گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو - پریسا زارعی، جنگ نیابتی آمریکا، رژیم صهیونیستی و جریان ارتجاع منطقهای علیه جبههی مقاومت مخصوصا در سوریه و عراق، اگرچه بحرانی بزرگ را پیش روی این جبهه قرار داده و آن را با تهدید مواجه کرده، اما درعین حال فرصتهایی را برای افزایش حوزهی عملیاتی جریان مقاومت ایجاد کرده است. این مسئله با توجه به توانایی بالای کشورها و گروههای عضو جبههی مقاومت برای تبدیل تهدید به فرصت، میتواند تاثیر بسیار مهمی بر آیندهی تحولات منطقه بر جای بگذارد.
بلندیهای اشغالی جولان در مرز سوریه با فلسطین اشغالی، بخشی از خاک سوریه است که در جنگ شش روزهی اعراب و رژیم صهیونیستی در سال 1967 به اشغال این رژیم درآمد. صهیونیستها 15 سال بعد یعنی در 1982 با اعلام مالکیت بر این ارتفاعات بسیار مهم، ادعای الحاق آن به سرزمینهای اشغالی را کردند ادعایی که اگرچه هیچگاه از سوی سازمان ملل و سایر کشورهای جهان به رسمیت شناخته نشد، اما خود زمینهای شد برای دخل و تصرف صهیونیستها از طریق شهرکسازی در این منطقه و بهرهبرداری از منابع آن.
در طول نزدیک به 50 سال که از اشغال جولان میگذرد، استراتژی نظام سوریه چه در زمان حافظ اسد و چه در دوران فرزندش بشار، کوتاه نیامدن از ادعای مالکیت این منطقه، حفظ آرامش در آن و انتظار برای رسیدن زمان مناسب بازپسگیری جولان بوده است.
ورود حزب الله به جولان
بحران سوریه اما در سالهای اخیر معادلات غرب آسیا را دگرگون ساخته، دگرگونی که جولان نیز از آن بی نصیب نبوده است. اگرچه در نگاه اول این بحران به دلیل تضعیف سوریه به عنوان یکی از ستونهای اصلی خیمهی مقاومت، به سود صهیونیستها بوده است اما در نگاهی دیگر باید به ورود نیروهای حزبالله به ارتفاعات جولان اشاره کرد که میتواند در آیندهای نه چندان دور، سرنوشت معادلات در منطقه را تغییر دهد.
پس از آغاز جنگ تمام عیار اما نیابتی غرب، رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب علیه نظام سوریه، حزب الله به عنوان متحد استرتژیک این کشور دو رویکرد را در پیش گرفت: ورود به فاز تهاجمی برای حمایت از نظام سوریه و تقویت توان موشکی به عنوان تهدید اصلی علیه رژیم صهیونیستی.
ورود حزب الله به فاز هجومی
حزبالله برای ممانعت از تسری بحران به درون لبنان و همچنین حمایت از متحد خود اسد، به صورت رسمی به نبرد با گروههای تروریستی در خاک سوریه اقدام کرد. این امر موجب گردید که نیروی زمینی حزب الله در جبههی جنوبی سوریه مشغول مبارزه شوند. در پی آن از لحاظ ماهوی رویکرد دفاعی که یک خط برجسته در استراتژی نظامی این جنبش بود، به رویکرد تهاجمی تغییر یابد. یکی از مناطقی که حزب الله لبنان در جنگ علیه تروریسم به آن وارد شده و شروع به عملیات کرد، بخشی از بلندیهای جولان است که در اختیار دولت سوریه قرار دارد.
اگرچه بحران سوریه و حضور نظامی حزب الله در آن سبب شده تا به لحاظ امنیتی تمرکز مقاومت در مواجهه با رژیم صهیونیستی کاهش یافته و همچنین تمرکز امنیتی در داخل لبنان نیز کمتر شود، اما از سوی دیگر این امکان را برای حزب الله فراهم آورده است که گسترهی مرزهای مواجهی خود با اشغالگران صهیونیست را به بلندیهای جولان گسترش دهد.
از طرف دیگر حزبالله به خوبی میداند که اصلیترین عامل بازدارندگی و توان دفاعیاش در مقابل رژیم صهیونیستی، قدرت موشکی است بنابراین و به منظور جبران کاهش تهدید نیروی زمینی خود بر این رژیم – به دلیل درگیری در سوریه- بر توان موشکی خود به طور قابل توجهی افزوده است.
