهی نهاده ایم ، روز به روز این حقیقت بر ما آشکارتر گردید که «حزب الله اهل ولایت است و اهل ولایت بودن دشوار، پایمردی می خواهد و وفاداری» این روزها که سخن از تحکیم اراده ملت بر قدرت های بزرگ و پایان تحریم ها ضمن حفظ دستاوردهای هسته ای !!! بر سر زبان ها افتاده است، عده ای با ذوق زدگی تمام، رؤیای فروریختن دیوار بی اعتمادی میان ایران و آمریکا را در سر پرورانده و از عادی شدن روابط دو کشور دم می زنند. حال آنکه حقیقت چیز دیگری است و اساساً تقابل انقلاب اسلامی ایران و شیطان بزرگ آمریکا یک تقابل ماهوی است و چه زیبا گفت سید شهیدان اهل قلم که «انقلاب اسلامی به عنوان یگانه مظهر حق در جهان امروز، تنها در نبرد رو در رو با باطل است که به تمامیت میرسد و اینچنین، رو در رویی ما با آمریکا به عنوان مظهر بزرگ شیطان اجتنابناپذیر و حتمی است. اگرچه هنوز شیطان بزرگ بر این قصد نیست که پای در عرصهی آن نبرد سرنوشت بگذارد، اما به هر تقدیر، مبارزهی کنونی ما با آمریکا در خلیجفارس مبیّن این حقیقت است که نور انقلاب اسلامی با سرعتی بسا بیشتر از آنچه بتوان تصور کرد، پهنهی سیاه شب جاهلیت را تسخیر میکند و پیش میرود. وقتی انقلاب اسلامی توانسته است تنها در مدت نه سال، از زمستان سال ١٣۵٧ تاکنون، به مرحلهای از تکامل خویش دست یابد که آمریکا را به دخالت نظامی وادار کند، چه بسا که صیرورت انقلاب خیلی زودتر از آنچه ما انتظار داریم به مراحل انتهایی رشد و تمامیت خویش نزدیک شود.»
خاطره تلخ اقدامات شوم شیطان بزرگ علیه ملت ایران طی شش دهه اخیر مسئله ای نیست که بتوان آن را با یک توافق کاغذی از حافظه تاریخی ملت پاک کرد. یک روز عملیات آژاکس و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و روز دیگر عملیات پنجه عقاب و شکست نظامی در طبس. یک روز اعطای نشان افتخار به فرمانده ناو وینسنس به واسطه کشتار مسافرین بیگناه ایرباس و روز دیگر حمله به سکوی نفتی سیری در خلیج فارس. یک روز حمله سایبری به تأسیسات هسته ای فردو با ویروس استاکس نت و روز دیگر حمله واقعی به دانشمندان هسته ای در کوی و برزن. پر واضح است که با یک توافق کاغذی نه دشمنی های شیطان بزرگ با این ملت پایان خواهد یافت و نه ملت ایران خباثت های گذشته را علیه خود فراموش خواهد کرد.
در روزگاری که به واسطه برجام شرایط نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن بیش از هر زمان دیگر مهیا شده است و رهبر معظم انقلاب نیز در نامه اخیر خود به رئیس جمهور اینگونه بیان فرمودند: «جنابعالی با سابقه چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی، طبعا دانستهاید که دولت ایالات آمریکا، در قضیّه هستهای و نه در هیچ مسئله دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیسجمهور آمریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازی جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریاش از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حملهی نظامی و حتّی هستهای –که می تواند به کیفر خواست مبسوطی علیه وی در دادگاههای بینالمللی منتهی شود– پرده از نیّت واقعی سران آمریکا برداشت … با این حال، محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظهبهلحظه، می تواند به خسارت های بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود» اشاره به این نکته ضروری است؛ مشهور است جان نگرو پونته مسئول سابق هدایت جامعه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا (شامل ۱۶ نهاد اطلاعاتی و امنیتی از جمله NSA ، CIA ، FBI و …) و نخستین فرمانده و سیاستگذار آمریکا در عراق از یکی از رهبران سیاسی عراق پرسیده بود: «میدانی چرا در آمریکا هیچوقت کودتا نمیشود؟!!» مقام عراقی دلایل زیادی از توزیع قدرت تا دموکراسی و … را برشمرده بود اما نگرو پونته در یک جمله به او گفته بود: «زیرا آمریکا در واشنگتن سفارتخانه ندارد»!!!
فراموش نکرده ایم که عملیات آژاکس (کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) و سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق و شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت را یک سیاستمدار جوان آمریکایی به نام کرمیت روزولت (Kermit Roosevelt) از زیرزمین ساختمان سفارت آمریکا در تهران _ آنگونه که خود آمریکایی ها می گویند _ هدایت کرد.
