به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از اهواز، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز به مناسبت روز دانشجو مناظره ای بین علی خضریان، فعال سیاسی و مدیر مسئول خبرنامه دانشجویان ایران و علی صالح آبادی، نماینده دوره سوم مجلس و مدیر مسئول روزنامه ستاره صبح در دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد.
در این مناظره علی صالح آبادی، فعال اصلاح طلب بیان داشت: 16 آذر موتور حرکت در دانشگاه ها بود، دانشگاه تهران و دانشگاه علم و صنعت همیشه در قبل از انقلاب در محاصره نیروهای شاه بود.
وی افزود: نخستین گروهی که در دانشگاه ها علیه کودتای شاه فعالیت ها را شروع کردند، 11 نفر از اساتید دانشگاه تهران و در راس آنها بازرگان بود که در اعتراض به کودتا استعفا دادند.
صالح آبادی بیان کرد: در روز 16 آذر، سه نفر از دانشجویان به شهادت رسیدند که یکی از آنها برادر زن شریعتی بود. در زندان اوین بیشتر دانشجو بودند که نشان می داد رژیم از قدرت دانشگاه نگران و ترسان است.
وی گفت: این دانشجوها در زندان گرایش های مختلفی داشتند. همچنین در این زندان آیت الله طالقانی و مهدوی کنی نیز حضور داشتند.
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی بیان کرد: متاسفانه در حال حاضر دانشگاه دچار رخوت و بی تفاوتی شده است. ما در زمان دانشجویی به دنبال برابری، آزادی، عدالت و اخلاق بودیم؛ اما دانشجویان اکنون بی تفاوت هستند که این یک خطر است و باید آسیب شناسی شود. دانشجو باید مصلح باشد و نباید در مسائل سیاسی و دینی بی تفاوت باشد.
صالح آبادی اظهار داشت: مصدق یک فرد ملی لیبرال و وطن دوست بود؛ اما نقدهایی هم به او وارد است. مصدق یک فرد لجوج بود و به هر چیزی که می رسید میخواست محکم روی آن بایستد. می خواست با کمک آمریکا مشکل را حل کند. در آخر لجبازی مصدق باعث شد که آمریکا و انگلیس با هم متحد شوند و ۱۰ میلیون به لات های تهران بدهند تا شبانه به خانه مصدق حمله کنند و کودتا راه بیفتد.
این فعال اصلاح طلب گفت: من در زمان شاه در زندان بودم و جز مدعیان انقلاب هستم. در زمان میرحسین موسوی و دولت اصلاحات مسئولیت های زیادی داشتم و فقط وزیر نشدم.
وی بیان کرد: من در رشته علوم سیاسی هم تحصیل کرده ام، ما با تحلیلی به این نتیجه رسیده ایم که رادیکالی ایستادگی در برابر غرب و به خصوص ایالات متحده آمریکا به جز هزینه دادن برای کشور چیزی به همراه ندارد.
این روزنامه نگار اصلاح طلب بیان کرد: در آخر هم دیدیم که رهبر معظم انقلاب هم تاکید کردند که طرف اصلی ما آمریکاست. همه دیدیم اگر ما با نظام جهانی تعامل نکنیم، نتیجه آن می شود شش قطع نامه ای که اقتصاد کشور را فلج کرد.
صالح آبادی گفت: برای ما اصلاح طلبان که مشکل را فهمیده بودیم افتخار است که در سال 92 کشور را از دست کسانی که می خواستند همین راه را ادامه دهند، نجات دادیم و اگر هنوز هم به گفته امام(ره) میزان رای ملت است، معلوم می شود که اکثر مردم موافق برجام هستند، اگرچه اشکالاتی هم دارد؛ البته من این حرف آقای روحانی را که گفت ما 3 گل زدیم و 2 گل خوردیم را قبول ندارم.
