گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، درد بی درمان امروز اقتصاد ایران یعنی «تورم» موضوع پایاننامهی دکترای او بوده و به واسطهی همین مدرک اقتصاد از دانشگاه ناتینگهام انگلستان، بسیاری از حرفهایش دربارهی اقتصاد کشور برای عدهای گزنده و نچسب است. برخی اقداماتش آنقدر مؤثر بوده که توانسته با یک نطق در مجلس، وزیر کشور را برکنار کند! یک روزی سخنگوی دولت بوده و چندی بعد در قامت کاندیدای ریاست جمهوری خود را نشان داده است. چند مرتبه در انتشار روزنامه ناموفق عمل کرده و سپس مصلحت را در نمایندگی مجلس دیده، البته سابقهاش در نمایندگی مجلس شورای اسلامی بیشتر از سایر فعالیتهایش است.
" احمد توکلی " نام آشنایی است که در چند روز گذشته دردسرهای زیادی برای رسانههای اصلاحطلب ایجاد کرده و هوا را کاملا برای رسانههای اصلاحات طوفانی نموده است، به نحوی که نه توانایی دارند حرف او را تکذیب کنند نه اینکه گاف رسانهای خودشان را بپوشانند! توکلی در جلسهی تصویب کلیات بودجهی 95 در مجلس شورای اسلامی گفت: « در روزهای آخر دولت پیشین، شورای عالی امنیت ملی مصوبهای داشت که 2.5 میلیارد دلار از صندوق با سود صفر و ششماهه برای واردات مواد اولیه، دارو و کود بدهد. شرکت جهاد سبز از 152 میلیارد تومانی که گرفته فقط 45 میلیارد را برگردانده و بقیه آن را ساختمان خریده و به شرکتهای دیگر قرض و حق العمل بازرگانی داده است.» و همین چند جمله آغازی میشود بر یک بازی رسانهای!
بازی با سوت شرق آغاز میشود!
شرق، اعتماد، آرمان، ابتکار، اسرار، ایران و فرهیختگان روزنامههای اصلاحطلبی هستند که در اقدامی هماهنگ روز 23 فروردین خبر «تخلف 105 هزار میلیاردی احمدی نژاد» را بهعنوان تیتر اول کار میکنند و روزنامه شرق با ذوقزدگی تمام مینویسد: «در ميان سخنان نمايندگان باز هم ردپايي از خطاهاي فاحش محمود احمدینژاد به چشم ميخورد» !! تمام رسانههای اصلاحات و حامی دولت در فضای مجازی نیز پُر از تحلیل، مصاحبه و گزارش خبری دربارهی این موضوع میشوند و دوباره شانتاژ رسانهای خود پیرامون فاسد بودن دولت پیشین و شخص محمود احمدینژاد را آغاز میکنند. صبح 24 فروردین اما حال و هوای دیگری بر روزنامههای اصلاحطلب حاکم میشود و برخی 360 درجه نقطه مقابل موضع دیروز دربارهی تخلف میلیاردی را اتخاذ میکنند و برخی نیز خود را به اتوبان بغلی زده و هیچ نکتهای دربارهی گاف دیروز خود نمینویسند تا مردم بیشتر باور کنند که این یک بازی رسانهای است!
توکلی به مدیران هفت روزنامهی اصلاحطلب نامه مینویسد و از پوشش خلاف واقع و دروغین گفتههایش در صحن مجلس انتقاد میکند؛ شرق اما خودش را محق دانسته و پاسخ میدهد: «بروید خبرگزاری فارس را نگاه کنید» ! آش آنقدر شور میشود که خبرآنلاین مجبور میشود برای خارج شدن از فشار گاف بزرگی که دادهاند، توپ را در زمین کیهان انداخته و با کار کردن پیدرپی خبر گلایهی " احمد توکلی " از " شریعتمداری " و " کیهان "، آنچه را که خود پایهگذارش بودهاند بپوشانند و چنین اذعان کنند که اصلا ما بیتقصیریم! از سوی دیگر روزنامه " شرق " نیز روز پنج شنبه 26 فروردین در تیتر اول خود کل قضیهی تخلف 105 هزار میلیاردی را از بیخ و بن تکذیب کرده و به نقل از سازمان مدیریت و برنامهریزی و دبیر ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، توکلی را به خلط موضوع، اعلام عمومی اطلاعات و آمار طبقهبندی شده و محرمانه و تشویش افکار عمومی متهم میکند و در پایان نیز آرزو میکند تا این قضیه هر چه زودتر تمام شود و دیگر کسی پیگیر این ماجرا نشود!!
