گروه دانشگاه « خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ برای برون رفت از وضعیت نابسامان فرهنگی و مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد چاره ای نداریم جز آن که مسئولینی مردمی داشته باشیم. نماینده ای که به آرمانهای امام (ره) و انقلاب پایبند باشد. اولویت کاریش محرومین باشد و باج به خوانین و کدخدایان و پیمانکاران و منفذین ندهد.
نماینده ای که به بزرگ زادگان ثروتمند مدیون باشد نمی تواند از حقوق مردم و محرومین در مقابل "مستکبران همیشه حق به جانب" دفاع کند. برابری در برابر قانون برای چنین نماینده ای تنها یک شعار توخالی خواهد بود. نماینده ای که با ارتباطات قدرتمند طایفه ای و ایلی رای آورده باشد مجبور است که در دوران نمایندگی خود به بزرگان طوایف باج بدهد، پس هیچگاه نمی تواند از قانون مقداری و از حقوق محرومین دفاع کند. او مدیون پولداران و خان زادگان است و آرمانهای انقلاب تنها یک شعار خواهد بود.
متاسفانه در قریب به چهار دهه ی گذشته اشرافیت و طایفه پرستي از مهمترین اهرم های کاندیداها برای جلب رای مردم بوده است. آیا هیچگاه توانسته ایم معیارهای انقلابی چون شجاعت و کارامدی و استقلال را برای مردم برجسته کنیم؟
آیا اهل فرهنگ و قلم ما آگاهی بخش بوده اند تا كانديداي اصلح و کارآمد را انتخاب کنیم؟ یا خداي ناكرده مجیزگوی بزرگ زادگانِ طایفه دار و اشراف زاده بوده اند تا _اگر خدا قبول کند_ دستشان به یقه ی پستی یا پیمانی و یا پاچه رییس سازمانی برسد؟
آیا مردم ما بنا به مصالح جمعی خود سعی در شناسایی نماینده ای اصلح و دلسوز كرده اند یا بر سر سفره های رنگین ایام انتخابات رای خود را به یک شام فروخته اند؟
از جریان هایی اجتماعی ای که خود را میراث دار گفتمان انقلاب اسلامی می دانند انتظار می رود که کاندیداهای خود را متناسب با معیارهای امام (ره) و رهبر معظم انقلاب انتخاب کنند. این معیارها چندان پیچیده و دور از ذهن نیستند. با توجه به رهنمودهای امام خامنه معیارهایی چون موارد زیر قابل تشخیص است:
دلسوزی برای مردم و محرومین که البته در سبک زندگی فرد هویداست
شجاعت در برخورد با کانونهای ثروتمند داخلی و بین المللی که در سابقه ي همراهان و ياران نماینده مشخص است.
ساده زیستی و مردمداری (نه اشرافیت و تجملات). این امر نیزتنها با نگاهی كوتاه از بیرون به خانه و محل زندگی هر شخص مشخص است.
کارآمدی و کاردانی که در سابقه ی تشکیلاتی و انقلابی مشخص است.
فهم سیاسی و انقلابی که در مواضع نماینده در مواقع حساس به خوبی مشخص است.
برای جریان های انقلابی بایسته و شایسته نیست برای انتخاب نماینده از میان خود به دو معیار حداقلی بسنده كنند: طايفه داري و پولداري.
نقدهایی که به ایشان وارد بوده است لااقل از این بابت نبوده است. پس امروز هم نباید فردی لایق،کارامد و انقلابی را به دلیل تنگدستی از حضور در میدان بازداشت چرا كه برخي گمان مي كنند مصلحت است.
مصلحت اين نيست كه به قيمت قرباني كردن آرمانهاي امام و خون شهدا هر رانت خوار عافيت طلبي را به مجلس بفرستيم فقط براي آن كه ظاهري متشرعانه دارد.
انقلابی بودن به رفتارهای شجاعانه در مقابل مستکبرین داخلی و خارجی است و نیز ساده زیستی و مردمداری. فردی که هیچگاه در بحران های چون "فتنه ی اشرافیت ۸۸" در کنار جوانان انقلابی نبوده است چگونه برای نمایندگی مردم انقلابی و ولایت مدار استان ما شایسته تشخیص داده می شود؟ آیا پولدار بودن و وابستگی های طایفه ای به اضافه دو رکعت نماز برای انقلابی بودن كافي است؟
در هجمه ی فیزکی و سیاسی و مطبوعاتی ای که به جوانان معترض انقلابی در دانشگاه آزاد یاسوج انجام شد، چند تن از بزرگان جریان های انقلابی که به عنوان کاندیدا مطرحند موضعی حمایت کننده گرفتند؟ مگر حضرت آقا بارها نفرمودند که جوانان انقلابی را به بهانه ی تندروی سرکوب نکنید که همین ها حامیان مردخطر روزهاي سخت انقلابند؟ پس چرا برخی بزرگان اصولگرایی در بزنگاه ها از اين جوانان حمایتی چشمگیر نکردند؟ چرا برخی حتی این جوانان را "خودسر" خطاب کردند؟ آیا بوی فتنه و فتنه گری از این نوع اصولگرایی نمی آید؟ مواضع کاندیداها درمقابل فتنه گران ۸۸ تميز دهنده ی کاندیدای ولایی و مردمی و انقلابی از کاندیدای ریشی فرصت طلب است.
کاندیدای انقلابی ساده زیست و فروتن و مردم دار است؟ کاندیدای انقلابی در میان جوانان حضور دارد. در جمع های آنان فعال است. به هیئت ها و مساجد و محافل سرکشی می کند. پشتیبان آنان در برابر هجمه های سیاسی و تبلیغاتی است. خانه ی کاندیدای انقلابی همچون مردمان معمول شهر است نه خانه هایی مجلل در محله های بالا شهر.
آیا رای آوردن هر پيشاني پينه بسته اي، برآورده کننده ی خواست مردم ولایی و شهید پرور ماست.آیا رای آوردن متظاهران به انقلابی بودن با هر وسیله ای به منزله رای آوردن انقلابیون است؟ اگر قرار باشد کاندیدای متظاهر به شرع با توسل به خرج پول های کلان و ارتباطات طایفه ای و دیدن دم بزرگ زادگان و پیمانکاران و رانت خواران رای بیاورد آیا نقض غرض نیست؟
معیارها را رهبری معظم انقلاب بسیار شفاف فرموده اند و با هیچ طرفندی روسیاهی از زغال پاک نخواهد شد. معیارهای ما می بایست مطابق با نظر ایشان باشد. آنچه مهم است آن است كه استانهای همجوار ما به سرعتی حیرت آور رو به سوی توسعه و آبادنی و نظم گذاشته اند و استان ما علی رغم تمامی پیشرفت های عمراني در زیر ساخت ها هیچگاه نتوانسته است سیستم اداری قدرتمند داشته باشد و بدتر ازآن بخش خصوصی ما در اقتصاد بسیار ضعیف و رنجور است. عمده ی مشکل ما در فضاحت مدیریت منابع انسانی استان است. طایفه پرستی و رانت خواری جزو قواعد رفتاری ما شده است. تجملگرایی و نوکیسه بازی از لوازم حفظ منزلت اجتماعی است. چنان که حتی در میان بسیاری از نیروهای انقلابی ما هم این معیارها به سختي نفوذ کرده است.
رای ما یک وظیفه شرعی است. مراقب باشیم فرزندان انقلابی امام خمینی را به بهانه های طاغوتی حاشیه نشین نکنیم. شيرمردان انقلابي نبايد در ميان هياهوي اشرافيت و طايفه پرستي گم شوند.
* سيد علي محمدي فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.