علی بن موسی الرضا(ع) با دلهای عاشقان چه کرده که اهل تسنن اینگونه به او ارادت دارند و مسیری طولانی را با پای پیاده برای رسیدن به حریم او طی میکنند.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- نعیمه مونسی؛ نام پیامبر و اهلبیتش که میآید، فرقی نمیکند مسلمان باشی، فرقی نمیکند چه دین و مذهبی داری، فرقی نمیکند که در کجای جهان زندگی میکنی ... نام حسین و عاشورا در همه جهان پیچیده است و یک جهان او را میشناسند و برایش احترام میگذارند.
اما داستان ایرانیها متفاوت است؛ ایرانیها چه شیعه باشند چه ارمنی باشند و چه اهل تسنن، امام هشتم شیعیان را صاحب کشور میدانند، همه ایران به او تکیه میکنند، برای حاجات خود نذر او میکنند و برایش جایگاه والایی قائلاند؛ او نگینی است بر خاتم انگشتری ایران، پشتوانه یک ملت ۸۰ میلیونیست که کوچک و بزرگ، مرد و زن، جوان و پیر حاجتهای خود را از او میخواهند و میگیرند.
موسم اربعین که تمام میشود، زائران رضوی به سمت شهر بهشت حرکت میکنند، دهه آخر صفر همزمان با ایام شهادتش به نام اوست، بدون شک دلهای زیادی روانه این صحن و سرا میشود و افراد بسیاری آرزو میکنند که کاش در این نقطه بهشتی حضور داشتند و هوای بهشت را تنفس میکردند.
کاروانهای زیادی از شرق و غرب برای عرض ارادت و تسلیت به سمت مشهد حرکت میکنند، اما داستان کاروانهای پیاده داستان دیگری است؛ باید عاشق باشی تا پیاده به زیارتش بروی، باید عاشق باشی تا سختی و سرما را تحملکنی، باید عاشق باشی تا تاولهای پایت، ضعف جسمانیت و خستگی وجودت را فراموش کنی.
کاروانهای زیادی عاشق میشوند و پیاده به زیارت میآیند، اما نام کاروان اهل تسنن را که میشنوم کمی تعجب میکنم. شاید افرادی تصور کنند که اهل سنت امامان شیعه را قبول ندارند، اما آنها نهتنها اهلبیت پیامبر را قبول دارند بلکه برای آنها احترام و ارزشی همچون پیامبر قائلاند.
ارادت آنها به امام هشتم نیز ارادت ویژهای است. این را وقتی فهمیدم که با کاروان هزار و ۶۰۰ نفره آنان همراه شدم؛ جالب اینجاست که این کاروان را مدرسین حوزه اهل تسنن، ائمه جماعات، قاریان قرآن و فعالان فرهنگی تشکیل میدهند.
پیر و جوان، کوچک و بزرگ همراه هم به سمت مشهد حرکت کردهاند تا بگویند «بین اهل سنت و شیعه، همدلی و اتحاد وجود دارد». پیرمردی میگوید میخواهم شرق و غرب جهان بدانند که ما در برابر دشمنان خود متحد هستیم و میخواهیم پوزه دشمنان را به خاک بمالیم. طلبهای جوان در مورد حضور اهل تسنن در میان کاروانهای پیاده میگوید: حضور اهل تسنن ثابت میکند وحدت بین همه مسلمانان وجود دارد، اهل تسنن هم امام رضا (ع) را قبول دارند و به ایشان تعلقخاطر دارند.
او اولین خواستهاش را از حضرت رضا (ع) سلامتی و رهایی همه مسلمانان از دست ظالمان و تجاوزگران بیان میکند.
قاری قرآنی که همراه کاروان زائران پیاده اهل سنت است، میگوید افتخار ما این است که برای اسلام جان خود را فدا کنیم و در برابر دشمنان نشان دهیم که متحد هستیم.
او میگوید: عشق اهل تسنن به علی ابن موسیالرضا کمتر از شیعیان نیست و ما به علاقه به او افتخار میکنیم.
از مدرس حوزه علمیه، علت آمدنش را میپرسم که میگوید: به گفته رهبری، همه یکی هستیم و برای همین دوست داشتم پیاده به زیارت بیایم تا وحدت شیعه و اهل سنت را نشان دهیم، همه جهان بدانند اهل تسنن علاقه زیادی به امام رضا (ع) دارد.
شاعر اهل سنت که یا این کاروان، پیاده بهسوی حریم رضوی گام برمیداشت، میگوید: ما در زبان ترکمنی خود اشعار پر سوز و گدازی برای امام رضا (ع) و امام حسین (ع) گفتهایم؛ یک بیت خود را برای امام رضا میخواهد «امام رضا میخواهم بیام زیارت / چهچه زنم به طاقهای رواقت»
پدری دست پسر کوچکش را گرفته است و با او رهسپار زیارت است، میگویم میخواهم چه چیزی را نشان دهی، جواب میدهد: وقتی با کودکم با پای پیاده به زیارت میآیم، اولین پیام به کودکم، احترام گذاشتن به اهلبیت پیامبر (ص) است چراکه تمام اهل سنت جهان به اهلبیت پیامبر (ص) و اصحاب ایشان احترام میگذارند.
کاروان به راه خود ادامه میدهد و من همچنان به این فکر میکنم که علی بن موسی الرضا(ع) با دلهای عاشقان چه کرده که اهل تسنن اینگونه به او ارادت دارند و علاقه خود را با طی کردن مسیری طولانی با پای پیاده و تاولزده آن هم در سرما نشان میدهند.