انسان عاقل چند بار گاف میدهد؟
شهریور 1393 در مجلس موضوعی مطرح میشود که کمی تعجب برانگیز است: «یک دکل نفتی به ارزش 87 میلیون دلار گم شده است.» دکل حفاری نفتی موسوم به فورچانا که طبق قرارداد یک شرکت خارجی با طرف ایرانی قرار بوده پس از پرداخت 20 درصد از بهای 87 میلیون دلاری این دکل به ایران تحویل داده شود، پس از گذشت یک سال و پرداخت تمام مبلغ، هنوز تحویل داده نشده و اصلا مشخص نیست که دکل نفتی فورچانا وجود خارجی دارد یا اینکه موضوع به یک فساد گستردهی دیگر در حوزهی نفت برمیگردد و کلا دکلی به ایران نیامده است که بخواهد گم شود! پس از مدتی بیژن زنگنه در پاسخ به سؤالی دربارهی این دکل، همهی تقصیرات را بر گردن وزارت نفت دولت نهم و دهم میاندازد و اعلام میکند که خودمان هم در حال پیگیری هستیم.
یک ماه بعد، شش ماه بعد و هشت ماه پس از اعلام دوبارهی پیگیری موضوع دکل نفتی مفقود شده، هیچ کدام از رسانههای اصلاحطلب اهمیتی برای این خبر قائل نمیشوند، نه آن را تیتر اول میکنند، نه طنز مینویسند و کاریکاتور با آن میسازند، نه مصاحبه و گزارش تحلیلی-تخیلی ارائه میکنند و نه هیچ چیز دیگر! اما اواخر تابستان 1394 یکباره تحول عظیمی در روند رفتاری روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب به وجود میآید، تا خبر جمعآوری 40 امضا برای استیضاح زنگنه در مجلس منتشر میشود فیل روزنامهها یاد هندوستان کرده و با شدتی باور نکردنی طی چند روز آنقدر سوژههای گوناگون خبری، تحلیلی و طنز برای دکل گمشده میسازند که انسان درمیماند که آیا پس از گذشت یک سال و چند ماه از انتشار خبر این فساد نفتی، این رسانهها از این موضوع مطلع نبودهاند یا اینکه مشغول ساخت فضایی عاشقانه و رمانتیک از روابط احتمالی بین ایران و آمریکا شده بودند ؟
این بازی رسانهای همچنان ادامه پیدا میکند تا اینکه با اعلام خبری تمام رسانههای اصلاحطلب کل موضوع را رها کرده و دیگر حتی به اندازهی یک تیتر کوچک در صفحات میانی روزنامهشان هم به این موضوع نمیپردازند و آن خبر چیزی نیست جز اینکه محسن مهاجرانی، فرزند عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد فراری دولت اصلاحات سهم اصلی در معاملهی صوری خرید دکل نفتی داشته است. این بازی با انتشار این خبر در همین زمان به پایان میرسد و روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب هم دیگر به روی خودشان نمیآورند که چه اتفاقی افتاده است! اما شاید سؤالی پیش بیاید که دلیل این همه جریانسازی در روزنامههای اصلاحات چیست؟
پیوند حاشیه و رسانههای اصلاحات
در حالی که از چند ماه پیش از روز اجرای برجام، تمام قوای دولت یازدهم و اعوان و انصار رسانهایش به بینظیر معرفی کردن توافق هستهای پیشروی و به نوعی معجزهگر بودن آن معطوف شده بود و امروز پس از گذشت نزدیک به سهماه از روز اجرای برجام هیچ اثر مثبتی در پی اجرایی شدن برجام و تعطیلی، تخریب و پلمب تأسیسات هستهای در کشور مشاهده نشده است، محرز و آشکار است که اصلاحطلبان و رسانههای زنجیرهای حامی دولت مجبورند برای فرار از پاسخگویی نسبت به آنچه که وعده داده و آرایشش کرده بودند به حواشی و مسائل کماهمیت بپردازند و تا آنجا که میتوانند حاشیهها را بزرگ جلوه دهند!
