به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نامهای به قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت نوشت که متن کامل نامه به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر قاضیزاده هاشمی
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
با سلام و احترام
با عرض تبریک سال جدید، آرزوی سالی توام با موفقیت و پیروزی برای حضرتعالی و همکارانتان در راستای ایفای نقش حقیقی وزارت بهداشت در حوزه سلامت داریم. همانطور که بارها بیان شده، بسیج دانشجویی به عنوان یک تشکل مستقل دانشجویی، بدون هرگونه جهت گیری حزبی یا جناحی، همواره سعی در بیان واقعیات موجود در جامعه با توجه به وظیفه مهم گفتمان سازی و جریان سازی جریانات دانشجویی در باب مسائل جاری کشور را دارد و این بار بر اساس دغدغههای موجود نسبت به وضعیت نظام سلامت کشور به خصوص اجرای طرح تحول نظام سلامت، قصد جلوگیری از انحراف افکار عمومی جامعه و شفاف سازی وضعیت موجود را دارد. به همین دلیل، بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (ره) بر خود وظیفه دانست تا نکاتی را پیرامون مصاحبه اخیر حضرتعالی با برنامه نبض در راستای بیان واقعیات نظام سلامت کشور به قلم بیاورد:
۱- حضرتعالی در این برنامه فرمودید که در طرح تحول نظام سلامت بربحث بهداشت و پیشگیری توجه بسیار شده است. در همین باب مثالی نیز از ایجاد پایگاههای بهداشتی در سراسر کشور زدید. در ادامه نیز فرمودید نظر منتقدان بر عدم توجه به مقوله درمان و صرفا تمرکز بر پیشگیری است. قطعا در هیچ کدام از نظامهای سلامت دنیا به درمان بیتوجهی صورت نمیگیرد و امری غیر عاقلانه است ولی مقدم بودن و اهمیت مضاعف پیشگیری نسبت به درمان بر کسی پوشیده نیست. بهتر است که بخشی از هزینهای که جهت ورود تجهیزات درمانی مدرن که بعضا غیر ضروری هستند و باعث ایجاد تقاضاهای القایی میشوند، صرف ایجاد همکاری بین بخشی با سایر دستگاهها و وزارت خانههای مربوطه جهت پیشگیری از بیماریها و ارتقای سلامت جامعه گردد که موجب کاهش هزینههای مربوط به بار بیماریها که بر دوش کشور و بیماران است، میگردد. همچنین اقدامی در جهت تحقق شعار امسال مبنی بر اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل میشود که در نظامهای سلامت موفق در عرصه جهانی این مورد امر مهمی است. نکتهای دیگر که در این بحث قابل ذکر است، تا به حال ۴ گام از طرح تحول سلامت اجرا شده و فقط گام دوم این طرح مربوط به حوزه بهداشت و خود مراقبتی بوده است و این در حالیست که گام اول و سوم به صورت مستقیم به بحث درمان اختصاص یافته است.
حضرتعالی سالیان سال است که در حوزه سلامت کشور بوده و این موضوع را مطلع هستید که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با ایجاد مراکز فعال سلامت همچون خانههای بهداشت در مناطق روستایی قدمهای بسیاری در جهت پیشگیری از بیماریهای واگیردار و غیرواگیردار انجام شده است. خدا را شکر کشور در کنترل بیماریهای واگیردار بسیار موفق عمل نموده است ولی همانطور که در جامعه ملموس است، سونامی بیماریهای غیر واگیردار در کشور فزاینده میباشد و شاهد عینی آن صحبتهای سال گذشته رئیس سازمان جهانی بهداشت در تائید مرگ ۷۴ درصدی مردم ایران به خاطر بیماریهای غیرواگیردار است. این امر نشان دهندهٔ بازدهی نه چندان زیاد بحث آموزش و فرهنگ سازی فعلی در پیشگیری از بیماریهای غیر واگیردار بوده است و در کنار آن ضعف متولی سلامت کشور در راستای اجرای سیاستها و قوانین برای ارتقای سلامت مردم در سالهای اخیر دیده میشود. قطعا اجرای طرحی چون پزشک خانواده و اختصاص بودجه برای تحقق آن، خروجی بهتری نسبت به افزایش ۱۲۰ درصدی تعرفههای درمانی در گام سوم و تحمیل هزینههای سنگین به کشور و نظام بیمهای که مثال واضح آن افزایش ۱۵۰ درصدی اعتبارات سلامت در دو سال اخیر است، خواهد داشت. پس نگاه ریشهای به مسائل و تعیین راهکار بر اساس آن بسیار موثرتر از نگاه مقطعی و کوتاه مدت خواهد بود که تضمینی نیز برای حل آن وجود ندارد.
