به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، به ابتکار واحد اکران مردمی جشنواره عمار، گعده مجازی اکران کنندگان این جشنواره و فیلمسازان و فعالان فرهنگ و رسانه با حضور محمدحسن بزرگیراد، کارگردان مستند «ما اقتصاد دانیم» و سردبیر سایت «مدرسه اقتصاد» برگزار شد.
این مستند که موانع نظریه پردازی در باب اقتصاد مقاومتی در دانشگاههای اقتصاد ایران را ریشهیابی میکند، در پنجمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، توانست فانوس بخش اقتصاد مقاومتی را کسب کند.
در ادامه بخشی از این گعده مجازی را که بصورت پرسش و پاسخ برگزار شده است، میخوانید:
«ما اقتصاد دانیم»، حاصل تحصیلات دانشگاهی بوده است؟
من دوران لیسانس را در دانشکده اقتصاد علامه گذراندم که جزو دانشکدههای معروف اقتصاد در کشور است و بهترین اساتید دانشگاهی این رشته هم در آن کرسی درس دارند. اواخر دوران تحصیل با توجه به اینکه مطالعات غیر درسیمان هم بیشتر شده بود، همیشه این سوال برایمان مطرح میشد که این چیزهایی که میخوانیم، کجا استفاده میشوند.
وقتی وارد دوران کارشناسی ارشد شدم، این مشکل نه تنها حل نشد، بلکه بدتر هم شد به طوریکه با گذشت زمان مسائل انتزاعیتر، غیر واقعیتر و در یک کلام، بیمعناتر میشدند و اساتید هم هیچ ارتباطی با پرسشهای ما نمیتوانستند برقرار کنند تا سال اول دوره ارشد که با کتاب «بحران در علم اقتصاد» آشنا شدم.
این کتاب، روایت جنبش دانشجویی و اساتید دانشگاههای فرانسه در سال 2001 است که بعد از 8 سال، توسط آقای فرهادیپور در سال 89 به فارسی ترجمه شد اما هنوز به شکل کتاب عرضه نشده و تنها نسخه الکترونیکی آن منتشر شده است.
در این کتاب، اعتراض دانشجویان و اساتید فرانسوی در سال 2000-2001 نسبت به نحوه آموزش علم اقتصاد در فرانسه و کل دنیا، روایت شده است، با مطالعه بیانیه این دانشجویان متوجه شدیم خیلی از موارد انتقادی آنها مثل ریاضیزدگی به جای استفاده از ریاضی، فرمالیستی و صوری شدن، عدم انعکاس واقعیات و مسائل جامعه و انحصار در ارائه یک مدل تدریس با نسبتی متفاوت، در دانشکدههای اقتصاد ایران هم در حال وقوع است، همین باعث شد که با رجوع به این کتاب، به بررسی وضعیت آموزش علم اقتصاد و آسیبشناسی آن در ایران اقدام کنیم.
چرا مثل بقیه دانشجوها دنبال درس و نمره نبودید؟ چرا مثل بقیه فقط ارزیابی نکردید(با ریاضیات در اقتصاد) و وارد خط قرمز قضاوت شدید؟
پیگیری این مسائل نیاز به یک نگاه سوالگرایانه و پرسشگرایانه در هر رشته دارد، البته در این زمینه هم در دوران کارشناسی و هم ارشد به سراغ اساتید به اصطلاح نامتعارف مثل دکتر درخشان، دکتر پیغامی و حتی آقای جلیلی میرفتیم که با ایجاد سوال باعث میشدند دنبال جواب باشیم. من از دکتر پیغامی یاد گرفتم که به هر مسئلهای در اقتصاد نگاه انتقادی داشته باشم و سعی کنم دنبال تحلیلهای آن مسئله باشم.
هدف شما از ساخت این مستند چه بود و چقدر به آن دست یافتید؟
هدف ما، نشان دادن وضعیتی بود که در آن ریاضیات به عنوان هدف در اقتصاد، قرار گرفته و این علم با سرگرم شدن به مسائل انتزاعی از واقعیات جامعه و مسائل اصلی آن در حال فاصله گرفتن است که با توجه به اکرانهای متعدد و بازخوردهایی که از آن داشتیم تا حدودی به اهداف اولیه تولید مستند یعنی بیدار شدن برخی اساتید و دانشجویان این رشته دست پیدا کردیم، ولی اگر بخواهیم ایدهآل نگاه کنیم، حقیقتا راه در این حوزه طولانی و مشقتبار است و با یک یا دو مستند نمیتوان به هدفهای کلان رسید، اما در حالت کلی این مستند، گزارشی از وضعیت وخامتبار دانشکدههای اقتصاد بود که در حال فوت کردن است.