وی بیان کرد: از 24 آذر امسال تحریم ها برداشته می شود و رونق اقتصادی در کشور شروع می شود. مشکلی که داشتیم این است که نه می توانیم نفت را بفروشیم و اگر بفروشیم نمی توانیم پول آن را وارد کنیم. اکنون دولت مشکل را از راه مذاکره حل کرد. دولت روحانی کاملا می خواهد رابطه با آمریکا را عادی کند و ما از این فرایند دفاع می کنیم.
مدیرمسئول روزنامه ستاره صبح گفت: امروز دنیا تغییر کرده و دیگر کسی از استعمار و استکبار حرفی نمی زند. در حال حاضر باید با جنگ رسانه ای با غرب روبرو شد. ما در فرهنگ دینی و ملی خود چیزی به اسم مدارا داریم که به قول حافظ «با دوستان مروت با دشمنان مدارا» که ما در حال حاضر این کار را انجام می دهیم؛ اما دولت آقای احمدی نژاد درست عکس این کار را انجام می داد. الان ما مستقیم از نظام دفاع می کنیم؛اما نیاز به اصلاحات هم داریم.
صالح آبادی گفت: آقای خضریان مطرح کردند که چطور با حفظ منافع با دنیا تعامل کنیم. چرا ما نسبت به آینده واهمه داشته باشیم، اگر امروز منافع ما تامین شد همین امروز باید اقدام کنیم. نظام بین الملل بر اساس هزینه-فایده است. یعنی کجا فایده دارد و کجا هزینه. روابط خارجی هم بر اساس این قانون است که جلب منفعت و دفع ضرر.
این فعال اصلاح طلب گفت: من این حرف اقای خضریان را قبول دارم که باید بنیان های داخلی را تقویت کنیم، درست است؛ اما همان طور که رهبری هم گفتند روابط خارجی همین «بده بستان» هاست. یعنی راهکار این است که بنیان های داخلی را تقویت کنیم و با تمام کشورهای تاثیرگذار خصوصا آمریکا وارد مذاکره شویم.
علی خضریان، مدیر مسئول خبرنامه دانشجویان ایران بیان داشت: کودتای 28 مرداد سال 32 پس از ملی شدن صنعت نفت صورت گرفت. پس از این کودتا کشور به این نتیجه رسید که برای استقلال و رشد باید ایستادگی کند و نفت را ملی کند.
وی بیان کرد: اکنون هم متاسفانه پس از 62 سال هنوز هم عده ای نسبت به جریان سال 32 شبهاتی دارند. جریانی وجود دارد که هنوز هم مصدق را از مقصران 28 مرداد می دانند. مصدق اگر با پیشنهادات آمریکا در مورد نفت موافقت می کرد مشکل کودتا پیش نمی آمد.
این کارشناس مسایل سیاسی گفت: در آن دوران فرمول بانک جهانی را به مصدق پیشنهاد دادند که مصدق باید گفتگو و مذاکره می کرد و دیگر ایستادگی نمی کرد. این فرمول بانک جهانی، همان پیشنهاد مذاکره و گفتگویی است که امروز هم عده ای از آن دم می زنند و فکر می کنند با مذاکره و گفتگو می توان مشکلات کشور را حل کرد.
خضریان گفت: جریانی که معتقد است ما باید با مذاکره مشکلات خود را با کدخدا حل کنیم در دوران مصدق این بود که به فرمول بانک جهانی عمل کنیم. در آن زمان قیمت نفت در دنیا بشکه ای 3 دلار بود. پیشنهاد بانک جهانی این بود که اولا ما ملی شدن صنعت نفت شما را به رسمیت نمی شناسیم؛ اما نفت را از شما به قیمت یک دلار و هفت سنت می خریم. نفتی که قیمت متوسط جهانی آن سه دلار بود. از طرفی کارگران انگلیسی که در صنعت نفت کار می کنند باید همچنان سر کار بمانند. در عوض بانک جهانی به ازای هر بشکه نفت 50 سنت به شما می دهد.