اشاره به این نکته خالی از لطف نیست هنگامی که دولت تدبیر و امید طی ۲۳ ماه مذاکره با ۱+۵ حل تمام مسائل و مشکلات کشور حتی آب خوردن مردم را هم به حل و فصل مسئله هسته ای _ آنگونه که خود می خواهد _ گره زده بود و عملاً طرح و برنامه جایگزین در صورت شکست مذاکرات از جمله پرداختن به ابعاد مختلف اقتصاد مقاومتی را تدارک ندیده بود ، این آمریکایی ها بودند که در حین مذاکرات طرح ها و برنامه های جایگزینی را در صورت شکست مذاکرات برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران در نظر گرفته بودند که یکی از طرح های جایگزین (Plan B) آنها اجرای پروژه ای موسوم به بمب های بتن شکن MOP بود که آمریکایی ها در خلال مذاکرات، سه بار ماکت فردو را به وسیله این بمب ها بمباران کرده و در روزهای منتهی به ضرب الاجل توافق وین خبر آن را رسانه ای نموده تا از این رهگذر در طرف ایرانی ایجاد رعب و وحشت کنند و امتیاز بیشتری بگیرند. شکی نیست که این اقدامات بیشتر به منظور پروپگاندای رسانه ای صورت می گیرد و آمریکایی ها هرگز جرأت چنین اقدامات نابخردانه ای را ندارند زیرا حکومتی که طی ۷۰ سال گذشته تنها از طریق نظامی گری حرف خود را به کرسی نشانده، اگر می توانست با اقدام نظامی، انقلاب اسلامی را متوقف کند؛ هرگز از این کار دریغ نکرده و مسیر مذاکره را انتخاب نمی کرد.
در تحلیل Plan B آمریکایی ها اشاره به این رویداد تاریخی ضروری است؛ در ۲۲ ژانویه ۲۰۰۲ که آمریکایی ها سرمست به زعم خود پیروزی در حمله به افغانستان بودند، جرج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا طی سخنانی در کنگره بیان داشت: «احتمالاً پس از افغانستان هدف بعدی ما در این جنگ ایران خواهد بود». چند ماه بعد ارتش آمریکا اقدام به برگزاری بزرگترین و پرهزینه ترین رزمایش تاریخ نیروهای مسلح خود کرد. هدف از این رزمایش که چالش هزاره (Millennium Challenge) نام داشت شبیه سازی و تمرین رویارویی مستقیم با ایران در خلیج فارس و بررسی آثار و نتایج آن بود. طبق سناریوی این رزمایش، نیروی دریایی آمریکا به صورت گسترده یک تهاجم تمام عیار را علیه ایران ترتیب می دهد، نیروهای ایرانی نیز تمام قد در مقابل آنها ایستادگی کرده و با استفاده از تعداد زیادی قایق تندرو موشک انداز به سمت ناوگان نیروی دریایی آمریکا یورش می برند و با شلیک تعداد قابل توجهی موشک به تهاجم نظامی آمریکا پاسخ می دهند. نتیجه واکنش ایران برای آمریکایی ها به هیچ وجه قابل تصور نبود چراکه این واکنش باعث بر هم خوردن آرایش نظامی نیروهای آمریکایی و در نتیجه نابودی ۱۶ ناو آمریکایی، شامل یک ناو هواپیمابر، ۱۰ رزمناو و پنج کشتی لجستیکی آمفی بی میشد. ابعاد این مسئله زمانی برای آمریکایی ها بسیار فاجعه بار شد که طبق برآوردهایی که پس از این رزمایش به عمل آمد ، در صورت وقوع این سناریو به صورت واقعی، بیش از ۲۰ هزار نظامی آمریکایی فقط در روز اول جنگ با ایران کشته خواهند شد.
حال خود قضاوت کنید، ایرانی هایی که در سال ۲۰۰۲ از چنان توان بازداندگی ای برخوردار بودند که می توانستند فقط در روز اول جنگ، چنین تلفات سنگینی بر دشمن وارد سازند، حال تصور کنید ایرانی های سال ۲۰۱۵ از چه توانی برای نابودی دشمنان این مرز و بوم برخورداند. ایرانی های سال ۲۰۱۵ تا چه حد می توانند در روز اول جنگ از متجاوزان آمریکایی کشته بگیرند. ایرانی های سال ۲۰۱۵ تا چه تعداد می توانند ناو آمریکایی را به آتش کشیده و غرق سازند. به همین دلیل است که امروز آمریکایی ها که خود را ناتوان از رویارویی مستقیم با انقلاب اسلامی ایران می بینند، آتش افروزی و بی ثبات سازی منطقه را از طریق جنگ های نیابتی در سوریه، عراق و یمن در پیش گرفته و در حالی که بسیجیان آنروز خمینی و ژنرال های امروز خامنه ای همچون حاج قاسم سلیمانی، گلوی آنها را در منطقه فشرده اند، چاره ای جز مذاکره با ایران را بر خود ندیده اند.
امروز بیش از هر زمان دیگر مشتاق گزینه های روز میز آمریکا هستیم؛ امروز بیش از هر زمان دیگر عاشق مبارزه با صهیونیستها هستیم؛ امروز بیش از هر زمان دیگر خشم مقدس و شور انقلابی خود را بر سر مستکبران عالم و در رأس آن آمریکا فرود خواهیم آورد؛ امروز ما فرزندان خمینی و فدائیان خامنه ای بیش از هر زمان دیگر جان برکف نهاده و لبیک گویان فریاد آرمانخواهی را سر خواهیم داد؛ ما هرگز اجازه بر زمین ماندن فرمان ولی زمان خود را نخواهیم داد و در یک کلام ما بی وفایی کوفیان را جبران خواهیم کرد … .
اگر خدای نکرده هوای آن دارید که باز بهر ولی جام زهر پیش آرید
فقط نه جام شما را به قهر می شکنیم که دست ساقی هر جام زهر می شکنیم