۲- حضرتعالی در پاسخ به سوال وجود تقاضاهای القایی زیاد در مراکز ارائه خدمت، ابتدا کثرت آن را انکار کرده و برای مابقی نیز از خود سلب مسئولیت نمودهاید و مقصر را عدم نظارت سازمان نظام پزشکی و بیمهها بیان نمودید. لازم به یادآوری است که متولی نظام سلامت کشور یعنی سیاست گذار و ناظر، وزارت بهداشت است و بر طبق قانون باید وزارت بهداشت بر تخلفات نظارت و رسیدگی نماید و واگذاری آن به یک نهاد صنفی که خود مدعی دفاع از صنف است، امری بیهوده و غیرمنطقی است. بحث بعدی در این مورد عدم وجود راهنماهای بالینی و سیستم نظام ارجاع است که باعث مراجعه مستقیم بیمار به پزشک متخصص و عدم تبعیت کادر تجویزگر از چهارچوبهای منطقی و علمی درمانی میشود که هم وزارت بهداشت به عنوان متولی سلامت کشور و هم نظام بیمهای به عنوان خریدار خدمت به وظیفه خود عمل نکرده و باعث هدر رفتن هزینهها در کشور شده است. همانطور که خودتان هم به آن معتقد هستید، نظام پرداخت فعلی موسوم به FEE FOR SERVICE در مراکز درمانی چالش دیگر در بحث تجویزها و درمانهای غیر منطقی است که باید اصلاح گردد.
۳- حضرتعالی به درستی به همزمانی ارائه خدمت و خرید خدمت در سازمان تامین اجتماعی اشاره کردید و قطعا یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی بیمهها در خرید راهبردی خدمت و دفاع از حقوق افراد تحت پوشش خود، همین موضوع عدم تفکیک است. همچنین به بهره گیری وزارت بهداشت از تجربههای موفق جهانی اشاره کردیدو همانطور که مستحضر هستید کشورهای موفق در عرصه سلامت به جدا بودن تولیت، ارائه خدمت و تامین مالی توجه ویژه داشتهاند و ارائه دهندگان خدمت در سیاست گذاری سلامت ورود پیدا نمیکنند. متاسفانه در این سالها در وزارت بهداشت نیز ذینفعان و ارائه دهندگان خدمت در راس تولیت نظام سلامت قرار گرفتهاند که نمود این قضیه در درمان محور شدن سیستم نظام سلامت کشور و افزایش بیش از اندازه تعرفه پزشکان و وجود اختلاف چند برابری تعرفهها ما بین بخش دولتی و خصوصی و همچنین اختلاف فاحش درآمدی در بین گروههای مختلف ارائه خدمت میباشد. طرح تحول سلامت نیز اگرچه به نام ارتقای سلامت مردم و افزایش کیفیت و کارایی ارائه خدمت بود و در ابتدا نیز اقدامات قابل تقدیری در راستای کاهش پرداخت از جیب مردم انجام شد اما زمانی میتوانست منجر به تحول واقعی شود که زیر ساختها و مسائل ریشهای مذکور در بندهای قبل اصلاح گردد اما باقداماتی همچون گام سوم و افزایش یکباره تعرفهها به صورت همزمان در دو بخش خصوصی و دولتی، کام طرح تحول را برای گروههای مختلف ارائه خدمت به خاطر اختلاف چندین برابری با یکدیگر نسبت به قبل تلخ کرد و موجبات اعتراض فراوان و نارضایتیهای شغلی بسیار شد و پرداخت مطلق از جیب مردم را نیز نسبت به گام اول افزایش داد. طبق آمار موجود میانگین پرداخت بیمه در دی ماه ۹۳ نسبت به قبل حدود ۲. ۵ برابر شد و فشار مالی بر بیمهها افزایش یافت و نشان دهندهٔ این است که افزایش شدید تعرفهها یکی از عوامل مهم در ناکارآمدی در صندوقهای بیمهای بوده است. نکته جالبتر آنکه درآمد اختصاصی وزارت بهداشت حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان در سال ۹۳ نسبت به سال ۹۲ افزایش یافته است، در حالی که طبق اظهار نظر حضرتعالی در برنامه، مراجعات به مراکز درمانی ۸ درصد نسبت به قبل افزایش یافته است. اعتبارات سلامت نیز نسبت به دو سال قبل حدود ۱۵۰ درصد افزایش یافته است که همه اینها نشان از صرف شدن عمده این منابع در گام سوم طرح تحول است.