وی افزود: جریانی که مصدق را در این موضوع مقصر می دانند، هنوز هم فعال است و در دانشگاه حضور پیدا می کنند، از مذاکره و توافق حمایت می کنند و هنوز هم معتقدند کودتای 28 مرداد محصول کم کاری مصدق و امثال مصدق است.
این فعال حوزه دانشجویی بیان کرد: بعد از 28 مرداد اتفاقاتی رخ داد که کشور را به سمت 16 آذر پیش برد. از طرفی سفارت انگلیس در آن زمان دوباره در کشور مشغول به کار می شود، از طرفی آمریکایی ها وارد کشور می شوند و یک چک چهار و نیم میلیون دلاری برای بازسازی صنعت نفت به ایران تحویل می دهند، معاون رئیس جمهور آمریکا برای بازدید از دانشگاه می آید و قرار می شود دکترای افتخاری به او اهدا شود.
خضریان افزود: به اعتقاد من دولتمردان آن زمان فهم غلطی از مردم و جامعه داشتند به همین دلیل نمی دانستند این اتفاقات موجب آشوب و بهم ریختن اوضاع کشور می شود. چون قبل از 28 مرداد انگلیسی ها مدعی نفت ما بودند دولت و از جمله مصدق که فردی لیبرال بود فکر می کردند مردم از این ارتباط با آمریکا خوشحال میشوند.
مدیرمسئول خبرنامه دانشجویان ایران ادامه داد: بنده قطعا معتقد نیستم که افرادی که آن روز برای مذاکره با آمریکا می رفتند و با آوردن معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران می خواستند افکار عمومی را به این سمت سوق دهند که در حال حل مشکلات هستند، قصد سرنگونی رژیم پهلوی را داشتند. اصلا اینگونه فکر نکنید که در سال 32 دولت زاهدی بر این عقیده بود که پهلوی را ساقط کند.
خضریان افزود: علی القاعده مدافعان برجام هم به دنبال زمین زدن نظام و آسیب به کشور نیستند. البته الان این افراد هم خود دو دسته هستند، افرادی که امروز مطرح می کنند که 24 آذر همه مشکلات حل می شود؛ اما گروه دیگر کلا منکر این قضیه هستند و بیان می کنند که اصلا مسائل اقتصادی ربطی به مذاکرات ندارد. در سال 92 مردم به این امید به شما رای دادند که مشکلات اقتصادی حل بشو با وعده های رئیس جمهور که کلیدی را نشان داد که با آن با آمریکا مذاکره کند و مشکلات اقتصادی مردم را حل کند.
این کارشناس سیاسی بیان داشت: امروزه عده ای می خواهند مصدق را مقصر جلوه دهند که چرا مقابل انگلیس مقاومت کرد و مذاکره را نپذیرفت. اگر ما این وقایع را باز خوانی نکنیم در سال های آینده تفسیر جدیدی از تاریخ را ارایه خواهند داد که اصلا در حادثه 16 آذر مقصر دانشجویان بودند که نظم دانشگاه را بهم زدند و تاریخ تحریف شده ای را برای ما بیان خواهند کرد و یک جنبش دانشجویی مجیزه گویی را خواهد ساخت که که فقط برای دولت مردان کف بزنند و از آن هیچ نقدی بیرون نیاید.
وی تاکید کرد: استکبار ستیزی جز وظایف جنبش دانشجویی است. استکبار ستیزی معلول است و علت اصلی بحث استقلال خواهی و منافع ملی است. آیا وقتی منافع ملی شما تامین نمی شود باید کوتاه بیایید؟
خضریان بیان کرد: امروز در کشور دو جریان در این مورد وجود دارد: یک نظریه این است که ما باید مشکل را از دورن حل کنیم و یک نظریه هم این است که باید کوتاه بیاییم چون کار دیگری نمی توانیم بکنیم. این دو جریان فکری در سال 32 هم وجود داشت. این دو جریان سال هاست که وجود دارد جریان «ما می توانیم» و جریان «ما نمی توانیم.»
