یک کارشناس مالی با بررسی شرایط ادغام بانکها در شرایط کنونی گفت: اگر ادغام به منظور تقویت بنیه بانکها و گسترش حوزه فعالیت آنها انجام شود، به نظر میرسد؛ طرح موضوع ادغام منطقی به نظر میرسد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو-حسن رستم پناه: پس از پیروزی انقلاب اسلامی بانکهای دولتی، خصوصی و مشترک (ایرانی و خارجی) موجود در کشور همگی براساس مصوبه شورای انقلاب اسلامی در خرداد ماه ۱۳۵۸، ملی اعلام و به منظور حفظ سرمایه ها، برخی از بانکها در یکدیگر ادغام شدند. در آن مقطع، بدلیل شرایط خاص کشور، موضوع ادغام مطرح و پس از تائید شورای انقلاب اسلامی در نهایت از ادغام بانکها؛ بانکهای ملت، صادرات، سپه، تجارت و چند بانک دیگر تشکیل شدند.
در آن زمان تفکر و منطق حاکم در خصوص طرح موضوع ادغام بانکها و موسسات مالی و اعتباری؛ با مشکلات حال حاضر بانکها و موسسات مالی و اعتباری کاملا" متفاوت بود؛ لذا علیرغم مشکلات حاصل از ادغام، بدلیل شرایط خاص و جلوگیری از آسیب داخلی به سپرده گذاران و بعضا سهامداران ادغام صورت پذیرفت. اما در حال حاضر بحث ادغام کاملا متفاوت از گذشته است. بر همین اساس، اگر ادغام به منظور تقویت بنیه بانکها و گسترش حوزه فعالیت آنها انجام شود، به نظر میرسد؛ طرح موضوع ادغام منطقی به نظر میرسد. اما مشکل اساسی در ایران، بحث تقویت و یا تبدیل چند شرکت به یک هلدینگ نیست، مشکل اساسی بانک ها، مشکلات ساختاری و حاکمیتی آنها است که به دلیل عدم نظارت قوی و مشکلات اقتصادی، حاصل از تحریمهای چند ساله به وجود آمده، عدم توجه به نتایج اقدامات غیرحرفهای و کارشناسی در گذشته، باعث شکست نظارت در بانکها شده و در حال حاضر مشکلات در هم تنیده بانکها و موسسات غیر مجاز هستند که همچون سیل ویرانگری سدها و خاکریزهای نظارتی و کنترلی را پشت سرخود خراب کرده، در حال ویران کردن آبادیهایی است که به واسطه ماهیت وجودی خود بانکها و عدم نظارت عوامل دست اندرکار در گذشته ایجاد شده است.
بر همین اساس مجددا تاکید میشود؛ چنانچه از منظر سیاست گذار؛ با این توجیه که ادغام، موجب نظارت بیشتر بر عملیات بانکها و موسسات مالی میشود؛ منطق صحیحی نیست.
در حال حاضر مشکلات بانکها و موسسات فراتر از بحث ادغام است؛ لذا هر گونه تصمیم در خصوص ادغام بدون بررسی جامع، یعنی تمرکز مشکلات، یعنی کلاف سردرگم، یعنی خشک و تر با هم سوختن، یعنی رفع مشکلات را به آینده موکول نمودن؛ بنابراین توصیه میشود؛ قبل از هرگونه اقدام، مقدمات برخی از امور فراهم شود؛ به عنوان مثال: قبل از هر اقدامی میبایست نسبت به تعیین تکلیف مؤسسات و صندوقهای فاقد مجوز اقدام لازم صورت پذیرد.
سیستم core banking در تمام بانکها یکسان و تحت یک فرآیند و زیر کلید بانک مرکزی باشد. تقویت همه جانبه بانک مرکزی، استقلال، عدم وابستگی جناحی و سیاسی مدیران بانک مذکور، داشتن دانش و تخصص و سلامت حرفهای.
اصلاح و اعمال زیرساختهای لازم کنترلی و نظارتی و برخورد قاطع با بانکهای متخلف. برنامه ریزی جامع و صحیح درخصوص دارائیهای سمی بانکها (مثل اموال و املاک، مطالبات و ...) و تعیین تکلیف آنها.
شفاف سازی صورتهای مالی بانکها و رتبه بندی آنها؛ فراهم نمودن بستر فعالیتهای اقتصادی برای عموم مردم؛ تعامل سازنده اقتصادی با همسایگان و فرا همسایگان؛ بدون هرگونه رانت و فراهم نمودن شفافیت در تمامی زمینههای اقتصادی با تدوین قوانین شفاف و روشن.