چرا جولان برای صهیونیستها مهم است
بلندیهای جولان از اهمیت راهبردی و استراتژیک بسیار بالایی برای صهیونیستها برخوردار است. این منطقه تنها ۷۰ کیلومتر از شهر دمشق فاصله دارد و به دلیل ارتفاع آن، اشراف بسیار مناسبی بر این شهر ایجاد میکند. همچنین این منطقه اهمیت هیدروپلیتیکی زیادی برای صهیونیستها دارد و بخش قابل توجهی از آب مورد نیاز شمال شرقی این رژیم را تامین میکند. رژیم تلآویو آن را یک منبع مهم آبی در آینده نیز میداند. اهمیت مسئلهی آب برای صهیونیستها را از کنگره اول آنان در شهر بازل سوئیس در آگوست سال 1897 –یعنی 50 سال پیش از اشغال فلسطین- می توان فهمید که در آنجا تاکید میشود بدون آب دولت یهودی امکان تحقق نخواهد داشت. بیشک همین اهمیت فوقالعاده سبب شده تا اشغالگران با ساخت شهرکهایی در این منطقه، جهان را در برابر عملی انجام شده قرار داده و واقعیت موجود را به عنوان شرایطی غیرقابل تغییر نمایش دهند.
اکنون اما رزمندگان حزبالله لبنان که پیشتر حداقل دو شکست سنگین را به رژیم صهیونیستی تحمیل کردهاند، قدم به مرز جولان گذاشته و به کمترین فاصله با شهرکهای صهیونیستنشین این منطقه رسیدهاند. به دلیل مصنوعی بودن جامعه در رژیم صهیونیستی، تجربه نشان داده که نخستین واکنش شهروندان آن در برابر تهدیدات امنیتی، مهاجرت معکوس خواهد بود به گونهای که به گفتهی مقامات دولت آلمان، تعداد مهاجران صهیونیست به این کشور، پس از جنگ 33 روزه سال 2006، بیش از 40 درصد افزایش یافته است. طبق گزارش مرکز آمار رژیم صهیونیستی سالانه حدود ۷۱۰۰ نفر، مهاجرت معکوس میکنند. پژوهشی در سال ۲۰۱۳ میلادی نشان میدهد یک سوم ساکنین رژیم صهیونیستی به ترک این سرزمین فکر کردهاند اما بر اساس گزارش کانال ۱۰ رژیم صهیونیستی، ۵۶ درصد ساکنان فلسطین اشغالی به فکر مهاجرت هستند.
مسلح کردن کرانهی باختری
گسترش حوزهی فعالیت جنبش مقاومت اسلامی لبنان به جولان، زمینهای مناسب برای عملی شدن راهبرد تسلیح کرانه باختری که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شده را نیز به وجود میآورد. جولان در مرز فلسطین اشغالی، یکی از نزدیکترین مناطق سوریه به کرانهی باختری است. اگرچه بخشی از این منطقه در تصرف گروههای تروریستی قرار دارد که همپیمانان غیررسمی صهیونیستها محسوب میشوند اما حضور حزب الله در این منطقه اتفاقی بسیار مهم است چراکه فاصلهی این جنبش با کرانه را به شدت کاهش داده و امکان مانور بسیار بیشتری را برای آن فراهم میکند. این خود عامل دیگری است تا هزینههای امنیتی رژیم صهیونیستی افزایش یابد.
مقامات صهیونیست جولان را دروازهی نفوذ حزب الله در شرق سرزمینهای اشغالی و همچنین کرانهی باختری میدانند بنابراین نسبت به حضور آن در این منطقه به شدت احساس خطر میکنند، احساسی که به هیچ وجه قادر به کتمان آن نیز نیستند. واکنشهای شتابزدهی این رژیم نسبت به تحرکات حزب الله در جولان به خوبی مؤید این مسئله است.
به هرحال باید گفت که اگرچه بحران سوریه بخشی از توان نیروهای مقاومت را به خود مشغول کرده و در ظاهر به تضعیف این جبهه انجامیده است، اما شاید همین بحران زمینهای باشد برای تغییر معادلات به سود آن در آیندهای نه چندان دور؛ همانگونه که پیشتر، جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه انقلاب اسلامی ایران، سبب افزایش دامنهی نفوذ انقلاب اسلامی شده و رهبر کبیر انقلاب درخصوص آن تصریح کردند: "هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودهایم،"
اخه با یک گوگل مپ ساده میشه فهمید که بلندی های جولان با عمان هم مرزه و اصلا ربتی به کرانه باختری نداره چندین کیلومتر دورتر از اونجاست
والا ادم به شما چی بگه