وی در پاسخ به صالح ابادی گفت: آقای صالح آبادی فرمودند که 24 آذر تحریم ها برداشته می شود و مشکلات حل می شود، من هم امیدوارم این اتفاق بیفتد و تا پایان سال 95 هم که شده مشکلات حل شود و رونق اقتصادی صورت گیرد اما سوال اینجاست که اگر نشد باید چکار کنیم. آمریکایی ها رسما اعلام کرده اند که در سیاست خارجی ما به دنبال این هستیم که لیبرال دموکراسی را در جهان توسعه دهیم و دیکتاتوری ها را حذف کنیم.
این فعال حوزه دانشجویی بیان کرد: مصدق نه ادعای حکومت اسلامی داشت نه فردی از جمهوری اسلامی بود؛ بلکه فردی لیبرال بود که نیم نگاهی هم به سیاست های آمریکا داشت؛ اما اگر منافع آمریکا مطرح باشد، حاضر است یک حکومت لیبرال را زمین بزند و به جای آن دیکتاتوری راه بیندازد تا منافع خود را تامین کند این کار را خواهد کرد همانگونه که مصدق را زمین زد.
وی گفت: آمریکا یک سیاست دیگر هم در دنیا اعلام کرده اند و آن هم اینکه دنیا را بر اساس نظریات واقع گرایی دنیا را می بینند و بر همین اساس با دنیا رفتار می کنند. نظریه واقع گرایی یک حرف اساسی دارد و آن اینکه دنیا آنارشی است، دنیا هرج و مرج است، دنیا جنگل است و هرکس قدرت بیشتری داشته باشد برنده است. قوانینی که در دنیا وجود دارد را تا آنجا که منافع ما را تامین کند رعایت می کنیم، اما اگر جایی منافع ما را تامین نکند رعایت نمی کنیم.
خضریان بیان کرد: ما با اینگونه جهانی با چنین نظریاتی طرف هستیم، پس چگونه می خواهیم مسائل خود را بر اساس منافع خودمان با آنها حل کنیم. چگونه میخواهیم این کار را انجام دهیم و برنده شویم بدون اینکه نگاهی به مسائل داخلی داشته باشیم و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را از درون حل کنیم. آخرین قطعنامه ای که علیه ایران در سال 91 تصویب شد. تا آن سال ما توانسته بودیم تحریم ها را دور بزنیم و علناً دیگر تحریم ها تاثیری بر اقتصاد ما نداشتند پس چرا باز هم اوضاع اقنصادی کشور خوب نبود.
در ادامه یکی از دانشجویان پرسید: آیا دانشجویان نسل چهارم انقلاب از نظر ایده، فکر و خط و مشی سیاسی قابل مقایسه با دانشجویان قبل از انقلاب هستند؟ و آیا نیازمند یک انقلاب درونی نیستیم؟ آیا قرآن بهتر از حافظ نیست که می گوید: اشدا علی الکفار؟
صالح آبادی در پاسخ به این دانشجو بیان کرد: اوضاع تغییر کرده است و ما با تحلیل هایی به این نتیجه رسیدیم که نباید به کف خیابان آمد؛ اما باید معترض منتقد بود.
وی ادامه داد: طبق قانون اساسی تجمعات آزاد است؛ اما باید مسالمت آمیز باشد. صدای دانشجو باید بلند باشد و خواسته اش را برساند؛ اما روش های قبلی منسوخ شده نه تنها در ایران بلکه در همه جای دنیا.
