برنامه شب گذشته «چهل چراغ» با حضور «دکتر حسن بلخاری»؛ استاد فلسفه هنر و کارشناس فرهنگی به بحث و نظر پیرامون فلسفه عاشورا اختصاص داشت.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، ستاد خبری برنامه تلویزیونی «چهل چراغ»، این برنامه چهارشنبه شب میزبان مردی از حوزه فلسفه و کلام بود که جدا از احاطه به فلسفه هنر در بسیاری از پروژههای دینی سینما به عنوان مشاور همکاری کرده است. محمدرضا شهیدی فرد با پرسش از چگونگی رسیدن به دایره معرفت شناسی عاشورا، از کارشناس برنامه درخواست کرد که به ابعاد مختلف احساس و عقل در عزاداریهای حسینی بپردازد که «حسن بلخاری» ضمن تمجید از اثربخشی برنامه تلویزیونی «چهل چراغ» در شبهای عاشقی با امام حسین (ع)، عنوان داشت: «غایت هر حوزه رسیدن به معرفت است. عبادت هنگامی ارزش پیدا میکند که نسبت به آن معرفت وجود داشته باشد. اما واقعیت مساله این است که در جریان کربلا مساله کاملا عکس است.» میهمان اهل فلسفه برنامه «چهل چراغ» در توضیح کلام خود گفت: «ما در مغزمان ۲ نیمکره راست و چپ داریم. ظرف ۵۰ سال گذشته انسان شناسان و روانشناسان کارهای بسیار برجستهای برای شناسایی این دو نیمکره انجام دادند و مشخص شد دیالوگی میان این دو نیمکره وجود دارد و این که نیمکره چپ آدمی محل بررسی تحلیل پدیدهها است. به عبارتی نیمکره چپ، کار تحلیل امور را انجام میدهد و از طرفی نیمکره راست کار ترکیب امور را صورت میدهد. جهان بشری زمانی به تکامل میرسد که بتواند میان این دو نیمکره ارتباط برقرار کند و تجزیهای که علم ایجاد میکند و ارتباطات را قطع میکند، قوه ترکیبی بتواند مجددا یک جای دیگر آن را وصل کند و آن وقت است که همه ابعاد زندگی انسان با هم ارتباط برقرار میکند و رشد یک مساله منجر به بحران مسالهای دیگر نمیشود. من میخواهم بگویم اگر در جریان کربلا به صرف وجه معرفتی نگاه کنیم، لطمه میخوریم. از طرفی اگر عاطفه محور هم باشیم، لطمه میخوریم، پس باید معرفت را معبر رسیدن به عاطفه و احساس قرار دهیم.» دکتر حسن بلخاری در تکمیل گفته هایش در خصوص ارتباط میان شور و شعور در عزاداریهای حسینی، گفت: «واقعیت این است که ما به هر دو نیاز داریم. ما به واسطه آن معبر معرفتی، جانهای پاک و خالص را آگاه میکنیم و میرسانیم به سرچشمه فرات اشک و به این واسطه آن معنا ثابت میشود. در واقع معرفت و حماسه ترکیب میشود و اگر از این سیستم استفاده نشود، عزاداری هایمان تنها در فرم خلاصه شده و تبدیل به کارناوال میشود! در صورتی که باید انسان در این ایام از چنان معرفتی سیراب گردد که در طول سال بیمه شود.» محمدرضا شهیدی فرد از متر و معیار چگونگی دست یابی به معرفت عاشورا پرسید که میهمان برنامه «چهل چراغ» با نگاهی فلسفی پاسخ داد: «شما عقل را استفاده میکنید تا به ایمان برسید. کربلا؛ برجسته کردن و تحقق حقیقت ایمان است. آن جا است که متوجه جملهای میشوید که میگوید: «اگر دین ندارید آزاده باشید.» جملهای که مخاطبش را انسان قرار میدهد و برمی گرداند به آن فطرت اصیل. من در هند به سراغ جملهای رفتم که گاندی گفت: اگر میخواهید هند را نجات دهید، ببینید «حسین» در کربلا چه کرد و دیدم که حقیقت دارد.» این کارشناس دینی و فرهنگی در ادامه عنوان داشت: «برای ماندگارکردن درک عاشورا نیاز داریم تا از معبر معرفت بگذریم و یک جریان حماسی تولید کنیم. کل جریان کربلا، حماسه است. مداحی باید پاسبان وجه حماسی باشد و روحانی باید پاسبان مسیر عقلانی گردد. هیچ کدام نمیتواند جای دیگری را بگیرد و باید اینها در کنار هم باشند. منتهی در قلمروی شور و هیجان امکان لغزش وجود دارد، چون همچون شمشیر دو لبه است و میتواند علیه خود هم به کار رود. اگر در مداحی دو ساحت فرم و محتوا شکسته شود، جریان به ضدخودش تبدیل میشود و آن گاه مظلومترین مظلوم امام حسین (ع) میشود.»