به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، چهارمین شب علوم انسانی با حضور پروفسور الکساندر دوگین، منوچهر آشتیانی، نادر طالبزاده، جهانگیر کرمی و پیام فضلینژاد غروب شب گذشته در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
در ابتدای این مراسم سجاد نوروزی مدیر فرهنگسرای اندیشه به معرفی پروفسور دوگین پرداخت و پس از آن مراسم تقدیر از منوچهر آشتیانی برگزار شد.
در ادامه این مراسم نشست علوم انسانی برگزار شد. در این نشست پیام فضلینژاد صحبت کرد و گفت: درباره پروفسور دوگین چیزی که مهم است، این است که ایشان روسیه را جزئی از فرهنگ شرق میداند، ایشان معتقد است که ایران دارای تمدنی بزرگ و قابل احترام است. در سخنان ایشان دیدهام که میگویند ما باید به نامه امام خمینی(ره) به گورباچوف مراجعه کنیم و این نامه باید در اختیار رئیس جمهور پوتین قرار گیرد. ایشان ایران را شرکت استراتژیک خود میداند که نظم تک قطبی جهان را برهم ریخته است.
در ادامه این مراسم الکساندر دوگین صحبت کرد و گفت: قبل از این که بخواهیم راجع موضوعات مختلف صحبت کنیم باید وضعیت خودمان و نسبتمان را بدانیم، ایران و روسیه در این لحظه در حالت دوستی قرار دارند و ما اکنون به همراه همدیگر در سوریه در حال جنگ هستیم. چیزی که این ارتباط و دوستی را فراهم میکند یک سری ابعادی دارد که میتواند برای ما مهم باشد، من معتقدم که این لحظه دوستی اساس بسیار عمیقی دارد، چرا که این دو کشور نه تنها قدرت نظامی هستند بلکه دارای هویت قدیمی و کهن نیز میباشند.
وی ادامه داد: زمانی که به اینجا آمدم با چیزی به نام فرهنگ انتظار روبرو شدم و این همان چیزی است که در اندیشه مسیحی ارتدوکس با آن مواجه هستیم چرا که ما نیز در انتظار بازگشت موعود، مسیح(ع) هستیم. این ساختار انتظار در هر دو آئین مشترک است و البته نگاهمان به شیطان نیز مشترک است چرا که هر دو امپریالیسم را دشمن میپنداریم، این مواجهه که در سوریه با آن روبرو هستیم علاوه بر این که یک مواجهه نظامی است، یک مواجهه متافیزیکی است که اتحادی را در بین دو کشور به وجود میآورد. این موضوع تلاشی است که ما امپریالیسم را متافیزیک خوانده و با نگاهی دیگر به آن توجه کنیم. در اینجا باید طبیعت لیبرالیسم را بفهمیم چرا که لیبرالیسم خواستگاه مدرنیته جهان جدید است و مبارزه با مدرنیته مبارزه با امپریالیسم است.
پروفسور دوگین اضافه کرد: باید به همان اصالت مشرق زمینیمان برگردیم، باید به خودمان، هویتمان، ریشههایمان و نگاهمان به حقیقت مراجعه کرده و آنها را بازیابی کنیم. این موضوع یادآور نگاه داسایوفسکی نیز میباشد که بازگشت به الگوها و نمادهای فلسفهدان ایرانی، سهروردی میباشد. در انقلاب ایران نیز این اتفاق رخ داد چرا که ایرانیان در جریان این انقلاب خواستند که به هویت شیعه بودن خود برگردند. حرف مشخص این است که ما لیبرالیسم را رد میکنیم و این در واقع همان چیزی است که مرز اتحاد دو کشور را شکل میدهد. البته عدم توجه به لیبرالیسم را در روح رئیس جمهور پوتین نیز میبینیم، اگر به ایران نیز دقت کنیم خواهیم دید که این موضوع در روح ایران نیز جاری است. پس شما دقیقا تئوری چهارم سیاست را اجرا کرده و در یک مسیر مشترک حرکت میکنیم. این موضوع همان لحظه تاریخی اشتراک است.
در ادامه این مراسم منوچهر آشتیانی صحبت کرد و گفت: چه شرقی و چه غربی باشید و در هر کجا که زندگی کنید یک موضوع ساده وجود دارد و آن این است که آنچه که در تبادل نظر بین شرق و غرب انجام میگیرد بر پایه هرمونیک است. برای مثال اگر من میخواهم یک آلمانی را درک کنم باید ابتدا خودم را در او منعکس کنم و سپس هویت او را در خود احساس کنم و آنجا میفهمم که تا چه اندازه آلمانی، ایرانی و جهانی هستم. یا برای مثال دیگری وقتی شما یک شعر از حافظ را میخوانید اندیشه او را به اندیشه امروزی خود نزدیک کرده و براساس آن این شعر را درک میکنید. در حقیقت این فرایند را هر روز و بدون اختیار تکرار میکنیم.
آشتیانی در پایان سخنان خود گفت: باید توجه داشت که مفهوم انتظار در همه ادیان وجود دارد و زمانی که این موضوع گسترش یابد به مفهومی تحت عنوان فرجامرسانی جهانی تغییر نام میدهد.