این فعال سیاسی گفت: در سال 32 هم دانشجویان واقعا راهی نداشتند جز اینکه به خیابان بیاییند. در حال حاضر باید از طریق انتخابات و صندوق رای حرف خود را بزنید. در انتخابات پیش رو تجزیه و تحلیل کنید. اگر فکر می کنید افرادی که از مجلس هفتم تا کنون در مجلس هستند افراد خوبی هستند که حرفی نیست؛ اما اگر معتقدید که این افراد و این طیف اصولگرا چیزی جز هزینه برای کشور ندارند، به صندوق های رای هجوم بیاورید و به افراد دیگر رای بدهید. با وجود اینکه من معتقدم جنبش دانشجویی خاموش است؛ اما وجدان جامعه بیدار شده است. جامعه ایران مطالبه دارد. من کاری به اتفاقات سال 88 ندارم؛ اما سه میلیون نفر به خیابان آمدند و گفتند رای ما چه شد که دولت باید پاسخ می داد و اتفاقاتی افتاد که به درگیری منجر شد و واقعا متاسفیم که این اتفاق افتاد.
صالح آبادی گفت: اما اینکه جوانان می گویند رای ما چه شد یعنی حس مشارکت آنها بالا رفته است. یعنی می خواهند با رای خود پیامشان را به حکومت بدهند و این نقطه عطفی در جامعه ایران و جنبش دانشجویی است.
در ادامه یکی از دانشجویان از آقای خضریان پرسید: شما که مسائل سال 32 را به مذاکرات و توافق ربط دادند که از نظر من بسیار بی ربط بودند. شاید در آن سال مقاومت منجر به موفقیت های اقتصادی می شد؛ اما در حال حاضر تجربه هشت سال مقاومت شما نشان داد که چه بلایی بر سر اقتصاد ایران آمد. سئوال دیگر اگر به قول آقای صالح آبادی برای آزادی و عدالت انقلاب کرده اند، پس چرا ما آزادی و عدالتی نمی بینیم، یعنی هدف از 16 آذر فقط مقابله با آمریکا بوده یا حفظ دموکراسی و آزادی بوده است؟ ما در کشور از مسائل هسته ای فقط ضرر اقتصادی کردیم آیا مشکل غرب با پیشرفت علمی ماست یا با ساخت بمب اتم؟
خضریان در پاسخ به سئوال این دانشجو اظهار داشت: بنده جریانات سال 32 را صرفا به مذاکرات ربط ندادم؛ بلکه از دو فهم در سیاست خارجی صحبت کردم که یکی بیان می کند ما می توانیم و یکی بیان می کند ما نمی توانیم.
وی ادامه داد: در مباحث سیاسی هرکس تحلیل خود را بیان می کند. تحلیل بنده هم این است که اگر مسئولان آن زمان می دانستند، اعلام قضیه گرفتن چک از آمریکا خشم مردم را به دنبال دارد، این کار را نمی کردند.
این فعال سیاسی گفت: مصدق همانطور که گفتم فردی لیبرال بود و به دنبال رابطه با امریکا بود. دولت بعد از کودتا هم خیال می کرد اگر با آمریکا رابطه داشته باشد مردم خوشحال می شوند. آنها فکر می کردند چون مصدق به دنبال رابطه با آمریکا بود مردم با او همراه شدند؛ اما حقیقت این بود که مردم از زمانی طرفدار مصدق شدند که در مجلس به دنبال منافع ملی رفت. الان هم بحث بنده بر روی دو فهم موجود در کشور هست.
خضریان افزود: در مورد مشکلات اقتصادی کشور هم چیزی که بنده در مورد سال 91 عرض کردم فقط یک سال از ریاست جمهوری دولت دهم باقی مانده و من بیان کردم اوضاع کشور خوب نیست. شما فکر می کنید من و هر کسی که در مورد وضعیت موجود انتقاد دارد نماینده آقای احمدی نژاد است که باید از ایشان دفاع کند. این ذهنیت غلطی است که در دانشگاه دارند به ذهن من و شما فرو می کنند.