چه برنامههایی برای ادامه و به سرانجام رساندن اهداف این مسیر دارید؟
در حال حاضر به دانشجویان و دوستانی که با دیدن این مستند، کار در این حوزه را شروع کردهاند، مشورت میدهم، از جمله الان تعدادی از دانشجویان دانشگاههای علامه طباطبایی و تهران، در حال پیگیری مستندی در نقد فضای حاکم اقتصاد هستند که به آنها کمک میکنم تا این خط حفظ شود.
آیا میتوانیم این مستند را آغازگر یک جنبش دانشجویی در نقد فرمالیسم در علم اقتصاد بدانیم؟
بهرحال باید کار از یک نقطهای شروع شود و این مستند به نوعی اطلاعیه و مانیفست جنبش دانشجویی منتقد نحوه آموزش رشته اقتصاد است که آن را بیارتباط با فضای واقعی اطرافشان میدانند، دانشجویان میتوانند با تقویت ذهن خود در حوزه سوالها و پرسشهای حقیقی تکانی به دیوار نیمهخراب علم اقتصاد بدهند.
چرا از قالب تصویر، برای بیان حرفتان استفاده کردید؟
قالبهای مختلفی را برای رساندن حرفمان امتحان کردیم، با اینکه هر کدام جایگاه خودشان را دارند ولی مستند، ابزار گویاتر، دقیقتر و جذابتری برای انتقال پیام است که متاسفانه رسانه، در حوزه اقتصاد و به طور کلی علوم انسانی چندان وارد نشده است و همین امر باعث شده که آسیبهای این رشته در ایران دیده نشود.
قصد ساخت مستند جدید هم دارید؟
چند کار درباره وضعیت پژوهشی دانشکدههای اقتصاد و بحثهای مرتبط با اقتصاد مقاومتی از جمله درونزایی، در ذهن دارم، ولی به طور جدی هنوز کار را شروع نکردهام.
از بازخوردهای فیلم بگویید، از آن استقبال شد؟ آیا در دانشگاهها جریانسازی کرد؟
اگر کلمه «ما اقتصاد دانیم» را در اینترنت سرچ کنید یا به وبلاگ این مستند مراجعه کنید، گزارشهای مفصلی از اکران این مستند را در دانشگاه های کشور مشاهده میکنید، این مستند در 17 نقطه اکران شد و در ترم جاری هم با بیش از 13 دانشکده جدید در حال ارتباط برای اکران هستیم.
معمولا از سوی دانشجویان خیلی استقبال میشد و میگفتند که مستند حرف دل ما را زده است ولی در مقابل اساتید، خیلی خوششان نمیآمد و در مواردی هم، برای پخش آن، همکاری نمیکردند.
به عنوان یک فیلمساز چه انتظاری از رابطان و اکران کنندگان مردمی عمار دارید؟ دیده شدن اثرتان چه حسی برای شما دارد؟
اکران کنندگان جشنواره عمار باید بدانند که نقش مهمی در دیده شدن آثار دارند و میتوانند در هرجا افراد دیگری را هم برای اکران فیلمها پیدا کنند، البته تبلیغات و جوسازی قبل از اکران، درگیر کردن و دعوت اساتید هم در دیده شدن فیلمها، تاثیرگذار است. شبکه اکران مردمی و دیده شدن فیلمها از طریق آن، از جمله ویژگیهای جشنواره عمار است که بایستی بصورت جدی و محکم ادامه داشته باشد، اگر ظرفیتهای مردمی جشنواره بروز شوند و بدرستی از آن کار کشیده شود، میتوان قلب مردم را فتح کرد، به نظر من حرفهای، یعنی حرف مردم را زدن و هر چقدر مسائل مردم بیشتر مطرح شود، جشنواره حرفهایتر است.
هر کسی که اثری تولید میکند، علاقه دارد که همه، اثرش را ببینند و در موردش حرف بزنند، اگر جشنواره عمار بتواند این حس را در تکتک کارگردانها و صاحبان اثر بوجود بیاورد و حس مخاطبین را هم به آنها انتقال دهد، فکر میکنم انگیزه خوبی برای کارهای بعدی فیلمسازان ایجاد شود، همچنین دعوت کارگردان و صاحب اثر در موقع اکران هم، باعث ایجاد انگیزه و انرژی برای عوامل آن میشود، بدون اغراق باید بگویم که دیده شدن اثرم بخصوص در جمعهای دانشجویی انگیزه زیادی به من میدهد که این مسیر را ادامه بدهم.
گفتنی است به همت واحد اکران مردمی جشنواره عمار، گعدههای مجازی اکران کنندگان عمار با حضور فیلمسازان و فعالان فرهنگ و رسانه، به طور هفتگی از طریق نرم افزار تلگرام برگزار میشود.