متأسفانه در این جوسازیهای عظیم رسانهای، اخلاق و انصاف زیر پاهای «تدبیر و امید» مورد ادعای رسانههای زنجیرهای لگدمال میشود. در تازهترین اقدام، اصلاحطلبان پاسخ محمدرضا کائینی در شماره 4786 روزنامه جوان (سهشنبه 24 فروردین) به نامهی بیادبانهی شیخ سادهلوح و فتنهگر را علم یزید کردند و واویلا سر دادند که امام مورد هتک حرمت قرار گرفت! رسانههای زنجیرهای این بار هم در خط آفساید قرار دارند، چرا که پُر واضح است حمایت کاریکاتوری و منفعتطلبانهی اصلاحطلبان از امام و رهبری صرفا مربوط به زمانی میشود که پای منافع حزبیشان در میان باشد و غیر از این اگر باشد اصلا کاری ندارند آرمان امام چه بوده و مطالبات رهبری چیست!
جماران در آفساید
امتداد خط آفساید حتی تا جماران هم رسیده است و پایگاه اطلاعرسانی جماران در پاسخ به محمدرضا کائینی اعلام کرده یادداشت روزنامهی جوان توهین به امام و به تمسخر گرفتن شخصیت امام بوده است و فضای انباشته از طهارت و صداقت چندساله اول انقلاب با همین چند جملهی یادداشت " جوان " به یغما رفته و منافقین و ساواک تطهیر شدهاند.
از سوی دیگر اما عبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامهی جوان با اشاره به مواضع قاطع و بیپردهی امام در قبال جریاناتی مانند حکم اعدام سلمان رشدی، حکم ارتداد جبههی ملی و عتاب به موسوی به علت استعفا، در قامت دفاع از آنچه که دبیر سرویس تاریخ " جوان " گفته است میگوید: « اگر کسی نظام را متهم به تقلب و تجاوز کند و باعث کشته شدن 45 نفر بیگناه شود و تدابیر و فرمان رهبر جامعه اسلامی را نادیده گرفته و قانون را به سخره بگیرد، امام برایش فرش قرمز پهن میکرد ؟»
کائینی چه گفت ؟
«تمام صحبت بنده در آن مقاله این بود که مجازات حصر در زمان امام برای افراد با مناصبی بالاتر از این سران فتنه اعمال شده که قطعا با نظر و تأیید امام بوده است. بنابراین چنین مجازاتی از نظر امام مشروعیت داشته است و طبیعتا افرادی که در دورانی از مجازات حصر حمایت کردهاند نمیتوانند الان مخالف آن باشند. اینها در عمل هیچ اعتقادی به امام ندارند و جالب اینجاست که هر وقت قافیهی اینها تنگ میآید به امام پناه میآورند و الا بیشرمانهترین توهینها در دورهی حاکمیت افرادی در روزنامههای وابسته به آنها انجام شد.»
این همه تلاش طی چند روز برای توجیه یک بیاخلاقی محض و سپس اصرار بر دفاع از شیخ سادهلوح و فتنهگر با هدف به حاشیه راندن بیاخلاقی رسانهای که مرتکب شدهاند نشان میدهد امروز بیش از هر زمان دیگری میتوان حقیقت و باطن رسانههای مدعی اخلاق، انصاف و صداقت را مشاهده کرد. رسانههایی که روزی خود را وارث تمام و کمال انقلاب و پیرو آرمانهای امام و دلباختهی بیت امام معرفی میکنند اما در مقام عمل، آنچه که در هیچ وجهی نمیشود آن را مشاهده کرد تفکرات انقلابی و پیروی از آرمانها و اهداف امام و رهبری در این روزنامهها است.
کسی که راست میگه فقط شمایید، فقط شما!! پرا خون کثیفتونو آلوده می کنید؟؟ نکنید عزیزان، حیف عمر با شرافتتان نییس؟
رسانه هاي مدعي ارزشي و انقلابي بودن نيز تنها به تمسخر و اشاره گذرا بسنده كرده و هيچگونه پيگيري رسانه اي انجام نميدهند
بالاترين زشتي و قباحت و سخيف ترين تهمتها و دروغها بطور علني منتشر ميشود و روح جامعه را تيره و تار ميكند اما قوه قضاييه مملكت فقط بلد است آقازاده هاي مفسد را تا اخرين دقايق ورود به زندان اعمال كثيفشان اختصارا نام ميبرند اما با تيترهاي ويران كننده و هتاك آبرو و حيثيت نظام مقدس جمهوري اسلامي هيچكاري ندارند.
رسانه هاي مدعي ارزشي و انقلابي بودن نيز تنها به تمسخر و اشاره گذرا بسنده كرده و هيچگونه پيگيري رسانه اي انجام نميدهند