۴- پزشکی دارای جایگاه والا و مقدسی بوده و نباید اجازه داد لایه نازکی از پزشکان ذینفع با ورود به سیاست گذاریها یا با تخلف از تعرفههای قانونی که طبق اعلام وزارت بهداشت، سالانه ۷ تا ۱۰ هزار میلیارد تومان میباشد به این جایگاه مقدس لطمه وارد کنند. نظر بسیج دانشجویی در این مورد کاملا کارشناسانه، دلسوزانه و در جهت منافع مردم میباشد و از حضرتعالی خواستاریم که جهت مشخص شدن موضوع، شفاف سازی مستند در مورد کارانه دریافتی این لایه نازک از ارائه دهندگان خدمت برای مردم داشته باشید. همچنین از حضرتعالی خواهشمندیم که در برابر فشارهای ذینفعان جهت افزایش مجدد تعرفهها در رشتههایی که تعرفه و درآمد بالایی دارند ایستادگی کنید و به جای آن به دنبال کاهش اختلاف درآمد بین اعضای جامعه پزشکی و همچنین کاهش شکاف درآمدی و یکسان سازی تعرفهٔ فنی پزشک ما بین بخش خصوصی و دولتی در راستای ایفای نقش حقیقی وزارت بهداشت در تبعیت از قوانین بالادستی کشور باشید.
جناب آقای قاضیزاده هاشمی، همانطور که قطعا مستحضر هستید اکثر موارد ذکر شده فوق در قوانین بالادستی کشور آمده است و کلید اصلی حل مشکلات نظام سلامت و ارتقای کارکردهای آن در تفکیک وظایف تولیت، تامین مالی و ارائه خدمت است و در سیاستهای کلی سلامت نیز به صراحت ذکر شده است. به حمدالله حضرتعالی با توجه به اظهارنظرتان راجع به عدم ضرورت پزشک بودن وزیر بهداشت، به این قضایا واقف هستید و امیدواریم انشاالله با عزم راسخ به اصلاح ساز و کارهای نظام سلامت کشور بپردازید که خروجی آن ارتقا سلامت جامعه و افزایش کیفیت و کارایی ارائه خدمت باشد. در پایان بسیج دانشجویی آمادگی کامل خود را برای کمک به وزارت بهداشت جهت رسیدن به اهداف مذکور اعلام میدارد تا انشاالله به روزی برسیم که هیچ بیماری به غیر از رنج مریضی دغدغه دیگری نداشته باشد.
و من الله توفیق
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (ره)
بجای کاهش اختلاف درآمد بین پزشکان، بهتر است به دنبال کاهش اختلاف درآمد پزشکان با کارمندان و کارگران باشید. یک پزشک بطور متوسط در ماه 50 میلیون دریافتی دارد و یک کارگر 800 هزار تومان. اینها بی عدالتی هستند و سبب دلسردی و ناامیدی مردم و نخبگان شده است.