به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در یادداشتی که با عنوان پاسپورتی که از AFC تا اتریش و از جیبوتی تا مالدیو به آن میخندند در شماره 231 این هفته نامه منتشر شده است با اشاره به شعار حسن روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی اش پیرامون بازگشت عزت به پاسپورت های ایرانی، از تحقیر شدن ایران در مجامع جهانی در مدت زمان روی کار آمدن دولت یازدهم انتقاد کرده و نوشته است:« در روزهای پس از اعلام پیروزی روحانی نیز طرفداران دولت اینطور عنوان میکردند که این دولت «دولتِ نانِ خوب خوردهها» و «دولت حقوقدانها» است. دولتی که زبان خارجی بلد است، به عقلانیت پراگماتیک معتقد است و از طرفی آدرس کدخدا را هم برای حل مناقشات به خوبی میداند. با تمام این اوصاف هیچکس از اول هم متوجه نشد که منظور روحانی از بازگرداندن احترام به پاسپورت چه بوده است. چراکه پیش از دولت لب مرزی یازدهم، دولتی بر سرکار بود که توانسته بود با قدرت دیپلماسی عمومی اش، آمریکا را در آمریکای لاتین زمین گیر کرده، رژیم صهیونیستی را در منطقه مفتضح و منزوی ساخته و ریاست جنبش عدم تعهد را از آن ایران سازد.»
نویسنده هفته نامه 9 دی در ادامه به سقوط آزاد رتبه پاسپورت ایرانی پس از روی کار آمدن حسن روحانی پرداخته و با ذکر نمونه هایی از قبیل لغو سفر حسن روحانی به اتریش، بی احترامی به روحانی در سفر به ایتالیا، قطع روابط مالدیو با ایران، مصادره و قطع روابط جیبوتی با ایران، بی احترامی به حسن روحانی در زمان سفر به ترکیه و نیز بی احترامی اردوغان به جهانگیری در زمان سفرش به ترکیه ، انفعال دولت در رابطه با عربستان و ... اشاره و این موارد را در کنار بی اعتباری پاسپورت ایرانی در AFC و سایر محافل بین المللی ارزیابی کرده است.
متن کامل این یادداشت بدین شرح است:
قرار بود احترام به «پاسپورت ایرانی» برگردد... کلیدواژهای که حسن روحانی در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به زبان آورد و این سخن او به مثابه وعدهای تلقی شد که میبایست بلافاصله رخ دهد. کانه پاسپورت های ما احترام ندارد!
در واقع افکارعمومی معتقد بودند که روحانی در قضیه «احترام به پاسپورت ایرانی» یکی از آسانترین شعارهایش را مطرح کرده اما، در روزهای پس از اعلام پیروزی روحانی نیز طرفداران دولت اینطور عنوان میکردند که این دولت «دولتِ نانِ خوب خوردهها» و «دولت حقوقدانها» است. دولتی که زبان خارجی بلد است، به عقلانیت پراگماتیک معتقد است و از طرفی آدرس کدخدا را هم برای حل مناقشات به خوبی میداند. با تمام این اوصاف هیچکس از اول هم متوجه نشد که منظور روحانی از بازگرداندن احترام به پاسپورت چه بوده است. چراکه پیش از دولت لب مرزی یازدهم، دولتی بر سرکار بود که توانسته بود با قدرت دیپلماسی عمومی اش، آمریکا را در آمریکای لاتین زمین گیر کرده، رژیم صهیونیستی را در منطقه مفتضح و منزوی ساخته و ریاست جنبش عدم تعهد را از آن ایران سازد.
اما آسان ترین وعده انتخاباتی روحانی یعنی «بازگرداندن احترام به پاسپورت ایرانی» آبستن وقایع دیگری بود. اساسا روحانی نه تنها بعد از سه سال نتوانسته عزت را به پاسپورت ایرانی بازگرداند بلکه همان میزان قبلی را نیز به شکلی غیرقابل اغماض دچار سقوط کرده است. چنانچه رتبه جهانی پاسپورت جمهوری اسلامی ایران در پایان دولت دهم، 86 بود. در پایان نخستین سال دولت یازدهم رتبه 87 را کسب کرد و در پایان سال 94، این رتبه با سقوط 11 پلهای به 98 رسید. اما گذشته از این آمارها و ارقام آنچه که دل مردم را بیشتر به درد میآورد مسائلی است قابل لمس که تقریبا هر ماه در اخبار رسانههای جهان منعکس میشود:
اتریش
چند هفته قبل، حسن روحانی که قصد عزیمت به اتریش داشت و قرار بود بازدید هاینس فیشر رئیس جمهور اتریش از ایران را پس دهد، به شکل ناگهانی سفر خود را لغو کرد.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در این باره گفت: گاهی اخبار شفاف و روشنی در برخی امور توسط رسانهها منتشر نمیشود که نمونه اخیر آن لغو سفر رییسجمهور به اتریش بود. وی بیتوجهی دولت اتریش به درخواست تیم حفاظتی رئیسجمهور مبنی بر لغو مجوز راهپیمایی گروهک تروریستی منافقین در جریان سفر روحانی به این کشور را علت اصلی لغو این سفر عنوان کرد.
