به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه حامی دولت آرمان آمار بیکاری را زیر سوال برده است: درحالی که مرکز آمار تعداد بیکاران را ۷/۲ میلیون، مقامات دولتی ۵/۳ میلیون و نمایندگان و کارشناسان نیز پنج تا هفت میلیون نفر میدانند، چه کسی میتواند بگوید تعداد واقعی بیکاران کشور چند میلیون است؟ به طور کلی باید گفت تعریف ما از بیکاری و اشتغال هنوز مشخص نیست. تا وقتی این دو تعریف به روشنی بیان نشود نمیتوانیم به درستی درباره ایجاد اشتغال و رفع بیکاری برنامهریزی کنیم.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر اساس تعریف سازمان بینالمللی(ILO) میگوید هر شخصی که در هفته چهار ساعت مشغول کار باشد بیکار نیست و ما او را شاغل به حساب میآوریم. از طرفی بخش خصوصی در ایران میگوید باید حداقل دستمزد بر اساس قانون وزارت کار باشد تا شاغل به حساب آید، یعنی همان ۸۱۴ هزار تومانی که برای سال ۹۵ اعلام شده است. با این دیدگاه بخش خصوصی میگوید افرادی که کمتر از ۸۱۴ هزار تومان دریافت میکنند بیکار هستند و آمارهای دولتی بر اساس تعریف جهانی ILO میگویند اگر کسی یک کار موقتی هم انجام دهد دارای شغل است.
به عنوان مثال، کسی که هفته ای یک روز در جایی مشغول به کار است، شاغل محسوب میشود. بنابراین اختلاف آماری که میان بخش خصوصی و دولت وجود دارد برای ایجاد اشتغال راهگشا نیست. واقعیت این است که ما به کسی میگوییم شاغل که با درآمدی که به دست میآورد بتواند هزینههای زندگی را پوشش دهد. با این تعریف، اگر فردی حتی یک روز در هفته فعالیت داشته باشد و دخل و خرجش با هم تطابق داشته باشد، میگوییم شاغل است. تعریف دیگری که درباره بیکاری و اشتغال مطرح است، اینطور است که هر شخصی باید در تولید ملی کشورش سهم داشته باشد...
مسئولان باید بدانند برای چند نفر برنامهریزی کنند. به عنوان مثال، آمارهای دولتی اعلام میکنند ۵/۲ میلیون نفر بیکار در کشور وجود دارد. به این ترتیب برای این ۵/۲ میلیون نفر برنامهریزی میکنند، اما بخش خصوصی و سایر سازمانهای آماری اعداد دیگری ارائه میدهند. باید همه ارگانها و سازمانها به یک اجماع درباره تعریف اشتغال و بیکاری برسند. به عنوان مثال ما به عنوان بخش خصوصی کسانی را که دستفروشند و به نوعی در تولید ملی تاثیر گذارند شاغل نمیدانیم. در ایران نحوه آمارگیری و محاسبه آن با اختلافنظرهای جدی مواجه است و در این باره پایش آمار تکامل جدی نیافته است. باید ضعفهای تهیه آمار در مراجع ارائه اطلاعات برطرف شود و بپذیریم که فعلا در استانداردهای اعلام آمار، قوی نشدهایم. اینکه نخبگان و کارشناسان اقتصادی کشور آماری را در کشور درباره میزان اشتغال و بیکاری زیرسوال میبرند، به نبود بانک اطلاعاتی دقیق در بازار کار برمیگردد.
اگر بخواهیم به طور مستند درباره عملکرد اشتغالی دولت در سه سال گذشته صحبت کنیم، نیازمند نمونهگیری از کل جامعه آماری و بنگاههای اقتصادی کشور هستیم. برای نمونه طی پنج سال گذشته میزان بنگاههای فعال کشور کاهش پیدا کرده است و با توجه به تعداد ۹۵۰ شهرک صنعتی در کشور و فعالیت ۸۷ هزار و ۵۰۰ واحد صنعتی در این شهرکها، بررسیهایی صورت پذیرفته که نشان میدهد میزان ریزش نیروی کار و از دست رفتن فرصتهای شغلی تکاندهنده است. هماکنون مرکز آمار افرادی را که تا چهار ساعت در هفته کار میکنند شاغل به حساب میآورد و با اعتراضات انجامشده هم به روشهای سازمان بینالمللی کار در تایید این موضوع اشاره میکند.