وی گفت: اینکه یا اصلاح طلب و یا اصول گرا و غیر از این راهی نیست. یعنی اگر آقای صالح آبادی یک اصلاح طلب است پس حتما خضریان هم باید اصول گرا باشد و از همه کارهای آقای احمدی نژاد دفاع کند. این ذهنیتی است که می خواهند شما داشته باشید تا دو قطبی اصلاح طلب اصوال گرا در دانشگاه راه بیفتد؛ اما من به هیچ عنوان این دو قطبی را قبول ندارم و در مورد هشت سال دولت آقای احمدی نژاد نقدهایی دارم که همان وقت بیان کردم الان هم وضعیت کنونی را نقد می کنم.
این فعال سیاسی ادامه داد: در مورد مسئله هسته ای هم فرمودید، مسئله هسته ای قبل از دولت نهم وجود داشت و لطفا آن را به دولت خاصی نسبت ندهید. این که شما می گویید ضرر دادیم، باید بدانید که کلمه ضرر در مسایل سیاسی یعنی نگاه لیبرالی به قضایا داشتن و سود و زیان کردن و بیده بستان کردن. اگر مردم ما نگاه سود و زیانی داشتند در زمان جنگ جوانان جان خود را برای حفظ کشور و استقلال آن فدا نمی کردند.
در ادامه یکی از دانشجویان از خضریان که در پایان حرف های خود بیان کرد چرا وقتی تحریم ها برداشته شده در روزنامه ها تبریک گفته شده است و اینکه امریکا بر اساس نظریه واقع گرایی و آنارشی رفتار می کند و ما به هیچ عنوان نمی توانیم بر اساس منافع ملی خودمان با او وارد مذاکره شویم پرسید که خضریان جواب داد: من نگفتم که چرا برای برداشتن تحریم ها کسی تبریک گفته، بنده عرض کردم آرزوی قلبی من است که تحریم ها برداشته شود. چرا صحبت های من را تغییر می دهید. حرف بنده این نیست که اگر تحریم ها برداشته شود جای خوشحالی ندارد؛ بلکه این است که من معتقد نیستم در 24 آذر اتفاقی بیفتد که جای تبریک داشته باشد یعنی در 24 تحریم ها را بردارند تا اوضاع اقتصادی من و شما در جامعه بهتر شود. تحلیل من این نیست و برای تحلیل خود دلیل دارم یکی از دلایل من هم برجام است.
وی گفت: در قطعنامه هایی که در برجام به آن اشاره می شود، پنج قسم تحریم در حوزه نفتی داریم: بانک کشور ما چه برای دریافت پول و چه برای ارسال، شرکت نفت ما، شرکت نفت خارجی که بخواهد از ما نفت بخرد، هیچ بانک خارجی اجازه تبادل و یا تغییر پول با ایران را ندارد، تراکنش نفتی ما با کل کشورهای جهان. در برجام رسما اعلام شده که 3،2،1 و 5 برداشته می شود اما شماره 4 همچنان پابرجاست.
خضریان تصریح کرد: یعنی شرکت نفت اجازه فروش نفت دارد، بانک اجازه انتقال پول به داخل را دارد، شرکت خارجی اجازه خرید نفت را دارد، بانک خارجی اجازه دریافت پول آن شرکت نفت را دارد اما اجازه انتقال آن پول به داخل ایران را ندارد؛ یعنی در تراکنش نفتی ما تحریم هستیم. اما یک استثنا برای آن قائل شده اند و بیان کرده اند که فقط برای کمک های انسان دوستانه می توانید از این پولی که در بانک های خارجی جمع می شود استفاده کنید. این کمک ها را که قبل از سال 91 هم میگرفتیم. پس چه چیزی جای تبریک دارد؟ من می گویم با ادعاهای عوام فریبانه مردم را گول نزنیم و در مورد برجام علمی صحبت کنیم.