این همان نکته ای بود که طرفداران دولت هم در رسانه ها به آن پرداختند. با فرض صحت این ادعا باید گفت شعار «بازگرداندن احترام به پاسپورت ایرانی» آنجا معنا مییابد که رئیس جمهور یک کشور اروپایی حاضر نمیشود حتی تروریستهای از رده خارج و تاریخ مصرف گذشته مجاهدین خلق را به خاطر «مهمترین پاسپورت ایرانی» یعنی پاسپورت رئیس جمهور ایران کنار بگذارد.
فرانسه
رئیس جمهور کشورمان در جریان سفر خود در بهمن ماه سال 1394 به فرانسه نیز به شکل خاصی مورد پذیرایی قرار گرفت. هر چند به رسم دیپلماتیک، کشور میزبان، رئیس کشور میهمان را به ضیافت شام دعوت میکند اما این بار فرانسه از پذیرش درخواست ایران مبنی بر سرو نشدن مشروبات الکلی روی میز شام خودداری کرد که به همین دلیل هیچگونه ضیافت شام رسمی برای روحانی در پاریس ترتیب داده نشد.
ایتالیا
حسین دهباشی سازنده فیلم انتخاباتی رئیس جمهور در صفحه فیسبوک خود در ذیل عکس نشست خبری روحانی با نخست وزیر ایتالیا در محل موزه Capitoline شهرداری رُم نوشت: اطمینان دارم که رئیسجُمهور میهندوستی چون آقای دکتر روحانی بعدا بسیار رنجیده اما یعنی مشاوران فرهنگی و رسانهای ایشان نیز سواد و حواساش را نداشتهاند؟ که لحظهای تردید کنند در انتخاب بیسابقه محل موزه Capitoline شهرداری رم برای برگزاری جلسه رسمی روسای دو کشور و امضاء انبوهی از پیمانهای تفاهم؟ آنهم در سایه مجسمه و زیر سم اسب «مارکوس آئورلیوس آنتونیوس»؟ که ایرانیان را در عصر پارتیان و سلسله اشکانی به سختی شکست داده و مغلوب خود ساخته.
کنفدراسیون فوتبال آسیا
حمله کنفدراسیون فوتبال آسیا به ایران نیز مسئلهای است که طی ماههای اخیر تعجب همگان را برانگیخته است. پس از ماهها کش و قوس، با رای AFC مکان بازی نمایندگان ایران با نمایندگان عربستان به کشور ثالث منتقل شد تا بار دیگر فشل بودن فدراسیون فوتبال کشورمان بیش از پیش مشخص شود. در واقع با پذیرش این رای ناعادلانه امنیت کشورمان زیر سوال رفت و رسما پذیرفتیم که ایران جای ناامنی است و این مسئله قطعا دستاویزی برای آینده نیز خواهد شد. این در حالی است که دو کشور عراق و افغانستان دیدارهای خود را در ایران برگزار میکنند. وقتی این مسئله را بگذاریم در کنار کوتاهیها و خوشخدمتیهای فدراسیون فوتبال، به عمق فاجعه بیشتر پی میبریم. نحوه عجیب و غریب سفر تیم ملی فوتبال کشورمان به کشور گمنام و کوچک گوام هم از دستاوردهای دولت یازدهم بود. وقتی گوام به برخی بازیکنان ما ویزا نداد و آنها مجبور شدند ابتدا به امارات، سپس به مالزی رفته و از آنجا راهی گوام شوند.
