به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، دكتر جمشيد پژويان رئيس سابق شوراي رقابت به آرمان گفته است: به نظر من تغيير در تيم اقتصادي دولت با توجه به مطالبات مردم در زمينه اقتصادي ضروريتر بود. آقاي روحاني سياستمدار باهوش وباتجربهاي است و رويكرد معقولي در مديريت كشور در پيش گرفته است. با اين وجود دولت ايشان در سیاستگذاريهاي اقتصادي ناموفق عمل كرده است...
آقاي روحاني به صورت خاص شعارهاي اقتصادي خود را مطرح كردند به شكلي كه احساس ميشد قرار است اتفاقات بزرگي در اقتصاد كشور رخ بدهد. با اين وجود در طول سه سال گذشته ما هيچ گونه سیاستگذاري خاص از ايشان مشاهده نكرديم. آقاي روحاني درطول سه سال گذشته تنها عنوان كردند كه كشور از ركود خارج شده و از سوي ديگر بر مهار تورم تاكيد كردند. اين در حالي است كه به نظر من سياستهايي كه دولت تدبيرواميد براي عبور از ركود در پيش گرفته بود به شكلهاي ديگر ركود اقتصادي را عميقتر كرد. از سوي ديگر هيچ گونه سياستي كه نشان بدهد دولت آقاي روحاني سياست ضد تورمي به كار برده است وجود ندارد. به عبارت ديگر دولت دچار سياست بيسياستي شده است...
در سال۱۳۹۱ يعني يك سال قبل از اينكه آقاي روحاني به رياستجمهوري برسد، تورم در ايران در حدود ۱۴ درصد بوده است. با اين وجود در چنين شرايطي اقتصاد ايران با شوك تحريمهاي بينالمللي مواجه شد و به يكباره فروش نفت ايران به يك سوم يا حتي كمتر كاهش پيدا كرد. در نتيجه با برداشته شدن تحريمها تورم در ايران به صورت طبيعي رو به كاهش حركت كرد و نياز به هيچ گونه سیاستگذاري نداشت. اين در حالي است كه دولت آقاي روحاني مدعي است سياستهاي صحيح دولت باعث مهار تورم شده است. براي بنده به عنوان يك اقتصاددان هنوز مشخص نيست كه آقاي روحاني با استفاده از چه شيوههايي تورم را مهار كرده است.
هنوز مشخص نيست چه فرد يا افرادي سياستهاي كلان اقتصادي دولت را تدوين و اجرا ميكنند. آقاي دكتر نيلي اقتصاددان با دانش و خوبي است و به نظر ميرسد در اين زمينه به دولت كمكهاي مناسبي ميكند. از سوي ديگر آقاي طيب نيا، نوبخت، سيف و نهاونديان نيز دانشآموخته اقتصاد هستند و به آقاي روحاني مشورت ميدهند...
در شرايط كنوني اقتصاد ايران دچار ركود شده است. اين ركود به معناي اين است كه تقاضاي مردم براي خريد كاهش پيدا كرده است. دولت آقاي روحاني اين نكته را فراموش كرده كه مشكلات اقتصادي ما ساختاري است و اقتصاد ما مدتهاست دچار عدم كارايي شده است. اقتصاد ما در سطح كلان مشكل ندارد، بلكه در چهارچوب اقتصادخرد، تخصيص منابع، بهره وري وقيمتهاي نسبي داراي اشكالات جدي است.
خطر اقتصادي پايگاه راي آقاي روحاني را بهشدت تهديد ميكند و عدم تحقق مطالبات اقتصادي مردم در پايگاه راي آقاي روحاني تاثير منفي خواهد گذاشت...
در طول سه سال گذشته مردم از دولت آقاي روحاني سرخورده شدهاند. اين مساله را به خوبي ميتوان در بين مردم كوچه و بازار مشاهده كرد. دليل اصلي اين مساله نيز اين است كه آقاي روحاني به وعدههايي كه به مردم داده بودند کامل عمل نكردند. آقاي روحاني به جاي اينكه در زمينه اصلاح مشكلات ساختاري اقتصاد ايران برنامهريزي كند روي برخي سياستهاي مقطعي سرمايهگذاري كردند كه اين سياستها نيز تاكنون به نتيجه مطلوب نرسيده است. دولت آقاي روحاني بايد قيمتهاي نسبي را اصلاح ميكرد و بهرهوري نيروي كار را بالا ميبرد و نرخ بازده سرمايهگذاري را كاهش ميداد. در شرايط كنوني بازارهاي كشور به صورت غيررقابتي و تحت سلطه يك گروه خاص اداره ميشوند. در نتيجه اقتصاد ايران سالم و كارآمد نيست و توسط گروههاي خاص اداره ميشود...
دولت بيش از اندازه سياسي بود و غلبه بخش سياسي بر بخشهاي ديگر دولت در كاركرد ساير نهادها و از جمله بخش اقتصادي دولت تاثير منفي گذاشته بود. شرايط به گونهاي بود كه توافقنامه هستهاي نيز با هدف سياسي صورت گرفت و در نهايت نيز بهرهبرداري سياسي از آن شد. دولت آقاي روحاني به اندازهاي كه به دنبال بهرهبرداري سياسي از مساله برجام بود به دنبال بهرهبرداري اقتصادي از اين توافق نبود. به همين دليل نيز تضمينهاي لازم را براي اجراي برجام از طرفهاي مقابل نگرفت. در نتيجه هنوز مراودات بينالمللي بانكي ما به سختي صورت ميگيرد و به حالت سابق بازنگشته است.
به نظر من مهمترين چالش آقاي روحاني در ادامه مسير خود چالش اقتصادي است و ايشان بايد هرچه زودتر براي مشكلات اقتصادي كشور چارهانديشي كند. نكته ديگر اينكه در رفتار و منش آقاي روحاني مشورت گرفتن از كارشناسان اقتصادي كشور مشاهده نميشود و ايشان در طول سه سال گذشته گوش شنوايي براي شنيدن نقطه نظرات همه اقتصاددانان كشور نداشتهاند و معمولا راهي را رفتهاند كه خود انتخاب كردهاند. دولت به جاي اينكه به زيرساختهاي اقتصادي كشور توجه كند از همان ابتدا تمام تخم مرغهاي خود را در سبد مذاكرات هستهاي قرار داد تا با استفاده از پولهاي بلوكهشده ايران بتواند اقتصاد آشفته ايران را ساماندهي كند. آقاي روحاني بايد با شناخت گرههاي كور اقتصاد ايران به سمت بازگشايي اين گرههاي كور حركت ميكرد كه در سه سال گذشته اين اتفاق رخ نداد...
مردم متوجه شدهاند كه برخي از شعارها در سال۹۲ بلندپروازانه بوده است. مردم تا زماني كه تغييرات اقتصادي را در زندگي لمس نكنند از آقاي روحاني حمايت نخواهند كرد. به همين دليل آقاي روحاني بايد از سياستهايي استفاده كند كه مردم تغييرات و آن برنامهريزيها را در زندگي و وضعيت معيشتي خود درك كنند