به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه جوان نوشته است: گعده مديران نزديك به وزیرنفت در باشگاه نفت و نيرو همچنان به قوت خود باقي است؛ با وجود هشدارهايي كه به اين باشگاه «خودماني» وارد شده است اما هيچ توجهي از سوي نهادهاي نظارتي از جمله سازمان بازرسي به آن نميشود.
بيژن نامدار زنگنه در سال 84 از نفت كنار رفت؛ مديران وي كه همسو با «جهت» بودند در نفت ماندند اما بخش عمدهاي از مديران وي كنار ماندند و در دفتر كار زنگنه در خيابان قائم مقام دور وي حلقه زدند. اين را خود زنگنه نيز در جلسات خصوصي گفته است كه در طول اين 8سال هيچ كاري براي انجام نداشته است اما توانست در چند دانشگاه کرسی تدریس بگیرد.
تدريس وي در دانشگاهها، منجر به جمعآوري تيمي 10 نفره از دانشجوياني شد كه پس از انتخاب مجدد وي به عنوان وزير نفت راهي وزارت نفت شدند و به سرعت ايده باشگاه نفت و نيرو وارد فاز عملياتي شد.
نگاهي به اعضاي هيئت مديره و هيئت امناي اين باشگاه نشان ميدهد كه اعضاي آن همگي از همقطاران و چهرههاي نزدیک به زنگنه هستند كه اين روزها در قامت بخش خصوصي در اين باشگاه جلسه ميگذارند و همايش برگزار ميكنند آن هم به پشتوانه بيژن نامدار زنگنه.
مرد همهكاره اين باشگاه هم كسي نيست جز الف.خ كه با مدرك مهندسي معدن هم دستيار ويژه زنگنه در وزارت نفت است و هم مسئول راهبري اين نهاد به اصطلاح دولتي. وی بیشتر عمر خود را در امور انتشارات و كاغذ سپري كرده بود ولي با اعتمادی كه وزير نفت به او كرد، به اسناد وزارت نفت دسترسي دارد و هم در يك نهاد غيردولتي به شركتهاي نفتي دستور ميدهد. اينكه چرا امكانپذير شده است كه يك جوان كم سن و سال باید به چنين حجمي از اطلاعات دسترسي داشته باشد و بدون گذر از فيلترهاي نظارتي به چنين جايگاهي دست پيدا كند از جمله ابهاماتي است كه سازمان بازرسي كل كشور به آن ورود نكرده است. نكته دیگر اينكه برخلاف عرف رايج در بالاترين سطوح اطلاعات محرمانه كشور، فردي به آنها دسترسي دارد كه در يك نهاد غيردولتي در حال رايزني با شركتهاي خصوصي است.
وزير نفت اما از اين اقدام جنجالي خود دفاع كرده و آن را براي آينده مفید عنوان كرده است.
اين در شرايطي است كه اكثر اعضاي اين باشگاه مانند سيد مهدي ميرمعزي، محمدرضا نعمتزاده، ابوالحسن خاموشي، فريدون ثقفيان، سيد مهدي حسيني، اردشير فتحينژاد و... داراي شركتهاي خصوصي در حوزه نفت و انرژي هستند و اين شائبه را تقويت ميكند كه دليل تأسيس اين باشگاه، برونسپاري پروژهها به شركتها و مديران خودماني است.
تركيب اين اعضا كاملاً منطبق بر خط فكري وزير نفت است در حالي كه زنگنه آن را سرمايهاي براي كشور ميداند كه توانسته چهرههاي مؤثر و نامدار اين حوزه را به دور خود جمع كند!
در ميان اين چهرهها، پروندههاي بسياري مانند كرسنت، استات اويل، حاشيههاي فاز 6 و 7و 8 شناورهاي فلات قاره و... ديده ميشود كه پس از چند سال دوري از صنعت نفت، حالا براي جبران به ميان آمدهاند.
نقش اين باشگاه و برخي اعضاي آن در شكلدهي و تدوين قراردادهاي جديد نفتي و شركتهايي كه در انگليس به ثبت رسيدهاند هم از جمله ابهاماتي است كه وزير نفت از شفافسازي آن خودداري ميكند...
به نظر ميرسد با توجه به تركيب اين باشگاه و حضور برخی مهرههای خاص، نهادهاي بازرسي بايد هر چه سريعتر وارد گود شوند و اين موضوع را پیگیری کنند. اين هم از عجايب روزگار است كه وزير نفت كشوري همزمان نهادي را پايهريزي كرده است كه دور از چشم نهادهاي نظارتي کار میكند.