سازمان ملل
حمید ابوطالبی اولین گزینه پیشنهادی دولت یازدهم برای حضور در سازمان ملل بود اما آمریکاییها با بهانه اینکه ابوطالبی یکی از دانشجویان خط امام در تسخیر لانه جاسوسی بوده است، برخلاف قوانین و مقررات بینالمللی، وی را نپذیرفتند و مقرر شد به دلیل اقدام خلاف قانون دولت آمریکا، دولت جمهوری اسلامی روی موضع خود مبنی بر معرفی ابوطالبی بایستد و نسبت به این موضوع اعتراض کند اما این موضوع هم به وقوع نپیوست و فرد دیگری بهجای ابوطالبی در صندلی ایران در سازمان ملل تکیه زد.
عربستان
- در جریان حج سال 94 و پس از کشتار 464 تن از هموطنان ما در فاجعه منا، دولت سعودی حتی از دادن ویزا به وزیر ارشاد جمهوری اسلامی خودداری کرد و وزیر بهداشت نیز از طریق کشور ثالث وارد عربستان شد. در جریان مذاکرات اخیر هیئت ایرانی در عربستان نیز ابتدا به آنها ویزا ندادند و حتی از هیئت ایرانی انگشت نگاری هم کردند که علی جنتی به این نکات در دیدارش با مراجع تقلید قم اشاره کرد.
- هتک حرمت به دو نوجوان پسر در فرودگاه جده که پس از یک سال و نیم تلاش هنوز سندی از تنبیه آن دو مامور پلیس به دست رسانهها نرسیده است.
چند نمونه دیگر
- سیلی زدن پلیس فرودگاه ترکیه به دختر ایرانی که به خاطر سه روز معطلی در فرودگاه معترض شده بود و از پرخاشگریهای کارکنان فرودگاه فیلمبرداری کرده بود.
- اخراج دانشجویان ایرانی از نروژ؛ در این رابطه سرویس امنیتی نروژ مدعی شد که نگران آن است که دانشجویان و دانشمندان ایرانی آموزشهایی را در این کشور فرا بگیرند که از این آموزشها بتوان در تولید سلاحهای کشتارجمعی استفاده کرد.
- بازداشت و زندانی کردن معلمان ایرانی در امارات. در مهرماه سال 94، 9 معلم مرد ایرانی و 13 معلم زن به بهانه نداشتن کارت کسبوکار و همچنین مجوز کاری در منطقه العین که زیر نظر ابوظبی است، بازداشتشده بودند. اطلاعات بهدستآمده حاکی از آن بود که رفتار بدی با معلمان مرد بازداشتشده در امارات صورت گرفت.
- تحریم پسابرجامی آمریکا برای مسافران به ایران از جمله موارد مهم دیگری در راستای بیاعتبار کردن پاسپورت ایرانی مورد توجه است. کنگره آمریکا طرح محدودیت سفر به ایران را تصویب و این طرح با امضای اوباما به قانون بدل شد.
- دیدار اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور با رجب طیب اردوغان هم در ترکمنستان یکی دیگر از این بیاحترامیها بود. مسئولان ترکیهای در اقدامی گستاخانه ترتیبی دادند که اردوغان روی صندلی سلطنتی جلوس کرده وبرای آقای جهانگیری یک صندلی معمولی در حد یک مترجم! تهیه کردند و رجب پاشا در نهایت بیشرمی حتی به رئیس جمهوری ایران هم توهین کرده و وی را دروغگو خطاب میکند در حالی که حتی پرچم ایران نیز در کنار معاون اول رئیس جمهوری ایران در دیدار اردوغان و جهانگیری قرار داده نمیشود. البته اگر بخواهیم این دمل چرکین را باز کنیم به فجایع دیگری نیز برمیخوریم که ماجرای قطع رابطه کشورهایی همچون جیبوتی و مالدیو با جمهوری اسلامی ایران که در ماههای اخیر صورت پذیرفت از این اتفاقات ناگوار هستند. با مشاهده لیست بلند بالای بی احترامی ها به ملت ایران، باید نسبت به عزت برباد رفته ایران عزیز و سربلند در دولتی که مدعی بلد بودن زبان دیپلماتیک بود غمناک بود. عزتی که امروز به کمترین سطح خود در تاریخ پس از انقلاب اسلامی رسیده و همچنان دیپلماسیِ التماسیِ دولت آن را به قهقرا می کشاند.
اما در عمل ذلت را با عزت عوض کردن فقط بخاطر ترسو بودنشون از ظریف بگیر تا روحانی