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: در مورد نظریه رفتاری آمریکا هم این نظریه ای است که خود آمریکایی ها بر اساس آن رفتار می کنند و ما هم می توانیم بر اساس نظریه هایی مثل آرمان گرایی و نظریه اسلامی که تئوریزه آن هنوز کامل نشده است. در حال حاضر ما بر اساس سود و زیان با کشورهای دیگر رابطه برقرار می کنیم اما در اندیشه های امام ملاک چیز دیگری است.
وی ادامه داد: در مورد آزادی امام عالی ترین دیدگاه را نسبت به آزادی دارد. ایشان هم به آزادی فردی تک تک افراد و خودشان به عنوان فردی از کشور حساس بوده و هم به آزادی ملی که به عنوان استقلال بیان می شود حساس بوده و هم نسبت به آزادی فردی و جمعی دیگر انسان ها در کشورهای دیگر حساس بوده است.
خضریان گفت: اگر امام بر اساس سود زیان کار می کرد بعد از پیروزی انقلاب باید با آفریقای جنوبی رابطه برقرار می کرد؛ اما چون در آفریقا آپارتاید و نژاد پرستی وجود داشت و آزادی فردی مردم زیر سئوال بود با آفریقا ارتباط برقرار نکرد. از طرفی هم به آزادی جمعی اهمیت می داد به همین دلیل با وجود درگیری با آمریکا وقتی شوروی به خاک افغانستان تجاوز کرد به حمایت از افغانستان برخاست.
وی تصریح کرد: این عالی ترین دیدگاه نسبت به آزادی است که هم برای خود بخواهی و هم برای دیگران. نظریه جهانی سازی که شما می فرمایید به هیچ عنوان رقیب نظریه واقع گرایی نیست که بخواهد با آن مقابله کند.
در ادامه یکی از دانشجویان از صالح آبادی پرسید: جناب آقای صالح آبادی شما که می فرمایید باید با آمریکا کنار آمد و با دوستان مروت با دشمنان مدارا چرا با شاه مدارا نکردید و خون جوانان کشور را هدر دادید چه شده است که قبل از انقلاب آمریکا بد بود و بعد از انقلاب آمریکا بد شد؟
صالح آبادی گفت: در دهه اول انقلاب من مثل همین تندروها بودم؛ اما الان فهمیدیم که اشتباه بوده است. خیلی از افرادی که با دولت موقت آن رفتار را داشتند و یا کسانی که سفارت را اشغال کردند الان می گویند که کار اشتباهی کرده اند. این یک تحول اجتماعی است که در جامعه ایران به وجود آمده است.
بحث دیگر در جواب اقای خضریان باید بگویم شاید ایشان منتقد دولت اقای احمدی نژاد باشند؛ اما چه بخواهیم چه نخواهیم جریان سیاسی در کشور ما سال های سال است که به صورت دو قطبی است و نمی شود خارج از این دایره بود.
خضریان در پایان در جواب صحبت های آقای صالح آبادی گفت: اینگونه نیست که هر کس به ما رای داد، آدم با شعوری است و هر کس نداد، رای اش بی ارزش است این دموکراسی نیست این آزادی مدرن است.
وی گفت: رای مردم حق الناس است چه در سال 92 و چه در سال 88 و چه قبلش حق الناس است و باید احترام گذاشت.
وی افزود: این که شما می فرماید عده ای از اشغال سفارت آمریکا پشیمان هستند را قبول ندارم؛ چرا که این را امام خمینی (ره) سال ها بعد جواب دادند و ایشان فرمودند ما ناراحت نیستیم که الان نهضت آزادی با ما نیست نهضت آزادی از اول با ما نبود و آنها دنبال وابستگی با غرب بودند.
خضریان گفت: آقای صالح آبادی به شما و همه کسانی که ادعای پیرو خط امامی دارند، توصیه می کنم حتما صحیفه امام (ره) را بخوانید.